saatforosh
saatforosh
خواندن ۷ دقیقه·۵ ماه پیش

عبور از جاده لاسم

شاید برای شما هم اتفاق افتاده که وقتی می خواهید یک روز خود را در خارج از شهر بگذرانید، هر چقدر فکر می کنید می بینید جای جدیدی برای گذراندن ندارید، قبلا تمامی مکانها و تفرجگاه های اطراف شهر خود را سر زده اید و همه آنها برای شما تکراری شده اند. ما هم دچار همین مشکل شده بودیم تا اینکه به توصیه یکی از دوستان به مکان جدیدی در اطراف تهران سر زدیم تا روز خوشی را در آنجا سپری کنیم.

این مکان، جاده ای است زیبا به طول تقریبی 60 کیلومتر که جاذبه های طبیعی بسیاری در خود دارد. برای این منظور یک روز وسط هفته ساعت 6 صبح از تهران به سمت جاده فیروزکوه به راه افتادیم. بعد از گذر از شهرهای پردیس، بومهن، گیلاوند، آبسرد، جابان و امین آباد به منطقه ای به نام هرانده رسیدیم. تقریبا 5 کیلومتر بعد از منطقه هرانده، تابلویی برای ورود به یک جاده فرعی به نام ارجمند در سمت دیگرجاده فیروزکوه، مشاهده می کنید. مسیر مورد نظر ما همین جاده است. فاصله تقریبی تهران تا این نقطه 110 کیلومتر و فاصله این نقطه تا شهر فیروزکوه 10 کیلومتر است.

بعد از دور زدن دوربرگردان، وارد این جاده می شویم. این مسیر به جاده لاسم – فیروزکوه معروف است. جاده لاسم، یک راه ارتباطی بین جاده فیروزکوه و جاده هراز است و این دو جاده را بهم متصل می کند. تمام طول مسیر آسفالته است و اصلا مسیر خاکی و شوسه ندارد. در ابتدا جاده کوهستانی و خشک است با گذشتن از پیچ خم جاده و طی مسیر تقریبا ده کیلومتر به منطقه ای به نام سله بن رسیدیم. روستای سله بن در منطقه ای وسیع و دشتی پهناور و سرسبز قرار گرفته است. دشتی مملو از باغات میوه و زمینهای کشاورزی که فراوانی آب در آنجا کاملا مشهود است. جاده لاسم قبل از ورود به روستا، در ارتفاعات قرار دارد و قبل از سرازیر شدن به سمت سله بن می توانید دریاچه سد نمرود را از همان ارتفاعات مشاهده کنید. امکان اینکه به کنار دریاچه بروید و اطراق کنید هست.

دریاچه سد نمرود
دریاچه سد نمرود



به مسیر خود ادامه می دهیم و از میان روستا عبور می کنیم. در این قسمت از جاده تمامی طول مسیر زمینهای کشاورزی و باغات میوه را مشاهده می کنید. روستای بعدی روستای وشتان است. این روستا از سله بن کوچکتر است ولی چیزی از سرسبزی کم ندارد.



بعد از گذشتن از وشتان به یک دو راهی می رسیم که راه سمت راست به سمت روستای ارجمند می رود. روستای ارجمند، بزرگترین و پرجمعیت ترین روستا در این منطقه است. ما مسیر سمت چپ به سمت جاده هراز را انتخاب می کنیم. در این منطقه علاوه بر مزارع و باغات میوه، مزارع پرورش گل و گیاه و همچنین حوضچه های پرورش ماهی وجود دارند.



روستای بعدی در این مسیر، روستای اندریه است. این روستا به نسبت روستاهای قبلی کوچکتر ولی در عین حال بسیار زیبا است. ارتفاع این روستا به نسبت روستاهای قبلی بیشتر است. در تمامی طول جاده لاسم یک طرف کوه و طرف دیگر دره یا زمینهای پهناور کشاورزی و رودخانه قرار دارد. هیچ زمینی خالی از کشت و زرع نیست. مزارعی را می بینید که با وجود داشتن آب فراوان و رودخانه پرآب، باز هم بصورت قطره ای آبیاری می شوند. زمینهای مرتفع هم که همگی دیم هستند.





روستاهای بعدی در این مسیر نجفدر و وزنا هستند که نسبت به روستاهای قبلی باز هم در ارتفاع بالاتری قرار دارند. جاده در این ناحیه بطور محسوسی سربالایی می شود و کاملا حس می کنید به نوک قله نزدیک می شوید. در این مناطق حتی در ماههای گرم سال هم می توانید از نزدیک برف ببینید. البته بیشتر برفهایی هستند که در زمستان سال گذشته بصورت بهمن سرازیر شده و بر روی هم انباشته شده اند. این بهمن های به جامانده در ماههای گرم سال آب شده و رودخانه های محلی را شکل می دهند. روستای وزنا، آخرین نقطه در استان تهران است و جاده در ادامه وارد استان مازندران می شود.



در این قسمت، مسیری را که در سمت استان تهران سربالایی آمده بودیم، اکنون بصورت سرپایینی طی می کنیم. اولین آبادی در ادامه مسیر، لاسم است. روستایی که جاده به نام آن نامگذاری شده است. قبل از رسیدن به لاسم، دشت بسیار زیبا و پهناوری را مشاهده می کنید که از تمامی دشتهای قبلی وسیع تر است. دشتی پهناور که انگار کل وسعت آن را با گیاهان سبز فرش کرده اند. از میان این دشت زیبا رودخانه ای پر آب جریان دارد که از کوههای پربرف البرز سرچشمه می گیرد. اگر بخواهید می توانید از جاده های فرعی استفاده کنید و به وسط این دشت بروید و یا خود را به کنار رودخانه برسانید. حتی می توانید قبل از ورود به جاده های خاکی، مسیر جاده مورد نظر خود را تا کنار رودخانه ببینید و دنبال کنید. زیرا جاده لاسم در بلندی قرار دارد و دشت لاسم در پایین دست است. با طی کردن جاده لاسم می توانید این دشت زیبا را تا چندین کیلومتر در ادامه مسیر دنبال کنید و از زیبایی های بی نظیر طبیعت لذت ببرید. توصیفی که برای این منطقه می توان داشت، تنها یک کلمه است: بهشت.


دشت لاسم
دشت لاسم


دشت لاسم
دشت لاسم


دشت  لاسم
دشت لاسم


روستای لاسم بزرگترین روستا در این مسیر است. در این روستا دیگر شکل و شمایل خانه ها همانند روستای قبل، بصورت روستایی و محلی نیست. خانه های لاسم بیشتر شبیه به ویلاهای امروزی با سقفهای شیروانی رنگی هستند. به نظر می رسد افراد غیربومی بیشتر در اینجا ساکن هستند و بیشتر برای خوش نشینی از آن استفاده می کنند. در فصول سرد سال که در این منطقه بارش سنگین برف و یخبندان زیاد است، روستای لاسم آخرین نقطه قابل دسترسی در این جاده است و امکان گذر از این جاده به سمت دشتهای بالاتر وجود ندارد. ادامه جاده، شما را بسیار یاد جاده چالوس و منطقه هزار چم می اندازد. جاده ای با کوههای بزرگ و مرتفع و صخره ای شکل که مجبورید با سرعت کم، پیچ و خم آن را رانندگی کنید. آخرین روستا در این مسیر، روستای زیار است. بعد از گذشت از این روستا، به کارخانه آب معدنی البرز پلور می رسید. در سمت راست جاده و مقابل این کارخانه می توانید قله دماوند، مرتفع ترین قله ایران را از نزدیک مشاهده کنید. دیدن منظره کوه دماوند و عظمت مسحورکننده آن نیز یکی از جاذبه های این جاده است. جالب اینجاست که فقط در این نقطه می توانید کوه دماوند را مشاهده کنید و با گذشتن از این مکان، کوه دماوند در پشت کوههای جاده لاسم از نظر پنهان می شود. در ادامه مسیر و پیمودن آخرین پیچهای سرازیر جاده، به منطقه ای وسیع می رسید که رودخانه دشت لاسم تمامی آن را پوشانده است. مردم زیادی، این منطقه را برای نشستن و استراحت انتخاب کرده بودند. ما هم همین منطقه را برای استراحت و اطراق انتخاب کردیم. رودخانه خروشان بالادست این دشت، به وسعت کل منطقه پهن شده بود و دیگر عمق و شدت بالا دست را نداشت به گونه ای که بسیاری از افراد با ماشین سواری(حتی پراید) از میان آب گذر کرده و به سمت دیگر رفته بودند. البته از سایه خبری نبود ولی وجود آب و خنکی هوا باعث شده بود که جمعیت زیادی این منطقه را برای نشستن انتخاب کنند. از طرفی این منطقه در نزدیکی جاده هراز قرار داشت و بسیاری از مردم مسافر بودند و بعد از صرف ناهار و استراحت می خواستند به راهشان ادامه دهند.


رودخانه ای به پهنای یک دشت
رودخانه ای به پهنای یک دشت


رودخانه ای کم عمق که ماشین می تواند از آن عبور کند
رودخانه ای کم عمق که ماشین می تواند از آن عبور کند



ما هم بعد از صرف ناهار و استراحت از این منطقه خارج شدیم و به جاده لاسم برگشتیم. جاده هراز از دور معلوم بود و تقریبا در فاصله چندصد متری ما قرار داشت. در سمت چپ جاده کوه های دو برار را می توانستیم مشاهده کنیم. به پایان مسیر رسیده بودیم. نقطه ورودی ما به جاده هراز در فاصله 2، 3 کیلومتری پلور قرار داشت و ما با شهر تهران تقریبا 90 کیلومتر فاصله داشتیم.

در خاتمه لازم می بینم چند نکته را متذکر می شوم: این جاده تماما آسفالت است و اصلا مسیر خاکی و شوسه ندارد. مگر اینکه خود شما بخواهید از مسیر خارج شده و یک راه فرعی بروید. در زمستان این جاده بسته است. از سمت جاده هراز فقط تا روستای لاسم می توانید بروید و ادامه مسیر بسته می شود و راه ارتباط بین دو جاده فیروزکوه و هراز قطع می شود.


فروش لباس الیاف طبیعی



فیروزکوهطبیعتگردی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید