ویرگول
ورودثبت نام
صابر طباطبائی یزدی
صابر طباطبائی یزدیبرنامه نویس۴۴ساله. از مدرک MCSD دات نت سال 2002 شروع کردم البته بعد از لیسانس و تمام عمرم رو در مدیریت با ابزار های شیرپوینت و MSPS و CRM و غیره گذراندم. https://zil.ink/sabert
صابر طباطبائی یزدی
صابر طباطبائی یزدی
خواندن ۶ دقیقه·۳ ماه پیش

نقش قدرت نرم و سخت در دفاع مقدس و استمرار انقلاب اسلامی

بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم

چند نکته و یک خاطره کوتاه عرض کنم؛ روزی در یک جلسه داخلی کسی مرا برای معرفی به حضار صدا زد. پشت تریبون گفتم: یک نفر می‌خواست پولی را به حسابی واریز کند اما خودش نتوانست برود. همسرش گفت «برو این پول را بریز به حسابِ شما در بانکِ فلان، شعبهِ فلان». وقتی از او پرسیدم اسم صاحب حساب چه بود، گیج شد و یادش رفت؛ برگشت و پرسید «اسم این آقا چی بود؟» نام‌هایی گفت و باز هم فراموش کرد؛ دوباره زنگ زد و از شوهرش پرسید. در نهایت با کلی اشتباه و سردرگمی رسیدیم به اسمی که خانم آن را درست ادا نمی‌کرد و با خنده گفتم: «تا وقتی شما هستی لطفاً عنوان من را قاطی نکنید!» بعد از این ماجرا گفتم بهتر است همه یک صلوات بفرستیم: صلوات بر محمد و آل محمد.

دعوت شده‌ام برای سخنرانی درباره دفاع مقدس. در راه، بین دفاع «دوران هشت‌ساله» و دفاع «دوازده‌روزه» اشتراک‌ها و افتراق‌هایی را مرور کردم که دوست دارم در دو دقیقه خلاصه‌اش را عرض کنم — از این موضوع می‌شود یک سخنرانی یک‌ساعته ساخت. نکات مشترک عمده عبارت‌اند از:

۱. فرماندهی هر دو دفاع تحت زعامت ولیّ فقیه بوده است — امام و اکنون مقام معظم رهبری.
۲. هدف دشمنان در هر دو مورد براندازی بوده است: آن‌جا صدام و حامیانش، این‌جا نتانیاهو و همراهان بین‌المللی.
۳. اشتباه محاسباتی دشمنان در هر دو مقطع وجود داشت.
۴. ماهیت جنگ‌ها تا حد زیادی نیابتی بود: هم صدام نیابتی عمل کرد و هم دشمنان فعلی از نیابت استفاده کردند.
۵. عوامل خنثی‌کننده حملات در هر دو مورد شامل رهبری (ولی فقیه)، مردم و نیروهای مسلح بودند؛ البته دولت نیز در مقطع اخیر همراهی قابل‌توجهی داشت.
۶. انگیزهٔ مدافعان در هر دو میدان، انگیزهٔ الهی و دفاع برای خدا بود.
۷. نتیجهٔ هر دو مبارزه در نهایت پیروزی اسلام و جلوگیری از تسلط کامل دشمنان بود — خاک وطن به‌راحتی واگذار نشد.
۸. آغازگر جنگ در هر دو مورد طرف مقابل بود؛ ما آغازگر نبودیم.
۹. نقش آمریکا در هر دو شرایط نقش حمایتی و در برخی مواقع مستقیم بود.

نقاط افتراق هم واضح است: یکی زمان و طول جنگ (هشت سال در برابر دوازده روز)، نوع و تأمین سلاح و تدارکات متفاوت، گسترهٔ جغرافیایی نزاع متفاوت (آن‌زمان محدود به بخش‌هایی از کشور، این‌بار تهدید به کل کشور بود)، و نیز نوع حمله (سنتی زمینی در مقابل موشکی و هوایی در دورهٔ اخیر). علاوه بر این، در مقطع اخیر همگرایی چین و روسیه در برخی مواضع قابل توجه بود که نباید نادیده گرفته شود.

اجازه دهید وارد بحثِ اصلی‌تری شوم که ذهنم را مدت‌ها مشغول کرده: توازن بین «قدرت سخت» و «قدرت نرم». ما در حوزهٔ قدرت سخت پیشرفت عظیمی کرده‌ایم — موشک، پهپاد و ظرفیت‌های دفاعی که محصول تلاش بهترین فرزندان این سرزمین است و به‌راستی می‌توان آن را معجزه دانست. اما در مقابل، در بخش قدرت نرم چالش‌های جدی وجود دارد. اگر قدرت نرم متناسب با قدرت سخت نباشد، خودِ قدرت سخت به تنهایی کارگشا نخواهد بود؛ نقش حضور و همراهی مردم در این میان حیاتی است.

چند نکتهٔ مقدماتی برای روشن شدن بحث:

نکته اول: «قدرت سخت» از اقتدار نظامی سرچشمه می‌گیرد، اما «قدرت نرم» از معرفت، بصیرت و معنویت مردم.
نکته دوم: قرآن و مفاهیم دینی ما هم‌زمان به اهمیت هر دو تأکید دارند — یعنی توان فیزیکی در کنار ایمان، صبر و بصیرت مردم است که اثرگذاری را چند برابر می‌کند.
نکته سوم: جایگاه مردم در تولید اقتدار حیاتی است؛ حقِ حاکمیت با خداست اما «قدرتِ حاکمیت» برآمده از مردم است — مردم هستند که به حاکم مشروعیت و قوت عملی می‌دهند. مثال‌های تاریخی هم نشان می‌دهد انقلاب‌ها و نظام‌ها در مرحلهٔ «ثبوت» و «اثبات» به همراهی مردم نیاز داشته‌اند.
نکته چهارم: انبیا ابتدا با نرم‌افزارِ اجتماعی یعنی ذهن و قلب مردم کار می‌کردند و سپس (در صورت لزوم) نزاعات به ساحت سخت‌افزاری کشیده شده است. بنابراین کارِ پیامبران و رهبرانِ تحول‌ساز عمدتاً نرم‌افزاری بوده است.
نکته پنجم: فراز و نشیب‌های تاریخ انقلاب‌ها عمدتاً ناشی از نوسان در قدرت نرم مردم است؛ استمرار انقلاب اسلامی در ۴۷ سال گذشته مرهون همین قدرت نرمِ مردم بوده است.

با توجه به این مقدمات، ما طرحی دو‌مرحله‌ای را آغاز کرده‌ایم: یک بخش ویژه برای درون نیروهای مسلح تا اقدامات لازم را عملیاتی کنند (که تیم‌های مربوطه درحال پیگیری‌اند) و یک بخش کشوری ـ ملی که باید با همگرایی دستگاه‌های مختلف اجرا شود. اگر همه نهادها و مردم منسجم و متمرکز شوند، می‌توان بخش‌هایی از خلأها را ترمیم و اصلاح کرد.

اجزایِ کلیدیِ قدرت نرم که باید روی آن کار کنیم عبارت‌اند از:

۱. همراهی مردم با آرمان‌ها و اهداف نظام؛ آیا مردم آمادگی دارند و تا چه اندازه باید این آمادگی را تقویت کرد؟
۲. فهم درست از فلسفهٔ جنگ تحمیلی و علت تقابل ما با دشمنان؛ مردم باید بدانند جنگ بر ما تحمیل شد و ماهیت آن چیست.
۳. شناسایی دقیق اهداف و راهبردهای دشمن؛ باید توضیح دهیم دشمن چه می‌خواهد و چه پیامدهایی برای ما دارد.
۴. تفکیکِ معیشت از اهداف انقلاب؛ یک ملت انقلابی نباید معیشت خود را با سرنوشت انقلاب یکی بداند.
۵. تبیین سود و هزینهٔ «مقاومت» در برابر «تسلیم»؛ مردم باید بدانند هزینهٔ تسلیم چه هست و چرا مقاومت بیشترین منافع را می‌تواند داشته باشد.
۶. تبیین حقیقت مقاومت: معنا، پیامدها و پایداری آن — این مفاهیم باید در عمق جان مردم رسوخ کند.
۷. مرزبندی بین «خودی» و «غیـرِ خودی» و شناخت جریان‌های همسو و معارض؛ مردم باید بتوانند تشخیص دهند چه کسانی همراه انقلاب‌اند و چه کسانی خیر.
۸. جلوگیری از مرتبط‌کردن مشکلات شخصی یا گروهی با مشارکت در سرنوشت ملی (مثلاً قهر با صندوق رأی به‌خاطر مشکلات محلی موجب آسیب به مشروعیت می‌شود).
۹. درک درست از هزینه‌ها و دستاوردها؛ مردم باید بدانند طی این سال‌ها دستاوردها بیشتر بوده یا هزینه‌ها — ارزیابی واقعی لازمهٔ پایداری حمایت مردم است.
۱۰. پذیرشِ اینکه مذاکرات در شرایط فعلی نمی‌تواند بسیاری از مسائل اساسی را حل کند؛ مردم باید پیامدها را درک کنند تا جلوی کسانی که دستاویزی به نام «مذاکره» دارند، بایستند.

من مجموعه‌ای از مطالب مکتوب و یک جزوه پیرامون «پدیدارها و نهان‌های جنگ دوازده روزه» آماده کرده‌ام که در آن‌ها پیامدهای احتمالیِ تسلیم و مقاومت را بررسی کرده‌ام. روشن است که سقوط این نظام، پیامدهای بین‌المللی گسترده‌ای برای کشورهای منطقه و حتی قدرت‌های بزرگ داشت — بنابراین اطلاع‌رسانی در این باره ضروری است.

همچنین لازم است مردم درک کنند که تقابلِ ما با رژیم صهیونیستی و برخی متحدانِ آمریکا ریشه‌دار است؛ این یک منازعهٔ ایدئولوژیک و هویتی است، نه صرفاً یک اختلاف سیاسی معمولی. در حوزهٔ تبیین، باید تفاوت بین جریان‌های گوناگون (مثل نوعی صهیونیسمِ مسیحی، نوعی صهیونیسمِ وهابی و غیره) و اهدافِ آن‌ها را برای مردم روشن کنیم تا بتوانند بهتر قضاوت کنند.

در پایان چند نکته عملی: ما در حال تدارک یک طرح جامع هستیم که بخش‌هایی از آن مربوط به نیروهای مسلح و بخشی مربوط به سطوح ملی و فرهنگی است — از شوراهای مرتبط تا حوزه‌های علمیه و مساجد. متأسفانه بسیاری از مراکز فرهنگی و برخی ائمه جمعه آن‌طور که باید توجیه نیستند و نیازمند بازآموزی و انتقال مطالب‌اند.

از زمان و حوصلهٔ شما سپاسگزارم. اگر مایل باشید، این مقایسه میان دو دورهٔ دفاع می‌تواند تبدیل به یک بحث مفصل و مفید شود. مجدداً صلوات بر محمد و آل محمد.

والسلام علیکم و رحمة‌الله‌وبرکاته


(سخنران: سعیدی)

دفاع مقدسنیروهای مسلحایرانایران قوی
۱
۱
صابر طباطبائی یزدی
صابر طباطبائی یزدی
برنامه نویس۴۴ساله. از مدرک MCSD دات نت سال 2002 شروع کردم البته بعد از لیسانس و تمام عمرم رو در مدیریت با ابزار های شیرپوینت و MSPS و CRM و غیره گذراندم. https://zil.ink/sabert
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید