چون میفهمم چقدر چیزها هست که من نمیدونم
ولی دوستای زیادی داشتم که اونها خیال کردن خیلی میدونن
تکبر
غرور
و از دین سریع بدون مطالعه و سوال خارج شدن
ولی من رفتم گدایی کردم سوال کردم کتاب درخواست کردم که بهم معرفی کنن. بعدش فهمیدم که بعد از هر شک قراره یک حفره سیاهچاله در ذهن ایجاد بشه و میلیاردها خلل در ذهن من پر بشه
کسی که بدونه شک چقدر نعمت بزرگیست. همش میره در پی کفار و باهاشون صحبت میکنه که از صفر تا صد برایش شک ایجاد کنن
که اونوقت مطالعه ی مجدد قرآن برایش برایت برایم معنی پیدا میکنه.
وقتی دوباره میری آیاتی که در قرآن هست و روایاتی که هست رو مرور میکنی
میبینی همش برایت معنی جدید پیدا کرده