Seyed Abolfazl Mousavi
Seyed Abolfazl Mousavi
خواندن ۶ دقیقه·۶ روز پیش

هویت جعلی

اسرائیل هویت جعلی است. نباید در این مورد شک و تردیدی به دل راه داد. کیانیم یک آیدی بی‌هویت است که چند پرسش نامربوط کرد و رفت بدون این که نام و نام‌خانوادگی درستی داشته باشد. هویت اینترنتی و یا حداقل گفته شود شناسه‌ی ویرگولی کیانیم پوچ و تهی است یعنی واقعیتی ندارد. در دفاتر اسناد رسمی هویت رسمی کیانیم وجود خارجی ندارد و صاحب شناسه‌ی فوق ادعا دارد که یک شخصیت حقیقی با ریشه و پشتوانه‌ی قدرتمند در ویرگول و اینترنت است. نه چنین نیست. شخصیت کیانیم مجعول و غیرمعتبر است. همین در مورد اسرائیل نیز صادق است. چرا؟!

در بدو امر باید گفت از اساس یهود و نصاری و حتی عامه باطل است. کیانیم از نام امامان شیعه در قرآن پرسید. قرآن قرار نیست نام امامان پس از پیامبر را ذکر نماید. چرا؟!

چون برخلاف ادعای رسمی خداوند است که بیان کرد پیامبر علم غیب ندارد. اگر تفسیر و برداشتی از جانب خدا مبتنی بر وحی نازل می‌شود باید تائیدی از جانب غیرمحمد داشته باشد. چرا؟!

مسلمانان اصلا خدا را نمی‌دیدند. هر آن‌چه از قرآن‌کریم با عنوان آیات و سوره‌های متفاوت و متنوع دیده می‌شود کلام محمد است. محمد قرار است اوصیا و جانشینان را معرفی نماید. جانشینانی که طبق نص صریح آیات مصحف تمایلی به ارائه‌ی آنان نداشت چون اصحاب خود مانند ابوبکر و عمر و عثمان را دوست داشت. خداوند مجبورش می‌کند در روز غدیر دست علی‌بن‌ابی‌طالب را به عنوان ولی و جانشین بالا ببرد‌. از عامه باید پرسید که نام خلفای بیش از پنجاه‌گانه‌ی اموری و عباسی در کجای قرآن آمده است. همگی به خلیفه‌ی پیش از خود حواله می‌کنند که در نهایت به ابوبکر و عمر می‌رسد. از ابوبکر هم پرسیده شود یا آدرس عائشه را می‌دهد و یا از عمر یاری می‌جوید. اینجا است که این ضرب‌المثل بسیار پرکاربرد است که از روباه پرسيدند شاهدت کو گفت دمم.

اسلام بنا بر نص صریح مصحف محمد عندالله از آدم تا خاتم یک تعریف دارد و دو برداشت متفاوت و متنوع از آن متصور نیست. برای تبیین و تفسیر آیات یک مبدا فیض فرض است. دو باب و دو درب و دو منبع قابل تصور نمی‌باشد. شریعت از نوح به ابراهیم و از ابراهیم به موسی و از موسی به عیسی و از عیسی به محمد رسید. پس از محمد طبق آیه‌ی اولی‌الامر مسئله‌ی ولایت پیش می‌آید. مسئله‌ای که در امامیه حل شده اما برای عامه هم‌چنان لاینحل است. فاطمه وارث اصلی ولایت از طریق محمد است چنان که مریم چنین شانیتی میان خاندان عمران داشت. سوره‌ی کوثر اماره و بینه‌ی کافی شرعی در این مورد است. به موجب پشتوانه‌ی اماره‌ی فوق تنها منبع باصلاحیت در معرفی اولی‌الامر فاطمه‌ی زهرا (سلام‌الله‌علیها) می‌باشد ولاغیر. در مسئله‌ی وراثت ولایت الهی توسط فاطمه از محمد هیچ شکی نیست حتی ابوبکر نیز در این مسئله تشکیک وارد نکرده است. خطبه‌ی فدکیه روبه‌روی همه‌ی مسلمانان قرار دارد. ابوبکر تنها به واسطه‌ی شهادت عائشه و حفصه و عمر ادعا داشت پیامبران ارث مالی برای قربای خود باقی نمی‌گذارند که آن هم خلاف نص صریح قرآن است و جالب است بعدها خود حفصه و عائشه بر ضد شهادت خود شوریده و دلیل عثمان در قطع پرداخت مخارج سالیانه را غیرمنطقی و غیردینی برمی‌شمارند. در قرآن آمده است سلیمان از داود ارث می‌برد و آن هم سلطنتی را ارث برد که سرزمین وسیعی را تحت حاکمیت داشت. فاطمه‌ی زهرا در خطبه‌ی فدکیه به این مسئله اشاره کرده است. مصادیق اولی‌الامر نیز در حدیث لوح فاطمی به صورت متواتر در منابع حدیثی شیعه وارد شده که ناقلین آن علمای فارس مانند ابن‌بابویه هستند. امثال کیانیم متوجه ماهیت راوی و ناقل حدیث نیستند. دیگر نمی‌توان به استناد حدیث ابن‌بابویه گفت شاهد روباه دم‌اش بود. دعوای عرب و عجم و تهمت مجوسی به اهل‌فارس از صدر اسلام تا به حال وجود دارد و وجود خواهد داشت. عامه باید دلیل بیاورند که در کدام منابع تهیه شده توسط غیر اعراب به وصایت ابوبکر و عمر و عثمان اشاره گردیده است. در هیچ کجای قرآن گفته نشده شیخین اوصیا پیامبر هستند اما امارات شرعی در وصایت و ولایت امام اول شیعیان فراوان است. حدیث لوح هم به ترتیب و ترتب به زیبایی نام تمام امامان شیعه را در آخرین ساعات عمر حضرت صدیقه‌ی طاهره فاطمه‌ی زهرا (سلام‌الله‌علیها) توصیف و تشریح کرده است. دو دیگر در سوره‌ی قدر است‌ متاسفانه لیله‌ی قدر میان عامه حی و زنده نیست. در میان شیعیان واقعا شب نزول ملائک و فرشتگان است. شب قدر هم کاملا معلوم است. شب بیست و سوم ماه مبارک رمضان است. در این شب قرآن بر قلب نازنین امام دوازدهم حضرت مهدی (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) نازل می‌شود. به موجب اقامه‌ی اماره‌ی واحد اسلام از آدم تا خاتم سُبُل یهود و نصاری و عامه محلی از اعراب نداشته و قابل تبعیت نیستند.

اما آن‌که درباره‌ی اسرائیل ادعا کردی و رفتی. آن کسی که هویت جعلی برای خود ساخته باید جواب بدهد چه زمانی در خاورمیانه زندگی می‌کرده است نه آن افرادی که در خاورمیانه بودند و سکونت داشتند. مسئله‌ی فلسطین برای فرد مسلمان اهمیت دارد نه برای غیر آن. شاید تو مسلمان نباشی. با عقایدت کاری ندارم. مسئله درون دینی است. برای باورمند به مکتب اهل‌بیت است. برای فردی که اعتقادی به امامان شیعه ندارد مسئله‌ی فلسطین اهمیتی نداشته و ندارد و نخواهد داشت. فلسطین ارض اسلامی است که در آیات ابتدایی سوره‌ی اسراء مورد اشاره قرار گرفته است. دعوا و نزاع مردم خاورمیانه به اروپایی و روسی ربطی ندارد. به ساکنین ترکیه ربطی ندارد. ترک و اروپایی و روسی اهلیت و صلاحیتی در اظهار نظر پیرامون جنگ‌های داخلی نژادهای خاورمیانه نداشته و ندارند و نخواهند داشت. دعواها و نزاع‌ها نیز اکثرا دینی و شرعی است. زمانی ذراری نوح در شام زندگی می‌کردند. خاندان ابراهيم بر آن‌ها شوریدند و به عراق کوچ کردند و بعدها فرزندان اسرائیل به مجموعه دعواهای عشیره‌ای اضافه شدند. ذراری نوح در ایران و خاندان ابراهيم اعم از اسرائیلی و غیراسرائیلی در عراق و شام سکونت گزیدند. سوال اینجا است وقتی صحبت از نژاد و هویت اسرائیلی می‌شود چرا ساکنین غیر نواحی خاورمیانه اصالت می‌یابند. من شیعه هستم. آیا دولت سعودی اجازه می‌دهد که مکه و مدینه را اشغال کرده و هویت نژادی با عنوان شیعه برای خود بسازم. من سید هستم. آیا دولت سعودی به من اجازه می‌دهد که باغ فدک را تصرف کرده و یا ادعای مالکیت محله‌ی بنی‌هاشم که جزئی از بارگاه نبوی شده است را داشته باشم. یک ملیت و نژادی با عنوان اسرائیل جعل شده که به واسطه‌ی باورمندی به رسالت موسی است. موسی اصلا به منطقه‌ی خاورمیانه تعلق ندارد که حال پیروان‌اش به تصرف فلسطین فکر نمایند. موسی یک فرعون مصری است. جنازه‌اش در مصر قرار دارد. اسم و رسم‌اش معلوم است. او در سلسله‌ی فراعنه‌ی قبطیان توت‌عنخ‌آمون نام دارد. آیا دولت مصر اجازه می‌دهد که یهودیان به واسطه‌ی اعتقاد به رسالت توت‌عنخ‌آمون ادعای هویت مصری داشته و به اشغال قاهره دست بزنند. دین با هویت ملی و نژادی متفاوت است.

بعدها صحبت از سلیمان و داود کردند. گفتم و الان اگر گوش شنوایی وجود داشته باشد تکرار می‌کنم سلیمان و داود به نساب و حساب کنونی عراقی هستند. چگونه صهیونیسم که اکثرا به کشورهای اروپایی تعلق دارند مدعی است ریشه در سرزمین میان‌رودان داشته و عراقی هستند؟!

هویت جعلی باقی نمی‌ماند و برای همیشه‌ی تاریخ اعم از اسرائیلی و عامه رفتنی است.
اسرائیل
سیدابوالفضل موسوی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید