وعده به رودها
شاعر:سیدمحمدباشتنی
کوچه را باید چراغانی کنم
پُر حیات خانه شمعدانی کنم
پلّههای منتظر را با شعف
تا توانم خود گل افشانی کنم
با گلاب و عطر یاس زنبقی
آسمان خانه بارانی کنم
شمعها را آتش اندازم به سر
از شرر پروانه سوزانی کنم
آینه ها را بشویم از غبار
سینههاشان صاف و نورانی کنم
چشم های پنجرهها پُر امید
از طلوع ماه کنعانی کنم
رودها را وعده ی عکسی دهم
چشمهها را غرق حیرانی کنم
قاصدکها را دهم پیغام شوق
شهر را آگه ز مهمانی کنم
جشن میلادی به پا در بتکده
از بتی در ماه آبانی کنم
نیمه ی ماه هست و بدر کامل است
وصف ماه خود، غزلخوانی کنم
روز میلادش بلاگردان او
هستیام را جمله قربانی کنم