ویرگول
ورودثبت نام
صابر طباطبائی یزدی
صابر طباطبائی یزدیبرنامه نویس۴۴ساله. از مدرک MCSD دات نت سال 2002 شروع کردم البته بعد از لیسانس و تمام عمرم رو در مدیریت با ابزار های شیرپوینت و MSPS و CRM و غیره گذراندم. https://zil.ink/sabert
صابر طباطبائی یزدی
صابر طباطبائی یزدی
خواندن ۸ دقیقه·۱ ماه پیش

خلاصه مدیریتی: عصر هوش مصنوعی و آینده بشریت.

خلاصه کتاب «عصر هوش مصنوعی و آینده بشری ما» (The Age of AI: And Our Human Future) که در سال ۲۰۲۱ توسط هنری کیسینجر، اریک اشمیت و دانیل هاتن‌لاکر منتشر شد، به عنوان یک تحلیل تأثیرگذار اما بحث‌برانگیز از تأثیرات ژئوپلیتیکی، اجتماعی و فلسفی هوش مصنوعی (AI) ظهور کرده است. این کتاب، هوش مصنوعی را به عنوان یک فناوری انقلابی در تراز با اختراعاتی چون چاپ یا اینترنت معرفی می‌کند که قرار است مسیر تاریخ بشر را تغییر دهد. نویسندگان با تخصص‌های مکمل در سیاست بین‌الملل، فناوری و دانشگاه، استدلال می‌کنند که هوش مصنوعی در حال تغییر دادن درک ما از واقعیت، هویت انسانی و ساختارهای قدرت جهانی است.

با این حال، کتاب با انتقادات قابل توجهی روبرو شده است. منتقدان به لحن «سرد» و «غیرانسانی» آن اشاره می‌کنند و معتقدند که نویسندگان، علی‌رغم نقش محوری‌شان در پیشرفت این فناوری، فاقد درگیری عاطفی با پیامدهای عمیق آن هستند. تحلیل‌های کتاب، به‌ویژه در مورد ارائه راه‌حل‌های مشخص، ضعیف تلقی شده و اغلب به گزارش‌های مدیریتی کلیشه‌ای تشبیه شده است. پیشنهاد اصلی کتاب، یعنی تشکیل یک کمیسیون ملی قدرتمند برای نظارت بر هوش مصنوعی متشکل از نخبگان دولتی، تجاری و دانشگاهی، به عنوان راهکاری خودخواهانه که فاقد نظارت واقعی است، مورد انتقاد قرار گرفته است.

در مقایسه با آثار قبلی مانند «ابرهوش» نیک باستروم که بر خطرات وجودی بلندمدت تمرکز داشت، «عصر هوش مصنوعی» توجه را به چالش‌های فوری و ملموس معطوف می‌کند: از جمله رقابت ژئوپلیتیکی بین ایالات متحده و چین، تحول بازار کار، و دوراهی‌های اخلاقی مربوط به پلتفرم‌های شبکه جهانی. در نهایت، این کتاب به عنوان یک سند مهم برای درک ابعاد مختلف انقلاب هوش مصنوعی شناخته می‌شود، اما به دلیل فقدان راه‌حل‌های عملی و لحن بی‌تفاوتش، خواننده را با احساس نارضایتی و نگرانی رها می‌کند.

--------------------------------------------------------------------------------

معرفی کتاب «عصر هوش مصنوعی و آینده بشری ما»

کتاب «عصر هوش مصنوعی و آینده بشری ما» که در سال ۲۰۲۱ منتشر شد، توسط سه چهره برجسته با پیشینه‌های متفاوت تألیف شده است: هنری کیسینجر، دیپلمات و استراتژیست ژئوپلیتیک؛ اریک اشمیت، مدیرعامل سابق گوگل؛ و دانیل هاتن‌لاکر، دانشمند کامپیوتر و رئیس کالج محاسباتی شوارتزمن در MIT. این ترکیب منحصر به فرد از نویسندگان، دیدگاهی چند رشته‌ای را ارائه می‌دهد که فناوری، سیاست بین‌الملل و آموزش را در هم می‌آمیزد.

این کتاب در زمانی منتشر شد که پیشرفت‌های هوش مصنوعی، به ویژه با ظهور مدل‌های زبانی مانند GPT-3، به طور فزاینده‌ای در حال ادغام در بخش‌های مختلف جامعه بود. نویسندگان استدلال می‌کنند که هوش مصنوعی یک فناوری انقلابی است که تأثیر آن با اختراعاتی مانند چاپ، قطب‌نما یا اینترنت قابل مقایسه است و بشریت را در آستانه یک دوران جدید قرار داده است.

مضامین اصلی کتاب

نویسندگان به طور نظام‌مند ویژگی‌های کلیدی این فناوری و پرسش‌های مهم اجتماعی و سیاسی مرتبط با توسعه آن را بررسی می‌کنند. مضامین اصلی کتاب را می‌توان به شرح زیر دسته‌بندی کرد:

۱. تأثیرات اجتماعی و اقتصادی:

  • تحول بازار کار: اتوماسیون ناشی از هوش مصنوعی مشاغل موجود را دگرگون کرده و مشاغل جدیدی ایجاد خواهد کرد، اما در صورت عدم مدیریت صحیح، نابرابری‌ها را تشدید می‌کند.

  • تکامل نظام‌های آموزشی: بر اهمیت آموزش برای آماده‌سازی نسل‌های آینده برای دنیایی که تحت سلطه هوش مصنوعی است، تأکید می‌شود.

۲. پیامدهای ژئوپلیتیکی:

  • رقابت ایالات متحده و چین: رقابت برای برتری فناورانه در مرکز نگرانی‌ها قرار دارد و نویسندگان در مورد شکل جدیدی از جنگ سرد فناوری هشدار می‌دهند. برتری در هوش مصنوعی می‌تواند توازن قدرت جهانی را تعیین کند.

  • دوراهی امنیتی: همانند سلاح‌های هسته‌ای، هوش مصنوعی نیز یک دوراهی امنیتی ایجاد می‌کند. دولت‌ها برای امنیت خود باید قدرتشان را به حداکثر برسانند، اما همزمان برای حفظ صلح بین‌المللی باید مسابقه تسلیحاتی را محدود کنند. نویسندگان معتقدند که درگیری‌های سایبری و هوش مصنوعی، این معضل را پیچیده‌تر کرده است.

۳. چالش‌های اخلاقی و فلسفی:

  • تصمیم‌گیری مستقل: کتاب نقش هوش مصنوعی در تصمیم‌گیری‌های حیاتی، مانند امنیت ملی، را زیر سؤال می‌برد.

  • حریم خصوصی و سوگیری: خطرات تبعیض الگوریتمی و نظارت فزاینده توسط دولت‌ها یا شرکت‌ها برجسته شده است.

  • تغییر هویت انسانی: با پیش‌بینی و شبیه‌سازی واقعیت توسط هوش مصنوعی، نقش عقلانیت انسانی تغییر کرده و درک ما از اهداف فردی و اجتماعی دگرگون خواهد شد.

۴. حکمرانی و مقررات:

  • نویسندگان خواستار ایجاد یک چارچوب اخلاقی جهانی هستند و تأکید می‌کنند که پیشرفت‌های فناوری در حال حاضر از ظرفیت مقررات ملی فراتر رفته است. آنها همکاری بین‌المللی را برای جلوگیری از درگیری‌های مرتبط با نظامی‌سازی هوش مصنوعی ضروری می‌دانند.

--------------------------------------------------------------------------------

نقد و تحلیل کتاب

علی‌رغم پیش‌بینی‌های دقیق کتاب در مورد بسیاری از بحث‌های معاصر هوش مصنوعی، این اثر با انتقادات گسترده‌ای از منظر لحن، محتوا و راه‌حل‌های پیشنهادی مواجه شده است.

نقد لحن و سبک نگارش

یکی از برجسته‌ترین انتقادات به کتاب، لحن «سرد» و «غیرانسانی» آن است. بن کوپ در نقد خود اشاره می‌کند که «شما این تصور را پیدا نمی‌کنید که نویسندگان نسبت به فناوری‌ای که قرار است جهان را زیر و رو کند، واکنش عاطفی داشته باشند.» این رویکرد غیرانسانی، به‌ویژه از سوی اشمیت و هاتن‌لاکر که نقش‌های محوری در پیشرفت این فناوری داشته‌اند، نگران‌کننده تلقی می‌شود.

  • فقدان درگیری عاطفی: منتقدان معتقدند نویسندگان، با وجود اذعان به تهدیدات واقعی هوش مصنوعی برای زندگی بشر، به نظر نمی‌رسد که واقعاً اهمیتی به این موضوع بدهند. این بی‌تفاوتی، خواننده را با «ناراحتی و بی‌قراری» رها می‌کند.

  • سبک نگارشی ضعیف: سبک نوشتاری کتاب به «یک گزارش متوسط مک‌کینزی» یا متنی تولید شده توسط ChatGPT تشبیه شده است. جملاتی مانند «افراد، شرکت‌ها، احزاب سیاسی، سازمان‌های مدنی و دولت‌های مختلف به ناچار دیدگاه‌های متفاوتی در مورد عملکرد و تنظیم صحیح پلتفرم‌های شبکه مبتنی بر هوش مصنوعی خواهند داشت» اگرچه صحیح هستند، اما فاقد عمق و بینش کافی برای شرایط کنونی تلقی می‌شوند.

  • ضعف در بخش فلسفی: ضعیف‌ترین بخش کتاب، بخش فلسفی آن است. نویسندگان به طور مبهم خواستار یک «کانت جدید» برای عصر هوش مصنوعی می‌شوند اما اعتراف می‌کنند که نمی‌دانند این کانت باید چگونه باشد. این امر به عنوان اذعان به محدودیت‌ها یا تردیدی نگران‌کننده برای درگیر شدن عاطفی با آینده مخلوق خودشان تعبیر شده است.

نقد محتوا و راه‌حل‌های پیشنهادی

انتقاد دیگر به فقدان پیشنهادات مشخص و عملی در کتاب بازمی‌گردد. یک نقد در وب‌سایت Reddit بیان می‌کند که کتاب «به طرز ناامیدکننده‌ای فاقد پیشنهادات مشخص در مورد اینکه چه باید کرد و چه نباید کرد، است.»

  • راه‌حل خودخواهانه: پیشنهاد اصلی کتاب این است که ایالات متحده یک «کمیسیون ملی هوش مصنوعی» قدرتمند با اعضایی از «بالاترین سطوح دولت، تجارت و دانشگاه» (افرادی شبیه به خود نویسندگان) ایجاد کند. این پیشنهاد به عنوان تلاشی برای قرار دادن نخبگان در موقعیت کنترل و نظارت بر خودشان، بدون پاسخگویی واقعی، مورد انتقاد قرار گرفته است.

  • نادیده گرفتن تهدیدات درونی: کتاب تهدیدات اصلی علیه جوامع دموکراتیک را از جانب دیگران (مانند چین یا شهروندان آمریکایی که اطلاعات نادرست منتشر می‌کنند) می‌داند و به تهدیدات ناشی از مراکز قدرتی که خود نویسندگان نمایندگی می‌کنند (مانند سابقه کیسینجر در سرنگونی دولت‌های دموکراتیک یا نقش گوگل در داوری آزادی بیان) نمی‌پردازد.

  • عدم ارائه راه‌حل برای هوش مصنوعی نظامی: در فصل مربوط به هوش مصنوعی نظامی، با وجود برجسته کردن خطرات مسابقه تسلیحاتی، هیچ پیشنهاد مشخصی مانند حمایت از ممنوعیت بین‌المللی سلاح‌های خودکار کشنده ارائه نمی‌شود.

مقایسه با کتاب «ابرهوش» نیک باستروم

برای درک بهتر جایگاه «عصر هوش مصنوعی»، مقایسه آن با کتاب تأثیرگذار «ابرهوش: مسیرها، خطرات، استراتژی‌ها» اثر نیک باستروم (منتشر شده در سال ۲۰۱۴) مفید است. این مقایسه نشان‌دهنده تکامل نگرانی‌ها در مورد هوش مصنوعی طی سال‌های اخیر است.

جنبه مقایسه

ابرهوش (نیک باستروم، ۲۰۱۴)

عصر هوش مصنوعی (کیسینجر، اشمیت، هاتن‌لاکر، ۲۰۲۱)

تمرکز زمانی

خطرات وجودی و بلندمدت (امکان ظهور یک ابرهوش غیرقابل کنترل)

چالش‌های فوری و ملموس ناشی از هوش مصنوعی فعلی (تأثیرات اقتصادی، اجتماعی و ژئوپلیتیکی)

رویکرد

نظری و فلسفی، با استفاده از سناریوهای فرضی و آینده‌نگرانه

عمل‌گرایانه و متمرکز بر کاربردهای عینی هوش مصنوعی که در حال حاضر در حال استفاده هستند.

درک ریسک

هوش مصنوعی یک خطر وجودی برای بشریت است.

هوش مصنوعی هم فرصت‌ها و هم ریسک‌های اجتماعی به همراه دارد که نیازمند توازن است.

حکمرانی

تأکید بر کنترل ظهور ابرهوش قبل از اینکه غیرقابل کنترل شود.

خواستار تنظیم‌گری پیشگیرانه و حکمرانی بین‌المللی برای مدیریت کاربردهای فعلی هوش مصنوعی.

این مقایسه نشان می‌دهد که نگرانی‌ها از ترس‌های فرضی در مورد یک ابرهوش، به مسائل عینی و فوری‌تر در مورد تأثیر هوش مصنوعی بر جامعه امروزی تغییر یافته است.

--------------------------------------------------------------------------------

چشم‌انداز ژئوپلیتیکی و آینده جنگ

نویسندگان، به‌ویژه با حضور کیسینجر، تأکید زیادی بر پیامدهای ژئوپلیتیکی هوش مصنوعی دارند و آن را با ظهور سلاح‌های هسته‌ای مقایسه می‌کنند.

  • دوراهی جدید امنیتی: همانند سلاح‌های هسته‌ای، هوش مصنوعی نیز دولت‌ها را با یک دوراهی استراتژیک مواجه می‌کند. این فناوری می‌تواند برای حکمرانی مؤثر و همچنین برای نظارت تهاجمی به کار رود، که این امر «معضل امنیتی» را تشدید می‌کند.

  • فشرده‌سازی زمان در جنگ: یکی از عمیق‌ترین مفاهیم مطرح شده، «فشرده‌سازی زمان» در درگیری‌های آینده است. در یک مثال، جنگی بین کره شمالی و آمریکا که توسط چین متوقف می‌شود، در عرض سه میلی‌ثانیه رخ می‌دهد. این امر تصمیم‌گیری انسانی را در زمان واقعی تقریباً غیرممکن می‌سازد.

  • لزوم همکاری بین‌المللی: در مقاله‌ای پس از کتاب، کیسینجر به همراه گراهام آلیسون استدلال می‌کند که «آمریکا و چین باید برای جلوگیری از فاجعه با یکدیگر همکاری کنند.» آنها به تفاوت‌های کلیدی بین هوش مصنوعی و سلاح‌های هسته‌ای اشاره می‌کنند: هوش مصنوعی توسط بخش خصوصی توسعه می‌یابد، دیجیتال و مفهومی است، به سرعت تکامل می‌یابد و مذاکرات برای کنترل آن فوری است.

در نهایت، نویسندگان امیدوارند که شرکت‌های بزرگ فناوری که هوش مصنوعی مولد را توسعه داده‌اند، مسئولیت‌های خود را نه تنها در قبال سهامداران، بلکه در قبال کشور و بشریت به رسمیت بشناسند. این نشان می‌دهد که در سیاست بین‌الملل، روابط بین دولت و اقتصاد گاهی به اندازه روابط بین خود دولت‌ها اهمیت دارد.

هوش مصنوعیآینده پژوهیبرنامه نویسی
۲
۰
صابر طباطبائی یزدی
صابر طباطبائی یزدی
برنامه نویس۴۴ساله. از مدرک MCSD دات نت سال 2002 شروع کردم البته بعد از لیسانس و تمام عمرم رو در مدیریت با ابزار های شیرپوینت و MSPS و CRM و غیره گذراندم. https://zil.ink/sabert
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید