ویرگول
ورودثبت نام
صبا محمودوند
صبا محمودوند
خواندن ۶ دقیقه·۲ ماه پیش

انتخابات؛ سوپاپی برای اطمینان


صبح با بانگ رسای اعلامِ نتایج انتخابات از خواب بیدار شدم. در همان حال، صدایی از آشپزخانه به گوشم رسید، صدایی که از چرخش بی‌وقفه سوپاپ اطمینانِ زودپز برمی‌خاست. گویی گردبادی کوچک در سر زودپز ظرافت و قدرتی را به نمایش می‌گذاشت که در ورای سادگی آن نهفته بود.
این قطعه کوچک، همچون نگهبانی صبور، بر سلامت و امنیت ما نظارت می‌کرد و با هر چرخش، پیامی از اطمینان و آرامش را به گوشم می‌رساند. ناگهان اندیشه‌ای به ذهنم خطور کرد: «شاید این دوره انتخابات، نقشی مشابه همین سوپاپ اطمینان را ایفا کرده باشد.»
همانطور که سوپاپ زودپز از انفجار آن جلوگیری می‌کند، شاید این دوره انتخابات نیز سوپاپ اطمینانی بوده باشد که مانع از انفجار جامعه یا تحولاتی با عواقب وخیم‌تر شده است.
همانطور که چرخش سوپاپ، نوید آرامش و پختگی را به همراه دارد، کسی چه می‌داند! شاید نتایج انتخابات نیز امیدی نو را در دل‌ها زنده کرد، امیدی به آینده‌ای روشن‌تر و امن‌تر.


در سیاست، اصطلاح «سوپاپ اطمینان» معانی مختلفی دارد که به طور کلی به سازوکارها یا نهادهایی اشاره می‌کند که برای تخلیه تنش، نارضایتی یا فشار اجتماعی در یک سیستم سیاسی استفاده می‌شوند.
برخی از کاربردهای رایج این اصطلاح عبارتند از:
انتخابات: انتخابات آزاد و منصفانه می‌توانند به عنوان یک سوپاپ اطمینان عمل کند، زیرا به مردم فرصتی برای تغییر دولت یا رهبران خود در صورت نارضایتی می‌دهند.
اصلاحات: برخی معتقدند که اصلاحات تدریجی در یک سیستم سیاسی می‌تواند به عنوان یک سوپاپ اطمینان عمل کند زیرا می‌تواند از نیاز به تغییرات ناگهانی و رادیکال که ممکن است منجر به بی‌ثباتی شود، جلوگیری کند.
کانال‌های اعتراض: این‌ها شامل روش‌هایی مانند تظاهرات، اعتصابات و دادخواست‌ها می‌شود که به مردم اجازه می‌دهد تا نارضایتی خود را از سیاست‌ها یا اقدامات دولت ابراز کنند.
آزادی بیان: توانایی بیان آزادانه نظرات، حتی نظرات انتقادی، می‌تواند به کاهش تنش و جلوگیری از انفجار ناآرامی‌ها کمک کند.
نهادهای مدنی: سازمان‌های غیردولتی مانند گروه‌های حقوق بشری و رسانه‌های آزاد می‌توانند به عنوان سوپاپ اطمینان عمل کنند زیرا می‌توانند نظارت بر دولت را انجام داده و در صورت سوء استفاده از قدرت، آن را به چالش بکشند.
با این حال، مهم است که توجه داشته باشیم که سوپاپ‌های اطمینان همیشه مؤثر نیستند. در برخی موارد، ممکن است توسط دولت سرکوب شوند یا نتوانند نارضایتی عمومی را به طور کامل تخلیه کنند.
علاوه بر این، برخی از افراد معتقدند که سوپاپ‌های اطمینان می‌توانند برای حفظ وضع موجود استفاده شوند و از ایجاد تغییرات واقعی جلوگیری کنند.
در نهایت، اینکه آیا سوپاپ‌های اطمینان ابزار مفیدی در یک سیستم سیاسی هستند یا خیر، به زمینه خاص و نحوه عملکرد آن‌ها بستگی دارد.
در مورد ایران، استفاده از اصطلاح «سوپاپ اطمینان» در رابطه با سیاست بحث‌برانگیز است. برخی معتقدند که نهادهایی مانند مجلس شورای اسلامی و انتخابات ریاست جمهوری به عنوان سوپاپ اطمینان عمل می‌کنند، در حالی که برخی دیگر معتقدند که این نهادها توسط حکومت کنترل می‌شوند و کارایی لازم را برای تخلیه تنش‌های اجتماعی ندارند.
همچنین برخی از فعالان سیاسی و مدنی معتقدند که اعتراضات و ناآرامی‌های اجتماعی نقش سوپاپ اطمینان را ایفا می‌کنند و حکومت را مجبور به پاسخگویی و انجام اصلاحات می‌کنند.
ولی یک سوال برایم پیش آمده، آیا سطح آگاهی جامعه ایران برای ایجاد تحولات مثبت کافی است؟
جامعه آگاه تعاریف و برداشت‌های مختلفی دارد، اما به طور کلی به جامعه‌ای اطلاق می‌شود که در آن:
۱. آگاهی و دانش در میان افراد به طور گسترده وجود دارد و مردم به اطلاعات و آموزش دسترسی دارند.
۲. تفکر انتقادی و توانایی تحلیل اطلاعات در افراد نهادینه شده است.
۳. مشارکت فعال در امور جامعه از سوی شهروندان تشویق و تسهیل می‌شود.
۴. عدالت اجتماعی و برابری فرصت‌ها برای همه افراد وجود دارد.
۵. مسئولیت‌پذیری در قبال خود، دیگران و محیط زیست در افراد نهادینه شده است.
۶. گفتگوی آزاد و تبادل نظر به عنوان ارزش‌های مهم تلقی می‌شوند.
۷. نوآوری و خلاقیت مورد تشویق و حمایت قرار می‌گیرد.
۸. پذیرش تنوع و احترام به تفاوت‌ها وجود دارد.
۹. استفاده از فناوری برای ارتقای سطح زندگی و حل مشکلات جامعه انجام می‌شود.
در چنین جامعه‌ای، مردم برای تصمیم‌گیری‌های آگاهانه در مورد زندگی خود و جامعه‌شان مجهز هستند و برای ایجاد آینده‌ای بهتر با یکدیگر همکاری می‌کنند. حال آنکه آگاهی صرفاً اطلاعات و دانشی نیست که به وسیله‌ی مطالعه و با ذهن خود دریافت می‌کنیم، بلکه توانایی استفاده از این اطلاعات و دانش است. گرچه سرانه مطالعه در ایران بسیار پایین است. اما آیا در آموزش و پرورش ایران همانند اغلب کشورهای توسعه‌یافته‌ی دنیا، مهارت‌های استفاده از دانش و اطلاعات را به ما یاد داده‌اند؟ مهارت‌هایی که نه تنها برای تحول یک جامعه نیاز است، بلکه ابتدا در زندگی شخصی افراد به کار می‌آید؛ مهارت‌هایی از قبیل:
شناخت مسئله: اولین قدم برای حل هر مشکلی، شناخت درست آن مشکل است که افراد را قادر می‌سازد تا معضلات جامعه خود را به درستی شناسایی کرده و ریشه‌های آن‌ها را درک کنند.
درک راه‌حل‌ها: پس از شناخت مشکلات، نوبت به یافتن راه‌حل‌ها می‌رسد. افراد آگاه با اتکا به دانش و تجربیات خود، می‌توانند راه‌حل‌های خلاقانه و کارآمدی برای چالش‌های جامعه ارائه دهند.
مشارکت فعال: آگاهی، افراد را به مشارکت فعال در فرایند تغییر و تحول جامعه ترغیب می‌کند.
تعهد و مسئولیت‌پذیری: افراد آگاه نسبت به سرنوشت جامعه خود احساس تعهد و مسئولیت بیشتری می‌کنند و تلاش می‌کنند تا با مشارکت خود، نقشی مثبت در ارتقای آن ایفا کنند.
انتقاد سازنده: آگاهی، بستر لازم برای انتقاد سازنده از عملکردها و ساختارهای معیوب جامعه را فراهم می‌کند.
همبستگی و اتحاد: افراد آگاه با درک منافع مشترک، می‌توانند با یکدیگر همبستگی و اتحاد ایجاد کنند و برای رسیدن به اهداف مشترک تلاش کنند.
پس دو ویژگی کلیدی که علاوه بر آموزش مهارت‌های زندگی برای ایجاد یک جامعه آگاه ضروری است، شامل این موارد می‌شود:
دسترسی به آموزش: همه افراد، صرف نظر از پیشینه یا موقعیت اجتماعی‌شان، باید به آموزش باکیفیت دسترسی داشته باشند. این امر به آن‌ها امکان می‌دهد تا مهارت‌ها و دانش لازم برای مشارکت کامل در جامعه را به دست آورند.
آزادی بیان: افراد باید آزادانه بتوانند افکار و عقاید خود را بیان کنند، بدون ترس از سانسور یا represalia. این امر برای تبادل آزادانه ایده‌ها و بحث‌های سازنده ضروری است.
کارل مارکس جامعه آگاه را جامعه‌ای می‌داند که در آن افراد از آگاهی طبقاتی برخوردارند و می‌توانند برای رهایی از ستم طبقاتی مبارزه کنند.
آنتونی گیدنز بر ساختارهای اجتماعی و کنش متقابل بین افراد و ساختارها تأکید می‌کند. او معتقد است که افراد در یک جامعه آگاه می‌توانند ساختارهای اجتماعی را بازاندیشی و تغییر دهند.
یورگن هابرماس بر فضای عمومی و گفتگوی عقلانی تأکید می‌کند. او معتقد است که افراد در یک جامعه آگاه می‌توانند از طریق گفتگوی عقلانی به تفاهم متقابل و حل مسائل اجتماعی دست یابند.
در حالی که ایده جامعه آگاه آرمانی است، هیچ جامعه‌ای کاملاً به آن دست نیافته است. با این حال، تلاش برای ایجاد جامعه‌ای آگاه از طریق آموزش و پرورش، ترویج مشارکت مدنی و دفاع از آزادی بیان، ضروری است و انتظار می‌رود مسئولین آموزش و پرورش خیلی بیشتر از اجرای سرود ملی در برنامه صبحگاهی مدارس، گام‌هایی استوار برای این مرز و بوم بردارند.


✍️ صبا محمودوند

منتشر شده در هفته‌نامه سیمره، شماره ۷۲۹

۲۳ تیرماه ۱۴۰۳



سوپاپ اطمینانانتخاباتجامعه شناسیآگاهی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید