چندین دهه پژوهش حاکی از اثر گذاری رسانه ها بر رفتار و نگرش است. به عنوان مثال بازی های ویدئویی خشن باعث افزایش رفتار پرخاشگرانه، کاهش حس همدلی و کمک به هم نوعان میشوند. به احتمال زیاد نوعی حساسیت زدایی در ارتباط با استفاده از رسانه های خشونت آمیز وجود دارد که با کاهش واکنش های شناختی و عاطفی همراه است. کاهش واکنش به قربانیان خشونت بر روی صفحه نمایش تلویزیون، کامپیوتر و تبلت، میتواند با یک عدم همدلی برای قربانیان خشونت در زمین بازی و یا در مدرسه همراه شود. اما داستان ابرقهرمانان در نگاه اول متفاوت به نظر میرسد.
ابر قهرمانی یک ژانر خاص در رسانه است، این سبک محبوبیت فزایندهای را در سرتاسر دنیا کسب کرده است. جذابیت این برنامه ها کودکان را نیز محسور میکند. معمولاً تصور ما از ابر قهرمانان این است که آنها شخصیت های خوبی هستند. مطالعات دکتر سارا کوین در دانشگاه بریگهام یانگ حاکی از این است که خانواده ها تصور میکنند که فرهنگ ابر قهرمانی به کودکان کمک میکند تا از دیگران دفاع کنند و با همسالان خود روابط مناسبی داشته باشند. اما تحقیقات اخیر حاکی از این است که کودکان پیش دبستانی به ویژگیهای مثبت این شخصیتها توجه کمتری دارند و رفتار خشن این شخصیتها برای آنها برجسته تر است. نتایج حاکی از این است که کودکان و نوجوانان بیشتر موضوعات تهاجمی را برداشت میکنند. یکی از علل توجه زیاد کودکان پیش دبستانی به رفتارهای خشن ابرقهرمانان پیچیدگی رسانهها است. اکثر این برنامهها مناسب گروه سنی پیش دبستانی نیستند، با این وجود کودکان پیش دبستانی همچنان مرتباً به مشاهده این برنامهها میپردازند. این برنامهها غالباً داستانهای پیچیدهای دارند که خشونت و رفتارهای اجتماعی پسندیده را با هم ترکیب کرده است. کودکان پیش دبستانی از نظر شناختی هنوز به مرحله ای نرسیدهاند که پیام اخلاقی پیچیده چنین برنامههایی را درک کنند. در پژوهش کوین وقتی در مورد ویژگیهای ابرقهرمانان معروف از کودکان سؤالاتی پرسیده شد، ۱۰ درصد به توانایی تدافعی آنها مثل نجات دیگران اشاره کردند، ۲۰ درصد به موضوعات خشن اشاره کردند، مثلاً او بزرگ است و میتواند همه را با مشت بزند و عصبانی است. در حالی که برخی از کودکان به خشونت آشکار اشاره کردند، توصیف برخی دیگر به شکل معتدل تری بود، مثلاً او میتواند با مشت بزند و همه چیز را خراب کند او قلدر بزرگی است. برخی از کودکان دلیل محبوبیت ابر قهرمان خود را توانایی او در کشتن دیگران عنوان کردند. در نهایت۷۰ درصد از کودکان به ویژگیهایی مانند بزرگ، قوی، جذاب، توانایی پرواز کردن اشاره کردند. همانطور که شاهد هستیم رفتارهای اجتماعی پسندیده نادیده گرفته شده است.
زمانی که کودکان مرتباً در معرض چنین فرهنگی قرار بگیرند احتمال بروز پرخاشگری فیزیکی و روابط نامناسب و تهاجمی در آنها افزایش پیدا میکند. در نتیجه، بروز رفتار پرخاشگرانه در آنها و عدم حمایت از کودکانی که در معرض خشونت قرار میگیرند عاملی برای جذابیت آنها ازسوی کودکان قلدر خواهد شد. این چرخه کودک را از نظر اجتماعی در دسته کودکانی قرار خواهد داد که فاقد محبوبیت هستند. قلدری به عنوان خشونت مکرر نسبت به افراد ضعیف یا افرادی که از محبوبیت چندانی برخوردار نیستند، ذاتاً یک پدیده اجتماعی، با سلسله مراتب اجتماعی خاص و نقشهای اجتماعی است که یکی از آنها مدافع است. مدافع شخصی است که شاهد رفتارهای قلدرانه است و به دنبال حمایت و مراقبت از قربانی است. اما نکتهای که غالباٌ نادیده گرفته میشود این است که دو نوع مدافع وجود دارد. دسته اول مدافع پرخاشگر و یا ضد اجتماعی، که با رفتار پرخاشگرانه نسبت به فرد قلدر مانع تخلفات بیشتر میگردد. دسته دوم مدافعان جامعه پسند، افرادی که کلامی و دوستانه از قربانی دفاع میکنند. والدین باید توجه داشته باشند این نوع رفتار تدافعی است که میتواند قلدری را کاهش دهد. از سویی ترکیب حجم بالایی از خشونت در این برنامه ها و تأیید آن از سوی والدین میتواند دلیل اثرات منحصر به فرد این دسته از برنامه ها روی کودکان باشد.
در کنار فرهنگ ابر قهرمانی فرهنگ شاهزاده خانمی، کارتن های والت دیزنی را نیز نباید نادیده گرفت. این فرهنگ نیز میتواند سبب تداوم کلیشه هایی شود که میتوانند اثرات زیانباری در جوانی داشته باشند. البته این بدان معنی نیست که والدین مشاهده چنین برنامه هایی را به طور کامل قدغن کنند. بلکه هدف ایجاد یک اعتدال است. مشاهده چنین برنامههایی باید یکی از فعالیتهای گوناگونی باشد که کودک انجام میدهد و به آنها علاقمند است. این یافته ها فرصت مناسبی در اختیار والدین قرار میدهند تا گفتگویی با کودکان خود داشته باشند. آنها نباید واهمه ای از صحبت درباره ویژگی های مثبت و منفی رسانه ها داشته باشند.
www.teleyare.com