گاهی خداوند چیزهایی را به ما میدهد که حتی فکرش را هم نمیکردیم. در دل شکرگزاری، حس میکنی باید بیشتر از اینها را داشته باشی. اما درست در همین نقطه است که خطر بزرگی تو را تهدید میکند: غرور، ناسپاسی، و نادانی نسبت به حکمت پروردگار.
خداوند به تو نعمتهایی بزرگ داده است، اما تو شاید هنوز اندازه و قدر آنها را درک نکردهای. نمیدانی که اگر فرزندی نداری، شاید حکمتی در کار است؛ شاید اگر داشتی، به راهی میرفتی که از انسانیت دور میشدی، شاید ظلمی بر زمین جاری میکردی.
و نمیدانی اگر یک فرزند داری، شاید او آغازگر نسلی باشد که آینده را دگرگون میکند.
اگر چند فرزند داری و از سختیهای بزرگکردنشان خستهای، نمیدانی چه برکتهایی در راه است؛ چه گنجهایی در پشت این صبر پنهان شدهاند.
شیطان از همان راهی وارد میشود که خودش از درگاه خدا رانده شد: تکبر.
تکبر در برابر خدا، در برابر نعمتهای خدا، یا در برابر بندگان خدا، تفاوتی ندارد. هر سه، آغاز لغزشاند.
پس فروتن باش، شاکر باش، و بدانی که هر چه داری، و هر چه نداری، برای حکمت و امتحانی است که تو را به جایگاه واقعیات نزدیکتر میکند.