ویرگول
ورودثبت نام
صابر طباطبائی یزدی
صابر طباطبائی یزدیبرنامه نویس۴۴ساله. از مدرک MCSD دات نت سال 2002 شروع کردم البته بعد از لیسانس و تمام عمرم رو در مدیریت با ابزار های شیرپوینت و MSPS و CRM و غیره گذراندم. https://zil.ink/sabert
صابر طباطبائی یزدی
صابر طباطبائی یزدی
خواندن ۵ دقیقه·۷ روز پیش

ما یک ایده خام را به طرحی جامع برای یک شبکه اجتماعی تبدیل کردیم: ۴ درس شگفت‌انگیز از این فرآیند.

این متن به معرفی و تشریح ایدهٔ یک شبکهٔ اجتماعی جدید به نام «همکلاسیتو» اختصاص دارد که توسط صابر طباطبائی یزدی، برنامه‌نویس، مطرح شده است. هدف اصلی این پلتفرم، احیای خاطرات دوران مدرسه و فراهم کردن بستری برای یافتن و تجدید دیدار با همکلاسی‌ها و معلمان قدیمی است. نویسنده به تشریح جزئیات عملکرد این سایت می‌پردازد؛ از جمله روش احراز هویت سخت‌گیرانه که متکی بر یادآوری خاطرات مشترک مدرسه است و نیاز به تأیید هویت توسط حداقل سه نفر از همکلاسی‌های سابق دارد. این شبکه حول مستندسازی جزئیات خاصی از قبیل چینش کلاس، نام مدارس، و مشخصات معلمان متمرکز خواهد بود تا اتصال دقیق کاربران را تضمین کند. یزدی این ایده را بسیار کاربردی و مورد نیاز جامعه می‌داند و آن را از نظر پتانسیل توسعه با ساختار اولیهٔ شبکه‌هایی چون فیسبوک مقایسه می‌کند.

همه ما این تجربه را داشته‌ایم: یک جرقه ناگهانی، ایده‌ای برای یک اپلیکیشن یا وب‌سایت که به نظرمان فوق‌العاده می‌رسد. اما بین آن لحظه هیجان‌انگیز و یک طرح واقعی و قابل ساخت، دره‌ای عمیق وجود دارد. چطور یک فکر گذرا را به یک نقشه راه فنی، یک مدل کسب‌وکار پایدار و یک استراتژی دقیق برای جذب کاربر تبدیل می‌کنیم؟

https://aparat.com/v/tae4cuw

با استفاده از مطالعه موردی «همکلاسیتو»، یک شبکه اجتماعی برای پیدا کردن دوستان قدیمی، ما چهار تصمیم کلیدی در طراحی را کالبدشکافی می‌کنیم که یک ایده ساده را به یک طرح جامع و قابل اجرا تبدیل کردند. این‌ها فقط چند ویژگی نیستند؛ بلکه پاسخ‌هایی به چالش‌های بنیادین در طراحی محصول هستند: هویت، تعامل، درآمدزایی و رشد.

--------------------------------------------------------------------------------

1. به جای رمز عبور، احراز هویت می‌تواند یک آیین اعتمادساز باشد

اولین چالش هر شبکه اجتماعی مبتنی بر اعتماد، تأیید هویت کاربران است. اما در طراحی «همکلاسیتو»، به یک راهکار کاملاً متفاوت رسیدیم: «احراز هویت نوستالژیک». این رویکرد، فرآیند خسته‌کننده ورود را به یک آیین اعتمادساز تبدیل می‌کند که از همان ابتدا مانع ریزش کاربر در مرحله ثبت‌نام (Onboarding) شده و باعث ایجاد پیوند عاطفی می‌شود. این سیستم هویت کاربر را نه با رمز، بلکه با پرسیدن سؤالاتی تأیید می‌کند که فقط یک همکلاسی واقعی جواب آن‌ها را می‌داند؛ مثلاً نام معلم دینی یا جای نشستن یک همکلاسی خاص.

در مراحل پیشرفته‌تر، کاربر باید برای تأیید هویت خود، تأیید سه نفر از همکلاسی‌هایش را بگیرد. این فقط یک مفهوم نبود؛ معماری فنی از روز اول برای پشتیبانی از آن طراحی شده بود. جداول اختصاصی verifications و توابع کمکی در دیتابیس، این پویایی اجتماعی را به یک لایه امنیتی قدرتمند تبدیل می‌کردند. این رویکرد آنقدر بدیع و کلیدی بود که در اسناد طراحی، این‌گونه توصیف شد:

این قسمت شاهکاره. اینجا یک اختراع جدید داریم: احراز هویت نوستالژیک (Nostalgic Authentication™)

قدرت این روش فقط در امنیت آن نیست. این سیستم از همان اولین تعامل، کاربر را در اتمسفر نوستالژیک پلتفرم غرق می‌کند و احراز هویت را به یک بازی خاطره‌انگیز تبدیل می‌کند که تم اصلی پلتفرم را از همان ابتدا تقویت می‌کند.

دورهمی همکلاسی های قدیمی توی مدرسه بعد از چهل سال
دورهمی همکلاسی های قدیمی توی مدرسه بعد از چهل سال

--------------------------------------------------------------------------------

2. قلب تپنده پلتفرم، یک نقشه ساده از صندلی‌هاست

در نگاه اول، «نقشهٔ نشستن» (Seat Map) ممکن است یک ویژگی جانبی به نظر برسد. اما در حین طراحی، مشخص شد که این قابلیت ساده، در واقع یک لنگر فضایی برای خاطرات و داربستی برای تعاملات اجتماعی است. این نقشه چیزی فراتر از یک لیست اسامی است؛ یک شبکه بصری و تعاملی که دانش‌آموزان را به جایگاه فیزیکی‌شان در کلاس مرتبط می‌کند. این یک کلاس استادی در طراحی تجربه کاربری است که داده‌های انتزاعی (لیست کاربران) را به یک رابط کاربری ملموس برای جامعه تبدیل می‌کند.

اهمیت این ویژگی به قدری بود که در طراحی دیتابیس، یک فیلد اختصاصی seat_map JSONB برای آن در نظر گرفته شد؛ انتخابی فنی که نشان‌دهنده نیاز به یک ساختار داده‌ای منعطف و در عین حال قابل جستجو برای ذخیره روابط پیچیده فضایی یک کلاس درس است. این نقشه، نقطه شروعی برای بازی‌وارسازی (Gamification) است، مانند بازی «حدس بزن کی کجا می‌نشست». این ویژگی ساده، یک نقطه داده را به محوری برای ساختن جامعه، یادآوری خاطرات و بازسازی یک تجربه مشترک فراموش‌شده تبدیل می‌کند.

جشن توی حیاط مدرسه و ناهار با حضور خانواده های همکلاسی های قدیمی
جشن توی حیاط مدرسه و ناهار با حضور خانواده های همکلاسی های قدیمی

--------------------------------------------------------------------------------

3. درآمدزایی از ارزش‌آفرینی، نه فقط از توجه کاربر

بیشتر شبکه‌های اجتماعی از طریق فروش توجه کاربران به تبلیغ‌کنندگان درآمدزایی می‌کنند. در مقابل، طرح «همکلاسیتو» بر یک انتخاب استراتژیک استوار است: کسب درآمد مبتنی بر ارزش (Value-based monetization) به جای کسب درآمد مبتنی بر توجه (Attention-based monetization). این مدل به جای نمایش تبلیغات مزاحم، خدماتی را می‌فروشد که مستقیماً به هدف اصلی کاربر، یعنی حفظ و تجلیل از خاطراتش، کمک می‌کنند.

جریان‌های اصلی درآمدی شناسایی‌شده عبارتند از:

  • اشتراک ویژه: برای دسترسی و دانلود عکس‌های قدیمی با کیفیت بالا.

  • کیفیت‌بخشی عکس‌ها با هوش مصنوعی: ارائه سرویس AI برای ترمیم و بهبود عکس‌های قدیمی.

  • خدمات چاپ: امکان سفارش چاپ عکس‌ها و آلبوم‌های مدرسه‌ای ترمیم‌شده.

  • اشتراک ماهانه: برای دسترسی به اطلاعات پیشرفته‌تر همکلاسی‌ها.

  • پیامک/ایمیل نوستالژی: ارسال خلاصه‌های خاطره‌انگیز مانند «۱۰ سال پیش در چنین روزی...».

نبوغ این مدل در همسویی کامل آن با انگیزه کاربران است. به این ترتیب، موفقیت مالی شرکت مستقیماً به رضایت و تحقق اهداف کاربران گره می‌خورد.

رفتن مسافرت دسته جمعی خانوادگی همکلاسی های سابق
رفتن مسافرت دسته جمعی خانوادگی همکلاسی های سابق

--------------------------------------------------------------------------------

4. حل بزرگترین چالش شبکه‌های اجتماعی با یک عکس قدیمی

بزرگترین مانع برای هر شبکه اجتماعی جدید، مشکل «شروع سرد» (Cold Start) است: چگونه اولین کاربران را به پلتفرمی خالی جذب کنیم؟ راه‌حل این چالش در «همکلاسیتو» یک تاکتیک بذرپاشی شبکه فوق متمرکز (Hyper-targeted network seeding) است که بر یک شیء واحد و سرشار از بار عاطفی بنا شده است: «عکس کلاس».

استراتژی این است: کافیست یک کاربر که یک عکس کلاسی قدیمی در اختیار دارد، پیدا شود. آن فرد می‌تواند ۲۰ تا ۳۰ نفر از همکلاسی‌های خود را در عکس تگ کند. این کار به تنهایی یک جامعه کوچک با چگالی بالا را فوراً ایجاد کرده و یک کشش قدرتمند برای پیوستن آن افراد به وجود می‌آورد تا خود را در عکس ببینند، هویتشان را تأیید کنند و با دیگران ارتباط برقرار کنند. این استراتژی هوشمندانه، هزینه جذب کاربر را از دلار‌های بازاریابی به سرمایه عاطفی منتقل می‌کند. آپلود یک عکس توسط یک کاربر، تبدیل به یک دعوت‌نامه بسیار مؤثر برای ۲۰ تا ۳۰ کاربر بالقوه باکیفیت می‌شود و یک حلقه ویروسی تقریباً بدون هزینه (Near-zero cost viral loop) ایجاد می‌کند که کاملاً با هدف اصلی پلتفرم همسو است.

تقدیر از معلم حتی اگر الان دیگه بین ما نیست
تقدیر از معلم حتی اگر الان دیگه بین ما نیست

--------------------------------------------------------------------------------

نتیجه‌گیری

داستان «همکلاسیتو» یک حقیقت بنیادین در طراحی محصول را آشکار می‌کند: موفق‌ترین پلتفرم‌ها رفتارهای جدیدی اختراع نمی‌کنند، بلکه آیین‌های انسانی موجود را مدون می‌سازند. با دیجیتالی کردن نقشه نشستن کلاس، استفاده از خاطرات مشترک برای امنیت، و گره زدن درآمد به حفظ خاطرات، این طرح سیستمی را نه حول محور فناوری، بلکه بر اساس قوانین تغییرناپذیر نوستالژی و جامعه بنا کرد.

ایده‌ها ارزان هستند، اما اجرای دقیق همه‌چیز است. کدام خاطره فراموش‌شده در زندگی شما می‌تواند سنگ بنای یک جامعه جدید باشد؟

شبکه اجتماعیمعلمدانشجودانشگاه
۷
۰
صابر طباطبائی یزدی
صابر طباطبائی یزدی
برنامه نویس۴۴ساله. از مدرک MCSD دات نت سال 2002 شروع کردم البته بعد از لیسانس و تمام عمرم رو در مدیریت با ابزار های شیرپوینت و MSPS و CRM و غیره گذراندم. https://zil.ink/sabert
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید