کپی رایتینگ چیست؟

کوتاه ترین جملاتی که شما را وادار به خرید می‌کنند.

کپی رایتینگ چیست؟

آیا تا به حال اسم حق کپی رایت به گوش شما خورده؟ خب باید بگویم کپی رایت و کپی رایتینگ زمین تا آسمان با هم متفاوت هستند.

کپی رایت در واقع حق کپی برداری از آثار و دستاورد‌ها است در صورتی که کپی رایتینگ یکی از مهم ترین اصول بازاریابی به خصوص بازاریابی آنلاین یا همان دیجیتال مارکتینگ است.

کپی رایتینگ به معنی نوشتن یک محتوای تبلیغاتی برای بازاریابی است بی‌آنکه در نوشتهٔ خود به طور واضح، آن را شرح دهیم. کپی رایتینگ برای انجام واکنشی از طرف مخاطب نوشته می‌شود. کارهایی مثل خرید، کلیک کردن بر روی لینک، دنبال کردن کسب‌و‌کار و حتی آگاهی از برند و فکر به آن انجام می‌شود.

برای اینکه مفهوم کپی رایتینگ را بهتر متوجه شوید به مثال زیر توجه کنید:

بلندترین صدایی که در سرعت ۶۰ مایل بر ساعت، در رولز رویس جدیدتان می‌شنوید، صدای تیک تیک ساعت است.

این کپی رایتینگ در سال ۱۹۵۸ توسط دیوید اوگیلوی نوشته شده است و یکی از بهترین نمونه‌های کپی رایتینگ در تمام دوران‌ها است.

اما دیوید می‌توانست فقط در مورد ماشین جدیدی که ساخته شده بنویسد: رولز رویس جدید ماشین بسیار آرامی است.

اما حس شما در مورد دو مدلِ نوشتار بالا چیست؟ اوگیلوی همان مفهوم را رساند اما با کلمات متفاوت به آن طعمی متفاوت بخشید.

اما چرا از کپی رایتینگ استفاده می‌کنیم؟

زیرا حسی که از جملهٔ اول می‌گیریم درست حس تجربهٔ سرعت 60 مایل بر ساعت است. ذهن ما ناخودآگاه ما را در حال نشستن پشت رولز رویس تصور می‌کنددر حالی‌که ماشین با سرعت 60 مایل در حال حرکت است. صدای آرام موتور را حس می‌کند حتی با یادآوری وزش باد خنکی بر روی صورتمان از پنجرهٔ بازی به تصورات واقعیت می‌بخشد.

حتی می‌توانید در محیط آرام ماشین صدای تیک تاک ساعت محبوبتان را نیز احساس کنید و خود را کاملا در فضایی که دقیقا دیوید قصد آن را داشت تصور کنید.

این احساسات دقیقا قصد یک کپی رایتینگ خوب است. کپی رایتینگ خوب می‌تواند به شما مشتریانی وفادار هدیه کند می‌تواند فروش شما را تا ده‌‌ها برابر افزایش دهد و در نهایت یک کپی رایتینگ خوب درآمد بالایی را به شما خواهد رساند.

کپی رایتینگ اغلب به صورت نوشتاری و در واقع محتوای متنی است اما گاهی نیز می‌تواند به صورت گفتار باشد مانند وقتی که بازاری‌ها از محصولی تعریف می‌کردند و بدون آگاهی از کپی رایتینگ استفاده می‌کردند یا حتی در ویدیوهایی که روزانه در سوشال مدیاهای مختلف پخش می‌شود نیز کپی رایتینگ وجود دارد.

این روزها کپی رایتینگ در همه جا حضور دارد و شما تحت تاثیر آن‌ها اقداماتی انجام می‌دهید که خود از آن آگاه نیستید.

برای مثال همین حالا ایمیل خود را باز کنید و در بین ایمیل‌های دریافتی بگردید؛ چند مدل کپی رایتینگ خواهید یافت.

اما چگونه می‌توان یک کپی رایتینگ نوشت؟ و چگونه می‌توان به یک کپی رایتر تبدیل شد؟

باید این مورد را بدانیم که قرار نیست قطاری از کلمات را پشت هم ردیف کنیم. در واقع باید در عین سادگی احساسات مخاطب را برانگیخته کنیم که تا پایان سخن ما بماند و گوش فرا دهد.

کوین هوگان می‌گوید: باید کاری کنید که مخاطب خود را درحال استفاده از محصولتان ببیند در این صورت برنده می‌شوید.

اما چطور یک کپی رایتینگ خوب بنویسیم؟

اولین اصل در تولید هر نوع محتوایی تولید تیتری مناسب و جذاب است زیرا تیتر هر پاراگراف ویترین یک پاراگراف طولانی است. این روزها مخاطب حوصلهٔ داستان‌های بلند و پیچیده را ندارد اما وقتی به دنبال سوالی است ابتدا تیتر یا عنوان را می‌خواند و اگر تاثیرگذار بود بقیهٔ متن را خواهد خواند.

طبق آمار در شرایط نرمال حدود 80 درصد مخاطبان فقط تیتر را می‌خوانند و تنها 20 درصد آن‌ها ترغیب به خواندن ادامه ی محتوا می‌شوند.

مهم ترین بخش تاثیر گذار یک متن تیتر یا عنوان محتوا است.

یک عنوان خوب می‌تواند تا 19 برابر بازدهی تبلیغ را بالا ببرد.

لازم است در عنوان‌نویسی اضطرار یا اشتیاقی ایجاد شود تا مشتری ترغیب به اقدام کردن شود.

برای نوشتن یک تیتر خوب به اصول زیر توجه داشته باشید:

· عنوانی کارآمد بنویسید: عنوان باید ارزشی که محتوا برای مخاطب ایجاد می‌کند را برساند.

· عنوان برای مخاطب جذاب باشد.

· عنوان اصولی بنویسید: از روش های زرد فقط برای جذب کاربر استفاده نکنید.

· حاوی کلمات کلیدی محتوا باشد.

· از اعداد و درصد برای جذاب تر کردن تیتر استفاده کنید

· ساده و قابل درک سریع باشد.

· با عنوان باید بتوانید مفهوم محتوا را برسانید.

· عنوان باید منحصر به فرد باشد.

· آسان خوانده شود.

· به صورت اختصاصی برای مخاطب هدف نوشته شده باشد.

نگارش ساده

از زبان روزمره ی خود برای نوشتار استفاده کنید و سعی کنید به ساده ترین شکل ممکن بنویسید. از کلمات تخصصی زیاد استفاده نکنید. بگذارید مخاطب احساس همراهی و پیش آمدن با محتوا و داستانی که نوشته اید را داشته باشد.

با شناخت مخاطب به تمام نیازهای او پاسخ دهید .

اختصاصی نویسی

مخاطب نباید احساس کند شما محتوا را برای یک میلیون نفر نوشته اید و به صورت ربات گونه با او سخن می‌گویید. فقط کافیست به صورت صادقانه و با کلمات ساده با مخاطب خود صحبت کنید. ابتدا یک فرد فرضی که مناسب کسب و کار شماست را در نظر گرفته و سپس برای او تولید محتوا کنید.

مثلا به جای نوشتن << کپی رایتینگ برای داشتن فروش بالاتر بسیار کاربردی است و هر کسی با هر مهارتی می‌تواند از آن بهره ببرد و...

می‌توان نوشت اگر دوست داری که کپی رایتینگ رو یاد بگیری اصلا نگران نباش هر کسی با هر سطح دانشی که داره می‌تونه با تمرین یه کپی رایتر خوب بشه.