ویرگول
ورودثبت نام
Sepideh Zadmehr
Sepideh Zadmehr
خواندن ۳ دقیقه·۲ سال پیش

درون‌گرایی و برون‌گرایی

خیلی از ماها وقتی کلمه درونگرا رو میشنویم، فک میکنیم با یه فرد منزوی، گوشه‌گیر، ساکت و خجالتی روبرو هستیم که هیچ تمایلی به ارتباط برقرار کردن با اطرافیان خودش نداره! متأسفانه این ذهنیت برای همه ما شکل گرفته اما باید بدونیم که درون‌گرایی هیچ ربطی به خجالتی‌بودن یا عدم تمایل به ارتباطات اجتماعی با دیگران نداره!

تنها نکته ای که داره اینه که یه فرد درون‌گرا انرژی خودش رو از تنهایی بدست میاره! یعنی شاید خیلی راحت توی جمع های کسایی که می‌شناسه بگه و بخنده و راحت باشه اما در دوحالت راحت نیست:
جمعی که جدیدن و کلی غریبه توشون هست و اینجا حتما کم صحبت میکنه و بیشتر شنونده است!
یکی دیگه اینکه زیادی انرژی‌شو خرج کرده و به اصطلاح زیادی برونگرایی‌بازی از خودش در کرده و بسه دیگه! :)
یعنی دیگه انرژی‌ای براش نمونده و راحت خسته و کلافه میشه و میخواد برگرده به لاک خودش که راحت باشه و دوباره سرحال بشه!
این میزان نیاز به تنهایی دیگه به میزان انرژی‌ای که خرج کرده داره! :)

اما اگه خوب حال خودمونو اطرافیانمونو تشخیص بدیم احتمالا خیلی راحتتر بتونیم با آدما تعامل کنیم و اولین باری که یه آدمیو میبینیم توی یه جمعی ساکته و حرف نمیزنه انگ فلانی چقدر خودشو می‌گیره بهش نمیزنیم!!!
تفاوت دیگه ای که درونگراها و برونگراها دارند توی کارشونه! خب اینم خیلی واضحه!

من حس میکنم آدمهایی که بیشترین انرژی‌شون رو از درون‌گرایی و تنهایی می‌گیرن وقتی غرق در کاری می‌شن خیلی خیلی راحت می‌تونن توی اون کار عمیق بشن و بهش فکر کنن و بسطش بدن و از زوایای مختلف بررسی‌اش کنن ... اما حواسمون باشه که اینجا ممکنه توی باتلاق کمال‌گرایی هم بیوفتیم... چون هی با خودمون میگیم خب چجوری کار رو بهترش کنم و حالا چیکارش کنم خفن‌تر بشه و این چرخه هی ادامه داره و کسی نیست جلومونو بگیره بگه وایسا! تا همین جا بسه! معلومه که فقط با خودمون درگیریم! :)
اما یه آدم برون گرا خیلی سریعتر نظرشو یا کارشو عنوان میکنه و گزارششو خلاصه طور میده میره! شایدم زیاد هم براش وقت نگذاره!

اشتباه نشه نمیخوام بگم برون گراها خوب کار نمی‌کنن و درون‌گراها بهتر کار می‌کنن! نه اینها کاملا متفاوت کار می‌کنن! هردو یه مزایایی دارند و به نظرم باید مناسب با جایگاهی که به شخصیتشون می‌خوره کار کنن!
یعنی آدم درون‌گرا بتونه بیشتر کارهای نیاز به مطالعه و فکر و تحلیل رو انجام بده که قطعااا خیییلی می‌تونه نتایج بهتری داشته باشه و یه آدم برون‌گرا هم شاید بهتر باشه به کارهایی که نیاز به فکر کردن خاصی نداره، کارهایی که نیاز به صحبت کردن، چالش کردن، ایده پردازی کردن، یا حتی کارهایی که به مهارتهای ارتباطی و مذاکره نیاز داره مثه فروش و متقاعدکردن آدم‌ها و کلا موضوعات روابط عمومی و کارهای تیمی، کوچ و مشاوره، تدریس و غیره بپردازه.
یکی از معروف‌ترین کتاب‌هایی که خوندنش به درون‌گراها توصیه می‌شه، کتاب قدرت سکوت از سوزان کین هست. این کتاب از پرفروش‌ترین کتاب‌های نیویورک تایمزه. توی این کتاب قدرت درون‌گراها توصیف می‌شه و بیان می‌کنه که تا چه حد جامعه این قدرت رو نادیده گرفته! همچنین، راهکارهایی برای قدرت یافتن افراد درون‌گرا در جامعه و دنیای کسب‌وکار امروزی ارائه می‌کنه.

حتی اگر شما فردی برون‌گرا هستید، خوندن این کتاب بهتون توصیه میشه؛ چون بالاخره توی محیط کار چه به‌عنوان مدیر و چه به‌عنوان همکار، حتما و قطعا با آدمها درون‌گرا برخورد میکنید و راهکارهای این کتاب هم می‌تونه در نحوه رفتار و تعامل با این افراد براتون مؤثر باشه!
حالا شما درون گرایید یا برونگرا؟

درونگراییبرونگراییدرونگرابرونگراتفاوت شخصیتی
Addicted to Learning new things
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید