قدیم ها فکر میکردم همه دختران فرشته اند.

جوانی ازدواج کرده دهه هفتادی به من گفت: قدیم ها فکر میکردم همه دختران فرشته اند.

تا وقتی که سی سالم شد و بچه دار شدم

تازه فهمیدم نه

خیلی دختر ها هستند که از سر ناچاری. یا شاید ازدواج دیر. یا بلا تکلیفی یا اجبار فرهنگی اجتماعی در بین صد راهی قرار میگیرند که هر صد مسیر باطل است.

حتما نوشته ی وبلاگ (دست انداز) را بخونید.

صبر صبر صبر تا کی؟ شیطان موفق میشود یا نفس چیره؟

اگر نفس اون دختران بر نفسانیات چیره شود، شاید خدا برات یک شهید سلیمانی را بعنوان فرزند به آنها داد

و اگر شیطان موفق شود که تکلیف معلوم است

اول یک وادی بلاتکلیفی که فرمان میافتد دست شیطان رانده شده.

راننده ای که رانده شده و هیکل سواره اش را هم به دره خواهد رساند.

بار اولش نیست.

در این میان هزاران دختر بدون غنای نفس.

منظورم همان دعایی است که میگه: اللهم اجعل غنای فی نفسی.

که هممون گرفتار این فقر هستیم.

اما خب مومن بیچاره تنها فرقش اینه توبه میکنه. اشک میریزه زجر میکشه. برمیگرده به دامن خدا.

اما خب کافر بیچاره . انکار میکنه. ناامید میشه از رحمت خدا.

و بیشتر در باتلاق فرو میره.

باتلاق جهل

باتلاق نفانیات

باتلاق دنیا پرستی

باتلاق شرک

باتلاق خودپرستی

باتلاق اومانیسم

باتلاقی که نسل های بعدی(اگر باشند) هم در آن میافتند.