در دوران همهگیری بیماریها، همه ما بیش از پیش به آسیبپذیری جسم انسان فکر کردهایم. این واقعیت که بدن مادی ما در معرض بیماری و ضعف قرار دارد، بخشی جداییناپذیر از تجربه انسانی است. اما این حقایق برای وجودی چون امام مهدی (عج) که در غیبت به سر میبرد، چگونه است؟ آیا ایشان نیز مانند ما بیمار میشوند؟ اگر چنین است، نحوه زندگی و درمان ایشان چگونه با جایگاه الهیشان سازگار است؟ این مقاله بر اساس منابع کلامی و روایی، به چند پاسخ شگفتانگیز و تأملبرانگیز در این باره میپردازد.
--------------------------------------------------------------------------------
در نگاه اول، روایات در این باره متضاد به نظر میرسند، اما با دقت بیشتر، حقیقتی شگفتانگیز آشکار میشود. از یک سو، بر اساس منابعی چون «پرسمان مهدوی» و «پرسش و پاسخ مهدوی ۴»، امام زمان (عج) جسمی مادی دارند و مانند سایر انبیاء و اهل بیت (ع)، در معرض بیماریهای عادی و عوارض جسمی قرار دارند. ایشان نیز مانند دیگران زندگی طبیعی و عادی دارند و در معرض امراض و گرفتاریهای جسمی هستند.
اما نکته کلیدی در تمایزی است که منابعی مانند «عدم ابتلای ائمه شیعه به بیماریهای واگیردار» قائل میشوند: امامان معصوم (ع) و انبیاء الهی به بیماریهای واگیردار و نفرتانگیز (مانند جذام) که باعث دوری و وحشت مردم میشود، مبتلا نمیشوند. دلیل این امر آن است که چنین بیماریهایی با وظایف امامت و هدایتگری ایشان در تضاد است و مانع از ارتباط مردم با حجت خدا میشود. این مصونیت، یک لطف الهی برای حفظ شأن و جایگاه رهبری ایشان است. حدیثی از امام باقر (ع) در مورد ابتلائات حضرت ایوب (ع) این قاعده را به زیبایی روشن میکند:
«إِنَّ أَیُّوبَ مِنْ جَمِیعِ مَا ابْتُلِیَ بِهِ لَمْ تُنْتِنْ لَهُ رَائِحَهٌ وَ لَا قَبُحَتْ لَهُ صُورَهٌ... وَ لَا اسْتَقْذَرَهُ أَحَدٌ رَآهُ... وَ هَکَذَا یَصْنَعُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِجَمِیعِ مَنْ یَبْتَلِیهِ مِنْ أَنْبِیَائِهِ وَ أَوْلِیَائِهِ الْمُکَرَّمِینَ عَلَیْهِ.»
«بهراستی که ایوب، در تمام ابتلائاتش، هرگز بدبو نشد، چهرهاش زشت نگردید... و هیچ بینندهای او را ناپاک نشمرد... و خداوند عز و جل با تمام انبیا و اولیای گرامیاش که مبتلایشان میسازد، اینچنین عمل میکند.»
این تمایز نشان میدهد که حفظ شأن هدایتگری امام، توسط خداوند تضمین شده است و ابتلائات ایشان نیز خود درسی است تا مردمان مقام انسانی حجت خدا را از الوهیت تمیز دهند و بر ضعفای جامعه رحم آورند.
--------------------------------------------------------------------------------
وقتی صحبت از درمان به میان میآید، دو دیدگاه مکمل وجود دارد. از یک طرف، بر اساس «پرسمان مهدوی»، عالم بر اساس نظام اسباب و مسببات است. امام (عج) نیز مانند دیگران از قوانین این عالم پیروی میکنند و از دارو بهره میبرند. در روایات آمده است که به یکی از انبیاء الهی که از دارو پرهیز میکرد، خطاب شد: «دارو را من گذاشتم، باید دارو بخوری.» این نشان میدهد که استفاده از اسباب مادی، منافاتی با توکل به خدا ندارد.
از طرف دیگر، چنانکه در مقاله علمی «آیا امام زمان (علیه السلام) به ویروس کرونا مبتلا می شود؟» آمده است، امام معصوم (ع) به دلیل برخورداری از علم عظیم به ابدان و قدرت تصرف در عالم هستی، نیازی به طبیب ندارند، چرا که خود «طبیب طبیبان» هستند. ایشان با نفس قدسی و به اذن الهی، قدرت شفا دادن خود و دیگران را دارند.
جمعبندی این دو دیدگاه این است که جسم مادی ایشان ممکن است تحت تأثیر عوامل طبیعی بیمار شود، اما برای درمان، هم میتوانند از اسباب مادی استفاده کنند و هم به قدرت الهی و نفس قدسی خود متوسل شوند. این دو راه در طول یکدیگرند، نه در عرض هم. نمونهای جالب از این رویکرد، ماجرای امام هادی (ع) است که در زمان بیماری، شخصی را به حائر حسینی (محدوده حرم امام حسین علیهالسلام) فرستادند تا برای شفای ایشان دعا کند. این عمل، درسی بزرگ برای شیعیان است تا بیاموزند که توسل به اسباب الهی (چه مادی و چه معنوی) خود بخشی از تسلیم در برابر حکمت پروردگار است.
--------------------------------------------------------------------------------
شاید این سؤال پیش بیاید که چرا وجودی که تحت حفظ و عنایت ویژه الهی است، به دعا و صدقه ما برای سلامتیاش نیاز دارد؟
پاسخ در دو لایه نهفته است. اولاً، همانطور که گفته شد، ایشان زندگی طبیعی دارند و در معرض بلاها و امراض عادی هستند. بنابراین، طبق آنچه در «پرسش و پاسخ مهدوی ۴» آمده، دعا و صدقه، طبق قوانین عالم، در دفع این بلاها از وجود عزیزشان مؤثر است.
اما نکته مهمتر این است که این اعمال، بیش از هر چیز، ابزاری برای ابراز محبت، تجدید عهد و ایجاد ارتباط عاطفی میان ما و امام زمانمان است. وقتی ما برای سلامتی ایشان دعا میکنیم یا صدقه میدهیم، در حقیقت در حال تقویت پیوند قلبی خود با ایشان هستیم. این اعمال، پیش از آنکه نیازی از ایشان برطرف کند، راهی برای رشد معنوی ما و کسب افتخار همراهی با ایشان است. پاداش این ارتباط قلبی را میتوان در این حدیث شگفتانگیز از امام کاظم (ع) که در همان منبع نقل شده، یافت:
شخصی به امام کاظم گفت روز عید فطر، شروع میکنم به یک ختم قرآن برای رسول الله، یکی برای حضرت فاطمه، یکی هم برای امامان… آیا این کار ثوابی برایم دارد؟ فرمودند: ثوابش آنست که در روز قیامت با آنان خواهی بود.
بنابراین، دعا برای سلامتی امام زمان (عج)، پاداشی بزرگ برای خود ما به همراه دارد و آن، افتخار بودن «با آنان» در روز قیامت است.
--------------------------------------------------------------------------------
یکی از تصورات رایج اما نادرست، این است که غیبت به معنای انزوای کامل و عدم حضور فیزیکی امام (عج) در میان مردم است. بر اساس مقاله «چگونگی زندگی امام مهدی»، منابع روایی بهروشنی این تصور را رد میکنند و میان «غیبت» (ظاهر نبودن و شناخته نشدن) و «عدم حضور» تفاوت قائل میشوند.
امام مهدی (عج) در میان مردم زندگی میکنند، در بازارها راه میروند، بر فرشهایشان گام برمیدارند و هر سال در مراسم حج حضور دارند، اما مردم ایشان را نمیشناسند. این همانند زندگی حضرت یوسف (ع) در مصر بود که برادرانش با او معاشرت داشتند، اما او را نمیشناختند. کلامی تکاندهنده از امیرالمؤمنین علی (ع) که در همین منبع نقل شده، این حقیقت را آشکار میکند:
«سوگند به خدا حجت خدا در میان آنان هست، در کوچه و بازار آنها گام برمیدارد، بر خانههای آنان وارد میشود و در شرق و غرب عالم به سیاحت میپردازد و گفتار مردم را میشنود... او مردمان را میبیند ولی کسی او را نمیشناسد.»
همان منبع به نمونههایی از حضور فعال ایشان در حل مشکلات شیعیان اشاره میکند. ماجراهایی مانند تکمیل کتاب نیمهتمام علامه حلی در نیمهشب یا ملاقات ایشان با بزرگان و علمایی چون مقدس اردبیلی، نشان میدهد که غیبت به معنای عدم فعالیت و دسترسی مطلق نیست، بلکه ایشان همواره ناظر بر احوال شیعیان بوده و در مواقع لزوم، به یاری آنان میشتابند.
--------------------------------------------------------------------------------
زندگی امام مهدی (عج) در دوران غیبت، آمیزهای شگفتانگیز از ابعاد انسانی و الهی است. ایشان با قوانین طبیعی این جهان زندگی میکنند، ممکن است بیمار شوند و مانند دیگران از اسباب مادی و معنوی برای بهبود بهرهمند گردند. همزمان، بهعنوان حجت الهی، از عنایات و قدرتهای ویژهای برخوردارند که جایگاه امامت ایشان را حفظ کرده و فیض وجودشان را به کل عالم میرساند.
دانستن این جنبههای انسانی و در عین حال قدرتمند از زندگی امام غایب، چگونه میتواند درک ما از "انتظار" و وظایفمان در این دوران را عمیقتر کند؟