«رزومه شما به دلیل نداشتن دانش، تخصص و مهارت کافی برای موقعیت شغلی مورد نظر رد شد» یا «رزومه شما به دلیل وجود افرادی که در مقایسه با شما از مهارت بیشتری برخوردار بودند توسط این شرکت رد شد» اینها جملاتی بود که در شروع مسیر شغلیام و زمانی که تصمیم گرفته بودم زمینه کاریام رو از صنعت غذا به دیجیتال مارکتینگ تغییر بدم پشت سر هم از سایتهای کاریابی دریافت میکردم. حالا که منطقی و به دور از احساسات به قضیه نگاه میکنم، میبینم احتمالا اگه من هم جای اون سازمان یا شرکت بودم همین کار رو میکردم چون هیچ دلیل و مدرکی تو رزومهام وجود نداشت که نشون بده من از پس کارای اون شرکت برمیام و تنها ردپای موجود از دیجیتال مارکتینگ تو رزومهام، علاقهام به این حوزه بود که هیچ کارفرمایی حاضر نبود به خاطرش به من حقوق بده.
حالا تو همچین شرایطی علاوه بر اینکه ناامیدی به آدم غلبه میکنه، کلی از این افکار میاد سراغش که ای کاش بابام پولدار بود یا داییام مدیرعامل یه شرکتی بود یا عموم صاحب یه جایی بود، ولی در نهایت باید با واقعیت رو به رو شد و از یک نقطه شروع کرد. معمولا ذهن من اینجور موقعها شروع میکنه به نظریهپردازی که شروعکردن کار، سخت ترین مرحله است. اما در همین لحظه دقیقا یاد تمام کارهایی میافتم که تو زندگی شروع کردم و هیچ وقت نتونستم تمومشون کنم. حالا با سابقهای که تو شروعکردن کارهای نیمهتموم دارم و ید طولایی که در شروع نکردن کارها داشتم، میتونم یه قانون برای این وضعیت وضع کنم:
اکثر اوقات تنهایی و بدون ابزار میشه شروع کرد؛ ولی، نه میشه جلو رفت و نه میشه تمومش کرد.
حالا این یعنی چی؟
یعنی اینکه وقتی میخوای کاری رو شروع کنی، اگه یه نقشه راه داشته باشی، یک آدم باتجربه کنارت باشه و یک کلاسور از بهترین جزوههای موجود تو اون زمینه زیر بغلت باشه، قطعا میتونی بهتر شروع کنی، قویتر ادامه بدی و نتیجهی بهتری بگیری. حالا که خودم فهمیدم تو شرایطی هستم که نیاز به مشاوره، راهنمایی و کارآموزی دارم؛ شروع کردم به سرچکردن و با کلاسور آشنا شدم، متوجه شدم اگه بخوام با روش اونا پیش برم اول باید یک هفته بهصورت آفلاین آموزش ببینم، بعد از آموزش دیدن، دو ماه کارآموزی کنم و بعد هم میتونم تو جاهایی که خودشون من رو معرفی میکنن استخدام بشم. یعنی دقیقا چیزی که فکر میکنم برای شروع کار نیاز هست. تو تجربهی شخصی من کلاسور همون جزوه، نقشه راه و آدم باتجربه است.
ثبتنام با پرداخت هزینه تو سایتشون شروع میشه که امکان پرداخت بهصورت قسطی هم وجود داره. بعدازپرداخت هزینه، آموزشهای ویدئویی در پنل کاربری قرار میگیره که بعد از دیدن اونا باید یهسری تمرین که از مطالب تدریسشده است رو برای کلاسور ارسال کنیم. بعد از این مرحله مارو به مصاحبه آزمایشی دعوت میکنن و دوره کارآموزی شروع میشه و بعد از گذروندن دو ماه کارآموزی، حالا با رزومهایی که برای شغل جدید آماده شده و احتمالا کارفرمایی که اینبار میتونه به اون رزومه اعتماد کنه مسیر شغلی رو در یک فضای جدید شروع میکنیم.
آموزشهای آفلاین کلاسور به هفت روز تقسیمبندی شده، که میشه کل این آموزشها رو تو یک هفته دید و بعد از یک هفته با ارسال تمرینها مرحله اول رو پشت سر گذاشت، البته من پیشنهاد میکنم ویدئوهای هر روز که تموم میشه تمرینهای مربوط به اون ویدئوها هم همون روز انجام بشه و انجام تمارین کلاسور به روز آخر موکول نشه تا با بازدهی بهتری همهی مراحل طی بشه.
تو دوره دیجیتال مارکتینگ کلاسور چهار عنوان
1-بازاریابی شبکههای اجتماعی 2روز
2-سئو فاندامنتال 2روز
3-بازاریابی محتوایی 2روز
4-مهارتهای نرم 1روز
تدریس میشه. و این عناوین رو افرادی به ما درس میدن که خودشون در حال فعالیت تو این حوزه هستن و مسیر پیشرفت رو طی کردن و در واقع دارن تجربیات مهمی رو با ما به اشتراک میذران.
پس اگه شما هم تازه میخوای وارد بازار کار بشی یا تصمیم گرفتی مسیر شغلیات رو عوض کنی و مهارت چندانی تو این زمینهها نداری، کلاسور میتونه یکی از بهترین و کمریسکترین پیشنهادها باشه تا تو رو تو وضعیت مناسبی قرار بده و راهت رو به سمت شغل مورد علاقهات هموار کنه.