بیش از 25 ساله که من با افراد زیادی صحبت میکنم. سوال میکنم و لذت میبرم.
علاقه شدیدی به سوال کردن و شک کردن، تفکر کردن، ایمان آوردن و شناخت عمیق تر دارم.
این علاقه به همه زیرعنوان های فکری بشری است.
نه فقط دینی کل تفکرات بشری، مخلوقات خدا هستند و زیبا هستند. بعضی مفید و بعضی مضر و بعضی دیگر میان این دو.
چه زمانی که سوالات کفرآمیز از آخوند های مسیحی و یهودی و اسلامی میپرسیدم.
چه الان که با کسانی که از اسلام هیچ نمیدانند و سوال میکنند بحث میکنم. شاید مرور مطالب مفید باشد.
به نتیجه بیرونی به عنوان هدف فکر نمی کنم. منظورم این است که تاثیر روی دیگری بگذارم. اما قطعا برای خودم رشد ایجاد میشود. و این هدف من است.
علی آقا یکی از کسانی است که با اندیشه ای که هنوز بسته نشده، یعنی مثل دوستانش نیست، میتواند برای اوقات خاصی که من برنامه ریزی کردم مفید باشد.
هر کسی در دنیا آزاد است که بحث را با کسی ادامه بدهد یا خیر. متوقف شدن بحث یا ادامه دادن بحث شاخص خوبی برای حق یا باطل بودن طرفین بحث نیست چه برسد به اینکه بخواهد نتیجه ی قضاوت درباره ی اصل تفکرات طرفین باشد.
یعنی اگر ما به عنوان مدافع اسلام نتوانیم استدلال تام و تمامی ارائه کنیم نشانه ضعف اسلام نیست. بلکه ضعف ماست.
و درباره ی آنان هم همینطور. زیرا آنان نماینده ی کفر نیستند. ما کافریم به دین و ایسم و تفکرات آنها و آنها کافرند به دین ما. ما تسلیم حرف حق خویش. و ایشان تسلیم رهبران فکری خودشان هستند که برایشان خوراک تولید میکنند.
ما در جامعه زندگی میکنیم. و ارتباط بین نود (Node) ها موثر است. و صحبت های ما میتواند از جنس امر به معروف یا نهی از منکر به عنوان واجب شرعی و وظیفه فردی اسلامی در نظر گرفته شود.
نتیجه ها:
من شخصا تا جایی که تونستم به جای کفار و ادیان و مذاهب دیگر قرار گرفتم.
سعی کردم شبیه سلمان فارسی مسیری را طی کنم
رحمت خدا بر سلمان فارسی که قانع نشد. ولی تحقیق کرد. عمرش را در راه های باطل گذراند ولی انقدر جستجو کرد تا پاسخ سوالاتش را گرفت. کسی که ابتدا بت پرست باشد و زرتشتی بشود و یکتا پرست شود.مسیحی بشود و سوالاتش باقی بماند. یهودی بشود و همچنان سوالات داشته باشد و قانع نشود و سپس با اسلام ناب محمدی که خاتم انبیا باشد آشنا بشود.
پاسخی که به علی آقا دادم:
مفصلش در انتهای این متن گذاشتم این هم لینک اش:
اگر بخوای قانع بشی. راهش هست. کتابش هست. استادش هست.
اگر نخوای قانع بشی. میای با امثال من اینجا بحث میکنی قانع هم نباید بشی.
چون استدلال های من تام نیست. کامل نیست. علمی علمی در حد اساتید ممتاز نیست. دسته بندی شده نیست. بر اساس مستندات دقیق نیست. درجات خیلی بالاتر تحقیق و اسناد وجود داره.
هر چی بحث نکنیم. بهتره. چون هر چی جلو بریم. فضا آرام میشه. منطقی میشه. و ممکنه راه های جدید پیدا بشه
برای همین به قول شما خیلی بهتره که اصلا بحث نکنیم. مثل اون دوستان کامنت گذار و بلاک کن در وبلاگ تون بهتره همه بچه های مومن مسلمان سالک طریق معرفت الله و پیروان و رهروان شهدا و صدیقین و صلحا رو به بلاک بسپارید. زیرا تفکر بسته و متعصب از آن کسانی است که حوصله و زمان برای جستجو و تحقیق و تلمذ و زانو زدن برایشان سخت است. زیرا نفس آنها را دعوت به شهوات راحت طلبی و شهوت رانی (آزادی) آزادی ای که آنها تلقی میکنند میباشد.
راه تفکر و تحقیق و یادگیری باز است
رحمت خدا بر سلمان فارسی که قانع نشد. ولی تحقیق کرد. عمرش را در راه های باطل گذراند ولی انقدر جستجو کرد تا پاسخ سوالاتش را گرفت. کسی که ابتدا بت پرست باشد و زرتشتی بشود و یکتا پرست شود.مسیحی بشود و سوالاتش باقی بماند. یهودی بشود و همچنان سوالات داشته باشد و قانع نشود و سپس با اسلام ناب محمدی که خاتم انبیا باشد آشنا بشود.
ما میتوانیم در تاریخ حرکت کنیم و اگر قانع نمیشویم سرگذشت افراد مختلف را مطالعه کنیم. نزدیک فرد به ذات خودمان را پیدا کنیم. خواه نیچه مسلمانی که کافر شده به مسیحی که خداست. ولی رسانه های جهان از او کافر ساختند. خواه دیگر شخصیت های بزرگ تاریخ که باز هم توسط بسیاری از رسانه های کاغذی و تبلیغاتی تحریف شده اند. طوری که من و شما فکر کنیم همه محققین و دانشمندان تاریخ، کافر بوده اند. یا هجمه رسانه ای که دنبال تلقین به بشریت است که آینده هم کافر میشوند. یا همه ایرانی ها از دین زده شده اند. یا خیلی فکت های دیگه که وقتی میری دنبالش و تحقیق میکنی و خانه ات را ترک میکنی و میری وسط مردم و وسط جامعه و با روش های آماری و تحقیقی دقیق مطالعه میکنی، میبینی همه چیزبرعکس است.
همین
در پست قبلی پاسخ های مختلفی که به اون دختر تونسی در سال 1399 داده بود را در انتهای پست قبلی آوردم
ایشون میگه برو ببین شبیه قرآن رو آوردند. منظورش اینه که تحدی قرآن زیرسوال رفته
اما ایشان در ادامه پاسخ داده اند:
که من فقط یک خبر گذاشتم. بدون هیچ منظوری. ?
من پست قبلی را برایشان نوشتم:
که هزاران نفر سعی کردند شبیه قرآن را بیاورن. ولی حتی یک نفر غیر عاقل هم به آنها استناد نکرده.
گویی خداوند دومینویی را طراحی کرده که با این تحدی ، بشریت پیشرفت میکند. هر چه میخواهند انکار کنند. اسلام بیشتر رشد خواهد کرد. چه با عقل بشری چه با سیستم هوش مصنوعی
آقا محمد کاظمی ادامه میده:
قرآن که چهار تا کلمه نیست که یکی بگه خب من هم آمدم و یک کتابی یک سوره ای آوردم. اگر مطالعه بشود و شراغ اهل فن زبان شناسی و ادبیات برویم. اهل کلام و فلسفه برویم. اهل علمای اقتصاد و اجتماعیات برویم. و امثالهمو تمام این جنبه های قرآن را بررسی کنیم. آیا این متن های حقیری که حالا برخی ادعا می کنند توانمندی دارند با اون رقابت کنند؟ خیر.
بله ممکن است یک نفر فرقی برای شعر فلان شاعر با حافظ و سعدی و مولوی قائل نباش اما اهل فن وقتی بهشون این دو تا رو میدی معلومه که اصلا توجهی به این شعر اون شاعر نمیکنن.
الآن با این همه رسانه های مخالف اسلام و این همه پولی که میریزن تا اسلام زو خراب کنن چرا چنین کاری رو منتشر نمیکنن؟چون خودشون هم می دونن و این قدر نا آشنا نیستن که نفهمن این ها قابل قیاس نیستند.
قابلیت مطرح نشدن این منظورم بود. و الا که بله یک دیوانه هم ممکنه اشعارش رو مطرح کنه اما آیا این ها در نظر کارشناسان هم مطرح میشه؟ خیر.
از این شاخه به اون شاخه پریدن این دوستان رو ببینید:
تذکر آقای محمد کاظمی:
چه ربطی به بحث سابق دارد. و پاسخ علی آقا:
یک احتمال بده که شاید اگر 99.9999 درصد رو فهمیدیم. باید عمل کنیم که اون 0.0001 درصد باقی را به تدریج متوجه بشیم.
زیرا تفکر بسته و متعصب برای کسانی است که حوصله و زمان برای جستجو و تحقیق و تلمذ و زانو زدن برایشان سخت است. زیرا نفس آنها را دعوت به شهوات راحت طلبی و شهوت رانی (آزادی) آزادی ای که آنها تلقی میکنند میباشد.
راه تفکر و تحقیق و یادگیری باز است
رحمت خدا بر سلمان فارسی که قانع نشد. ولی تحقیق کرد. عمرش را در راه های باطل گذراند ولی انقدر جستجو کرد تا پاسخ سوالاتش را گرفت. کسی که ابتدا بت پرست باشد و زرتشتی بشود و یکتا پرست شود.مسیحی بشود و سوالاتش باقی بماند. یهودی بشود و همچنان سوالات داشته باشد و قانع نشود و سپس با اسلام ناب محمدی که خاتم انبیا باشد آشنا بشود.
ما میتوانیم در تاریخ حرکت کنیم و اگر قانع نمیشویم سرگذشت افراد مختلف را مطالعه کنیم. نزدیک فرد به ذات خودمان را پیدا کنیم. خواه نیچه مسلمانی که کافر شده به مسیحی که خداست. ولی رسانه های جهان از او کافر ساختند. خواه دیگر شخصیت های بزرگ تاریخ که باز هم توسط بسیاری از رسانه های کاغذی و تبلیغاتی تحریف شده اند. طوری که من و شما فکر کنیم همه محققین و دانشمندان تاریخ، کافر بوده اند. یا هجمه رسانه ای که دنبال تلقین به بشریت است که آینده هم کافر میشوند. یا همه ایرانی ها از دین زده شده اند. یا خیلی فکت های دیگه که وقتی میری دنبالش و تحقیق میکنی و خانه ات را ترک میکنی و میری وسط مردم و وسط جامعه و با روش های آماری و تحقیقی دقیق مطالعه میکنی، میبینی همه چیزبرعکس است.
همین
من خلاصه ای که از این کتاب داشتم در پست قبلی ارائه دادم
آن چیز هایی که در ذهن من باقی مانده بود بعد از 10 یا 15 سال.
به هر حال ایشالا که موفق باشید.