صبا محمودوند
صبا محمودوند
خواندن ۹ دقیقه·۴ ماه پیش

بخش چهارم «نگاهی به کتاب قوم لر»


در ادامه‌ی یادداشت قبلی، فصل سوم از کتاب قوم لر، تألیف دکتر سکندر امان‌اللهی بهاروند، به زبان لُرها می‌پردازد که به دو زبان لُری و لكی صحبت می‌کنند؛ اولی زبان اكثر شعبات اين قوم می‌باشد و حال آنكه دومی در بين برخی از طوايف لرستان، ایلام، کرمانشاهان (باختران) و برخی از مناطق استان همدان، قزوين و غيره رايج است.
بررسی زبان لرها از این جهت حائز اهمیت است که زبان نه تنها وسیله ارتباط بین اعضای یک جامعه است بلکه یکی از مهم‌ترین عوامل شناخت قومی نیز می‌باشد. از همین رو زبان به عنوان عامل عمده‌ای در تقسیم بندی گروه‌های قومی دخالت دارد. اما با این حال نباید فراموش کرد که اولاً بین زبان و نژاد رابطه‌ای وجود ندارد. ثانیاً زبان امری است اکتسابی و از این رو ممکن است زبان یک قوم یا شعبه‌ای با زبان قوم یا شعبه دیگر متفاوت باشد. ثالثاً زبان‌ها با گذشت زمان به تدریج تغییر می‌کنند، یا به دیگر سخن گذشت زمان باعث می‌شود شاخه‌های جدیدی از یک زبان پدید آید. بر اساس همین پدیده است که زبانشناسی، روابط بین زبان‌ها را مشخص کرده و آنها را تقسیم بندی می‌کند.
به طور کلی زبان‌ها و گویش‌های رایج در بین مردم ایران را می‌توان به سه گروه تقسیم کرد که عبارتند از: ۱) شعبه آریایی، ۲) شعبه سامی، ۳) آلتایی. اکثر مردم ایران به یکی از زبان‌های وابسته به شعبه آریایی صحبت می‌کنند. بنابراین دو گروه دیگر یعنی سامی و آلتایی در اقلیت هستند. نکته مهم آنکه هر سه گروه جزو زبان‌های اقوام مهاجر می‌باشند زیرا پیش از ورود این اقوام، گروه‌های دیگری چون عیلامیان و دیگران در این سرزمین می‌زیستند که دارای زبان‌های جداگانه بودند.
از نظر ترتیب زمانی نیز می‌توان گفت که ابتدا اقوام آریایی بین سه تا چهار هزار سال پیش به ایران آمده و بر اقوام بومی تسلط یافتند و در نتیجه زبان‌های آریایی جایگزین زبان‌های بومیان شده است. دومین گروه سامیان هستند که به دو دسته یهودیان و اعراب تقسیم می‌شوند؛ اولی به زبان عبری و دومی به زبان عربی صحبت می‌کنند. در بین گروه سامی، یهودیان حداقل از زمان هخامنشیان در ایران بوده‌اند اما اعراب با آنکه در زمان ساسانیان در محدوده امپراتوری عظیم ایران به سر می‌بردند با این حال این قوم پس از ظهور اسلام یعنی در قرن اول هجری و در زمان خلافت عمر ایران را مورد تاخت و تاز قرار دادند و به تدریج آن را تسخیر کردند. از آن زمان به بعد طوایف مختلف عرب به عنوان قوم فاتح در بسیاری از نقاط ایران از جمله خوزستان، فارس، خراسان، قم، سواحل خلیج فارس و غیره مستقر شدند که بازماندگان آن‌ها هنوز در این مناطق به سر می‌برند.
مهاجرت سومین گروه یعنی اقوام ترک - مغول در قرن پنجم هجری با یورش ترکان سلجوقی آغاز شد. سلجوقیان، سراسر ایران کنونی و بیشتر محدوده ایران باستان را به تصرف خود درآوردند. سلجوقیان هرچند ایران را تصرف کردند اما فقط در برخی از نقاط ایران مستقر شدند. سلجوقیان به تدریج از یکی دیگر از اقوام آلتایی زبان، یعنی مغولان شکست خوردند. یورش مغول در قرن هفتم هجری صورت گرفت که موجب کشتار اهالی ایران و خرابی این سرزمین شد. ظاهراً همزمان با یورش مغول تعدادی دیگر از طوایف ترک زبان به ایران مهاجرت کردند.
در قرن هشتم هجری بار دیگر ترکان، به رهبری تیمور لنگ، ایران را به باد غارت دادند. با این توضیحات مختصر یادآور می‌شود که اولاً زبان مغولی در هیچ جای ایران پایدار نمانده. ثانیاً، تا پیش از صفویه زبان ترکی در معدود نقاطی از ایران به ویژه در بعضی از نواحی آذربایجان رایج بود اما تشکیل دولت صفویه و همچنین حکمرانی قاجاریان در زمان بعد سبب گسترش این زبان شد.
از زمان مشروطیت به این طرف، به ویژه در چند دهه گذشته، زبان فارسی به نحو بی‌سابقه‌ای رو به گسترش نهاده، در حالی که زبان ترکی چون دیگر زبان‌ها و گویش‌ها کاهش یافته است. عمده‌ترین عواملی که باعث گسترش زبان فارسی شده عبارتند از: تاسیس مدارس جدید و انتخاب زبان فارسی به عنوان زبان رسمی در آموزشگاه‌ها، تاسیس رادیو و تلویزیون و پخش برنامه‌ها به زبان فارسی، نشر روزنامه، کتب و غیره به این زبان، و بالاخره تبلیغات وسیعی که در این رابطه صورت گرفته است.
اکنون رابطه زبان‌های لُری و لکی را با دیگر زبان‌های ایرانی به ویژه زبان فارسی، بررسی می‌کنیم‌. بر اساس مطالعات زبانشناسی، زبان‌های لری و لکی جزو زبان‌های هندو-اروپایی به شمار می‌آیند. زبان‌های هندو-اروپایی به دو شعبه هندو ایرانی و اروپایی تقسیم می‌شوند. زبان‌های لکی و لری در زمره زبان‌های هندو ایرانی قرار می‌گیرند که این زبان‌ها به نوبه خود به دو گروه هندی و ایرانی تقسیم می‌شوند. زبان‌های ایرانی شامل زبان‌های ایرانی شرقی و زبان‌های ایرانی غربی هستند که گروه اول در مناطق آسیای میانه از جمله افغانستان و نواحی مجاور و گروه دوم در ایران و بعضی دیگر مناطق رایج هستند. زبان‌های ایرانی غربی نیز به دو گروه شمال غربی و جنوب غربی تقسیم می‌شوند که زبان لکی جزو گروه شمال غربی و زبان لری در زمره گروه جنوب غربی قرار می‌گیرد.
در بین زبان‌های جنوب غربی ایرانی، زبان لُری نزدیکترین رابطه را با زبان فارسی دارد که هر دوی آن‌ها دنباله پارسی میانه (از قرن سوم پیش از میلاد تا قرن هشتم و نهم بعد از میلاد) هستند. همانگونه که می دانیم پارسی میانه، زبان پارتیان و ساسانیان بود که به تدریج تغییر شکل داده و به صورت زبان فارسی و لُری و غیره درآمده است. اما با این حال زبان لُری به حدی به زبان فارسی نزدیک است که بعضی معتقدند این زبان در گذشته نه چندان دور از فارسی منشعب شده است. برای مثال پروفسور تکستون استاد زبان فارسی در دانشگاه هاروارد از چنین نظریه‌ای پشتیبانی می‌کند و معتقد است که زبان لُری نزدیک به هزار سال پیش یا کمتر از زبان فارسی منشعب شده است. درستی و نادرستی این نظریه موضوعی است قابل بحث اما در متون تاریخی و جغرافیایی پیش از قرن هشتم هجری از زبان
لُری اسمی برده نشده است.
مورخین و جغرافیانگاران پیش از قرن هشتم هجری هیچگونه مطلبی دربارۀ زبان لُری به جا نگذاشته‌اند. در این میان حمدالله مستوفی برای اولین بار ضمن برشمردن طوایف و ایلات لُر، به طور مختصر اشاره‌ای به زبان لری کرده و یادآور شده است که «در زبان لُری الفاظ عربی بسیار است. اما این ده حرف در زبان لری نمی آید: ح خ ش ص ض ط ظ ع ق»‌. متأسفانه نامبرده نه تنها نمونه‌ای از این زبان ارائه نداده بلکه در قضاوت خود دچار لغزش بوده است زیرا درست است که حروف ح، ص، ض، ط، ظ، ع، ق از عربی وارد زبان لُری شده‌اند ولی حروف خ، ش جزو حروف پارسی‌اند و بالطبع از حروف لُری نیز به شمار می‌آیند. اما گزارش حمدالله مستوفی از این جهت حائز اهمیت است که برای اولین بار ما را از وجود زبان لُری آگاه می‌سازد. به طوری که اکنون می‌دانیم دست کم زبان لُری در قرن هشتم هجری وجود داشته است. با آنکه زبان لُری قرن‌ها در بین قوم لر رایج بوده با این حال لُرها کمتر به زبان خود مطلب نوشته‌اند بلکه نوشته‌های آن‌ها به زبان فارسی است. در واقع نامه‌نگاری در بین این قوم نیز به زبان فارسی صورت می‌گیرد. ظاهراً این امر تنها منحصر به لُرها نبوده کما اینکه سخن‌سرایان شیرازی قرن هشتم و نهم نیز مطالب خود را به زبان فارسی نوشته‌اند و به ندرت به لهجه محلی شیرازی آن زمان که امروز برای شیرازی‌ها نامفهوم است آثاری به جا گذاشته‌اند. چنانکه نمونه زبان مردم شیراز تنها به طور پراکنده در اشعار سعدی یافت می‌شود.
زبان لُری هم‌اکنون در منطقه وسیعی از ایران رایج است و نزدیک به سه میلیون نفر به آن تکلم می‌کنند. اصولاً این زبان را می‌توان به دو شعبه باختری و خاوری تقسیم کرد که مرز بین این دو همانا رودخانه دز است که لُرستان و بختیاری را از هم جدا می‌سازد. محدوده لُری باختری از این قرار است: منطقه نهاوند، بروجرد، قسمتی از ملایر و تویسرگان، سیلاخور، الیگودرز، لُرستان به ویژه شهر خرم‌آباد، طوایف بالاگریوه، طایفه سگوند، برخی از طوایف طرهان و رومشکان، برخی از نواحی استان ایلام (دهلران، دشت عباس، سردشت و سیمره)، خوزستان شمالی (اندیمشک و نواحی آن). فزون بر این چگنی‌های منجیل و نواحی قزوین و همچنین هداوندهای مقیم ورامین نیز به این زبان گفتگو می‌کنند. اما محدودۀ لرى خاوری چنین است: استان‌های بختیاری بویراحمد- کهگیلویه، فارس (شهر میان ممسنی، کهمره نودان، بخشی از دهات بیضا، رامجرد، طشک (لشنی‌ها) کهمره سرخی و جروق)، استان بوشهر (دهستان حیات داودی، دهستان لیراوی، دشتستان، دهستان انگالی، دهستان شبانکاره)، استان خوزستان (شهرستان ایذه، شهرستان بهبهان، قسمت اعظم شهرستان دزفول، قسمتی از شهرستان رامهرمز، قسمتی از شهرستان شوشتر و شهرستان مسجد سلیمان)، استان اصفهان (فریدن، نواحی بین بویین و الیگودرز). فزون بر این‌ها گروه‌هایی از لُرها که در برخی از دهات خمین ساکن‌اند و نیز گروهی از طوایف کرمان در نواحی سیرجان، جیرفت و بافت به این زبان گفتگو می‌کنند. احتمالاً گروههای دیگری هم وجود دارند که باید آنها را پیدا کرد.
زبان لکی نیز در بین بعضی از طوایف لُرستان چون دلفان، سلسله، بیرانوند و برخی از طوایف طرحان رایج است. فزون بر این گسترش این زبان در خارج از مرزهای لرستان بسیار چشم‌گیر است. چنانکه در مناطق وسیعی از استان باختران (کرمانشاهان) چون هرسین، دهستان‌های عثمانوند و جلالوند و برخی از دیگر طوایف که هم اکنون محدوده آن‌ها در بخش مرکزی این استان واقع شده به این زبان گفتگو می‌کنند.
به طور کلی محدوده زبان لکی از تلمبه‌خانه شرکت نفت رازان واقع در شمال شرقی خرم‌آباد شروع شده و از آنجا به صورت نیم‌دایره‌ای به جانب غرب ادامه یافته است و منطقه هرو، الشتر، خاوه (دلفان) را در بر گرفته و سپس مناطقی را از استان باختران فرا می‌گیرد. این زبان در مناطق وسیع از استان ایلام نیز رایج است. چنان که محدوده آن از دهستان زردلان شروع و سراسر دهستان هلیلان را در بر می‌گیرد. منطقه هلیلان در گذشته وسیع‌تر بود و دهستان‌های عثمانوند و جلالوند را که هم اکنون جزو استان باختران است در بر گرفته بود، منطقه وسیع هلیلان در گذشته جزئی از پشتکوه لُرستان بوده است. دامنه زبان لکی در استان ایلام از هلیلان به طرف سیمره کشانده می‌شود. بیشتر اهالی منطقه سیمره به زبان لکی گفتگو می‌کنند هرچند لُری بالاگریوه در اینجا رواج دارد. به طور کلی اغلب اهالی پشتکوه (استان ایلام) با گویشی از نوع لکی گفتگو می‌کنند، زبان لکی با گویش گورانی و گویش کرمانشاهی همبستگی فراوان دارد و دارای آثار مکتوب فراوان می‌باشد. در یادداشت بعدی «جغرافیای تاریخی مناطق لرنشین پیش از دوره اسلامی» را به اختصار بررسی خواهیم کرد.

منتشر شده در هفته‌نامه سیمره، شماره ۷۲۲


زبان فارسیزبان لریزبان لکیلریلرستان
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید