?
پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس - شبهه):
از محتوان سخن و نیز لحن کلام، پیداست آنها که چنین میگویند، نه تنها خدانشناس و کافرند، بلکه عناد و بغضی هم برای دشمنی دارند؛ لذا منافقانه وارد بحث شدهاند! فرمود: «آنها را با لحن گفتارشان به شما میشناسانم»:
«وَلَوْ نَشَاءُ لَأَرَيْنَاكَهُمْ فَلَعَرَفْتَهُمْ بِسِيمَاهُمْ وَلَتَعْرِفَنَّهُمْ فِي لَحْنِ الْقَوْلِ وَاللَّهُ يَعْلَمُ أَعْمَالَكُمْ» (محمد صلوات الله علیه و آله، 30)
- و اگر ما بخواهيم آنها را به تو نشان مىدهيم تا آنان را با قيافههايشان بشناسى، هر چند مىتوانى آنها را از طرز سخنانشان بشناسى؛ و خداوند اعمال شما را مىداند!
● - سیاست و روش کاری این گروه، اینگونه است که ابتدا یک سری دروغ و تهمت را به خدا و اسلام نسبت میدهند، سپس برپایه همانها میپرسند: «چرا؟!»
اگر فقط میپرسیدند: «چرا باید خدا بپرستیم - چرا به اسلام بگرویم و ...»، پرسشهایی بسیار عقلانی و منطقی بود که باید پاسخ داده شود؛ اما ابتدا از خودشان تعریف میگذارند که «چرا خدایی که چنین و چنان است را بپرستیم؟!» و حتی آنقدر هم نمیداند که ما اسلام را نمیپرستیم، و اساساً دین پرستیدنی نیست؛ بلکه به اسلام میگرویم.
● - این گروه هنگام طرح پرسش و القای شبهه، اصلاً با پاسخش کاری ندارند، بلکه فقط میخواهند یک سری شعارهای نادرست و افترا را در قالب پرسش، به مخاطب القا کنند! اینها درباره اسلام و جنگ پرسشی ندارند، بلکه القا میکنند که اسلام و قرآن سراسر جنگ است، و بعد میگویند: «حال که چنین است، چرا به اسلام بگرویم؟!»؛ در حالی که صورت مسئله، کلاً نادرست و افترا میباشد.
*- از اینرو، پاسخ ایفادی، خطاب به این دشمنان جاهل، متکبر، عنود و لجوج نمیباشد، بلکه خطاب به کسانی است که میخواهند بیشتر بدانند و بشناسند.
چرا خدا را بپرستیم؟
اصل "پرستش"، یک امر اختیاری نیست که کسی بپرسد: «چرا بپرستم»، بلکه یک امر فطری است، یعنی تمامی مخلوقات و از جمله انسان، "پرستنده" خلق شدهاند.
از اینرو، همگان پرستش دارند و إلهی را میپرستند، منتهی اگر "إله حق" را نشناسند و نپرستند، حتماً "إلههای باطل، جعلی و دروغین" را جایگزین میکنند و میپرستند! حال خواه بتهای چوبی و سنگی باشند، یا طاغوت و فرعون زمان، یا گوساله و مجسمهاش و ...؛ حتی کسی که به خاطر تکبرش گمان دارد هیچ کدام را نمیپرستد، هوای نفس خود را "إله و معبود" خویش قرار داده و آن را بندگی میکند و میپرستد:
«أَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ أَفَأَنْتَ تَكُونُ عَلَيْهِ وَكِيلًا» (الفرقان، 43)
- آيا ديدى كسى را كه هواى نفسش را معبود خود برگزيده است ؟! آيا تو مىتوانى او را هدايت كنى (يا به دفاع از او برخيزى)؟!
پس، درست این است که پرسیده شود: «حال که فطرتاً پرستنده هستیم، و گریزی از پرستش نداریم، چرا باید به جای خدایان باطل و دروغین، خدای حقیقی را بپرستیم؟!» و پاسخش بدون نیاز به هیچ دلیل و برهانی، بر هر عقل سلیمی روشن میباشد.
ابتدای بشریت
آغاز خلقت، با قتل و خونریزی نبوده، بلکه با "نور" و "بسم الله الرّحمن الرّحیم" بوده است.
"نور" (حتی نور فیزیکی)، یعنی چیزی که به خودی خود پیداست و سبب پیدایش چیزهای دیگر میشود، لذا فرمود: «اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ - الله، نور آسمانها و زمین است» (النّور، 35) - یعنی خودش ازلی است، هستی محض است، پیداست و پدید آورندۀ آسمانها و زمین است.
"رحمان" یعنی «وجود بخش» و "رحیم" یعنی: «وجود بخشی او مقطعی? نبوده، بلکه هر لحظه استمرار دارد»؛ پس هر چه هست، نشانه و اسمِ "رحمان و رحیمِ" او میباشد.
●- ابتدای خلقت بشر نیز با قتل و خونریزی نبوده است، بلکه با «إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً - من در روى زمين، جانشينى [نماينده، نه جایگزین] قرار خواهم داد» (البقره، 30) بوده است - با تعلیم علم به او و «وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا - و تمامی اسمها (نشانههای ربوبی) را به آدم تعلیم داد» (البقره، 31) بوده است - و با خلقت آدمی بوده است که او را قبله فرشتگانش قرار داد و آنها را امر بر سجده در برابر او نمود و او را معلم ملائکش قرار داد.
بنای اسلام
اسلام عزیز، بر جنگ و خونریزی بنا نشده است، بلکه مبتنی بر عقلانیت، فطرت، علم و شناخت حقایق عالم هستی میباشد؛ لذا بعثت، با فرمان «بخوان» آغاز شد؛ منتهی نه خواندن یک آیه یا یک کتاب، بلکه مطالعۀ کتاب هستی، با جهانبینی توحیدی و با این نگاه که همه چیز نشانۀ خلقت و ربوبیت اوست.
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ * اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِي خَلَقَ» (العلق، 1)
- به اسم (نشانه) اللهِ رحمانِ رحیم (وجود بخش) * بخوان به نام پروردگارت كه آفريد.
بنای اسلام، مبتنی بر شناخت و ایمان به "توحید و معاد" میباشد؛ و دین مبین اسلام، که دین خداست و تمامی انبیای الهی به آن دعوت نمودهاند، دین شناخت (معرفت)، ایمان و عمل صالح است. نقشه راه و برنامۀ زندگی سالم است. متضمن رشد، کمال و سعادت دنیوی و اخروی میباشد.
قرآن مجید
قرآن مجید، نیز کتاب جنگ نیست و این دورغ و افترا و جوّسازی است که میگویند: «قرآن سراسر از جنگ سخن میگوید»، معلوم میشود که حتی یکبار هم قرآن کریم را نخواندهاند، هر چند برای تکذیب باشد!
در کجای سورۀ حمد، توحید (اخلاص)، القدر، الرحمن، الواقعه، العصر ... و بسیاری دیگر از سوَر و آیات، سخنی از جنگ آمده است؟! بلکه همه درس خداشناسی، معادشناسی، انسانشناسی، جامعهشناسی، دین شناسی، رفتارشناسی ... و برنامۀ چگونه خوب و متعالی زیستن میباشد.
●- بله، در قرآن مجید فرمود:
«كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ وَهُوَ كُرْهٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تُحِبُّوا شَيْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ» (البقره، 216)
- بر شما كارزار (با كفار) نوشته (مقرر) شده است و حال آنكه براى شما ناخوشايند است، و بسا چيزى را خوش نداريد و آن براى شما بهتر است، و بسا چيزى را دوست داريد و آن براى شما بدتر است، و خدا مى داند و شما نمىدانيد.
این بیان یک واقعیت است؛ وگرنه دستور به بشریت، همان ایمان، تقوا، صلح، سازش، تعاون و گذشت میباشد.
گویی میفرماید: «اگر چه به آدمی، عقل، قلب، فطرت، پیامبر، کتاب و امام حق دادهام، اما چون هوای نفس حیوانی و اختیار هم دارد و اختیار نیز هنگام قرار گرفتن بر سر دو یا چند راهیها به کار میآید، و دعوت به باطل هم وجود دارد؛ این انسان مجبور نیست که ایمان بیاورد، بلکه یک عده کفر و شرک میورزند، مانند حیوانات زندگی میکنند، پس خوی خودخواهی، حیوانیت، وحشیگری و خونریزی دارند و حتماً به جنگ شما میآیند.
●- اما، کفارِ متجاوز، از این که خداوند متعال در قرآن مجید، امر به مقابله و ایستادگی کرده، ناراحتند! میگویند: «ما به حد خود قانع نیستیم - برای شما نیز حقی قائل نیستیم - یا تسلیم ما شوید و هر چه دارید را تحت سلطه و مالکیت ما قرار دهید، یا به شما حمله میکنیم، تجاوز، ظلم و جنایت میکنیم! اما چرا خدای شما دستور داده که مقابل ما ایستادگی کنید؟! چرا برای جهاد، قتال، ایثار و شهادت، اجر عظیم قرار داده است؟!»
میگویند: «ما حمله میکنیم، میکُشیم، ظلم و جنایت میکنیم و هر چه دارید را چپاول کرده و به یغما میبریم؛ اما شما نه تنها نباید مقابله و ایستادگی کنید، بلکه حتی اخبار جنایات ما را نیز پخش نکنید، و برای آن چه به سرتان میآوریم، ناراحت و اندوهگین نیز نشوید، بلکه همیشه با لبخند، دستهگل، شیرینی و هدایای حکومتی و دولتی به استقبال جنایات ما بیایید! - یا مسلمان نباشید، یا از نوع گاو شیرده باشید!»
مشارکت و همافزایی - پرسش و نشانی پیوند پاسخ، جهت ارسال و انتشار توسط شما؛ متشکر.
پرسش:
میگویند: چرا خداوندی را باید بپرستیم که ابتدای بشریتش باخون و خونریزی شروع شده و همچنین اسلامی را باید بپرستیم که با جنگ و بر پایۀ جنگ و خون بنا شده است و قرآن آن سراسر از جنگ میگوید؟! لطفاً راهنمایی بفرمایید.
پاسخ (نشانی پیوند):