شاید شهوات خاتمی سپنتا و فزاینده و بهشتی لحاظ گردد اما هر چه غور کردم نتوانستم چنین اطلاقی نسبت به گفتمان سیاسی و دینیاش داشته باشم. خاتمی کارشناس دینی نیست اما مسلما سیاستمدار قهاری است. سعی میکند به شعارهای خود عمل نماید. به طور مثال دیکتاتوری را تخطئه کرد و هنگامی که ریاست و رهبری جبههی اصلاحات را از دست میدهد به راحتی عطای میز ریاست را به لقایاش میبخشد. اگر بهراستی مبتنی بر عقیده و دور از هر گونه دیاثت سیاسی عمل کرده باشد ماجور در دنیا و آخرت است. شهوات خاتمی دردسرهایی نیز دارد:
سید اصلاحات به فکر لیبرالیسم دینی نبود اما شهواتاش چنین وجه غالبی را در جبههی اصلاحات القا کرد. بسیار فرد مستبد و در مدیریت جدی است. محتشمی و دعائی که در نهایت انقلابیگری بودند نوچههای خاتمی محسوب میشدند. به موجب طرح مسئلهی قتلهای زنجیرهای و ورود به دایلمای معرفتی نهجالبلاغه که منسوب به امام اول علی فرزند ابوطالب است پیرامون خلخال زن یهودی به دامان لیبرالیسم و سکولاریسم غربی افتاد.