ویرگول
ورودثبت نام
کانال صابر صادقی
کانال صابر صادقی
خواندن ۱۲ دقیقه·۵ ماه پیش

انقلابیون ارمنی داشناک در ایران چکار داشتند؟

داشناکسوتیون، فدراسیون انقلابی ارمنی، که بهشون می‌گویند داشناک‌ها در تاریخ معاصر ایران حضور داشتند از دوران مشروطه تا پهلوی و حتی به صورت غیررسمی امروز هم حضور دارند. در برخی موارد بسیار نقش مثبتی هم داشتند، مثلاً مشروطه. امروز می‌خواهیم در مورد این حزب سیاسی و نظامی با هم صحبت کنیم.

برای مشاهده ویدئوی کامل یوتیوبی روی روی این لینک کلیک کنید.

داشناک‌ها و ستم علیه ارمنی‌ها

فدراسیون انقلابی ارمنی، داشناکسوتیون در سال 1890 در تفلیس راه اندازی شد و در آن حلقه اولیه روشنفکران ارمنی-روسی عضو بودند شخصیت‌هایی مانند کریستاپور میکائلیان، استپان زوریان و سیمون زاواریان. ارمنی ها که از ظلم و ستم روسیه تزاری بر علیه خودشان به تنگ آمده بودند. شاید اینطور فکر کنید که خوب دین مسیحیت ارمنی و روسی که شبیه به هم است پس بعد از جدایی از ایران وضعیت آنها باید بهتر شده باشد. اما واقعیت این است که تاریخ ارمنستان در دوران روسیه تزازی سرشار است از شورش‌های دهقانی و مبارزه با دولت تزارها.

مضاف بر اینها ارمنستان جبهه اصلی جنگ روسیه و عثمانی بود و ارمنی‌ها مجبور بودند از یک طرف با روس‌ها بجنگند و از طرف دیگر با عثمانی‌ها.

وضعیت ارمنی‌ها در عثمانی هم بهتر نبود چنانچه ارمنی ها در سال 1862 بر علیه حکومت عثمانی قیام می کنند. همچنین مناطقی از وان تا دیاربکر که به صورت سنتی ارمنی نشین بود؛ در اواخر دوران عثمانی در نسل کشی که هنوز دولت ترکیه آن را به رسمیت نشناخته از ارامنه خالی شد.

تشکیل حزب داشناکسیون

همه اینها ارمنی‌ها را به اتحاد و ملی گرایی بیشتر سوق می‌دهد. البته در کنار ملی‌گرایی، مرام سوسیالیسم دموکراتیک و چپ میانه هم در بین آنها طرفدار داشت. که اینها مرام حزب فدراسیون انقلابی ارمنی است. می‌توانیم این مرام را در ناسیونال سوسیالیسم خلاصه کنید.

در پرانتز عرض کنم خدمت شما که ناسیونال سوسیالیسم در آن دوران مرام بسیاری از دولت‌ ها بود. از رضاشاه گرفته تا آتاتورک در ترکیه و حتی حزب کنگره ملی هند و گاندی. امروز با بیان ناسیونال سوسیالیسم شاید ذهن ها فقط به حزب نازی کشیده شود. اما در هر ایده سیاسی تندروی منتهی می شود به آنچه خودتان می دانید.

به هرحال داشناک‌ها در سال 1905 بسیار قدرت گرفته بودند و هسته‌هایی از آنها در ایران، روسیه و عثمانی و حتی اروپا حضور داشتند. تمرکر اولیه آنها بر روی دشواری‌های اقتصادی و سیاسی ارامنه و مشکلاتی بود که در ارمنستان غربی یعنی مناطق ارمنی نشین عثمانی داشتند. در سال 1907 رسماً اعلام می‌کنند که هدف آنها استقلال ارمنستان از عثمانی است و تشکیل ارمنستانِ سوسیالیست در روسیه است (socialist Russian Armenia).

اتحادیه‌هایی ارمنی در مسکو و در سن پترزبورگ تشکیل می‌شود و حرکت‌های پنهانی در تفلیس شکل گرفته بود و نویسندگان و روزنامه نگاران ارمنی برعلیه دولت مرکزی روسیه فعالیت می‌کردند.

به تدریج فعالیت‌های ارمنی گسترش پیدا کرد و کمیته‌های مخفی هم در باکو هم در ایراوان ایجاد شد.

حتی در بازه زمانی بسیاری کوتاهی پس از انقلاب بلشویکی 1917 در روسیه موفق می‌شوند جمهوری ارمنستان را ایجاد کنند که البته دو سال بیشتر دوام نمی‌آورد (1918-20). بعد از آن است که به نیروی ضدبلشویک بدل می‌شوند و در تمام دوران شوروی یکی از نیروهای مخالف بودند که طرفدار استقلال ارمنستان و اتحاد ارمنستان شرقی در روسیه و ارمنستان غربی در ترکیه بودند. البته آنها هیچ گاه مدعی بخشی از ایران نشدند.

باکو و تفلیس و دیگر مناطق قفقاز محل درگیری‌های سیاسی است و نه نظامی بین ملی گرایان آذری و ارمنی با بلشویک‌ها؛ که همگی در مورد مقابله با عثمانی و نیروهای متحدین جنگ جهانی اول باید با هم همراه می‌شدند. در سال 1918 حتی بر علیه بلشویک‌ها کودتایی با همکاری منشویک‌ها و داشناک‌ها انجام می‌شود. قبل از جنگ نیروهای متفقین با عثمانی در دوران جنگ جهانی اول در محاصره باکو، منشویک‌ها جمهوری ارمنستان، جمهوری آذربایجان و جمهوری دموکراتیک گرجستان را در دست خودشان داشتند.

در واقع از اواخر سال 1920 است که بلشویک‌ها به یگانه قدرت مطلق در سراسر روسیه تبدیل می‌شوند.

بعد از این داشناک‌ها حزبی متشکیل بر علیه اتحاد جماهیر شوروی می‌شوند که با نگاه سوسیالیستی شوروی زاویه داشتند.

نمایندگان داشناک‌ها در ایران

بلافاصله بعد از متشکل شدن داشناک‌ها نمایندگانی را به ایران فرستادند تا بتوانند از میان ارمنی‌های ایران هم نیرو جذب کنند. شعبه‌‌ای هم درست می شود و رهبرانی در ایران داشتند .

دفتر مرکزی آنها در تبریز بود و نخستین گزارش آنها هم در سال 1309 شمسی منتشر شد و ساختار حزبی آنها در سال 1313 در ایران شکل گرفت. دفتر تبریز مسئول امور حزبی داشناک‌ها در همه ایران بود. با افزایش جمعیت ارامنه در تهران و افزایش اهمیت تهران دفتر دوم در سال 1329 در تهران تاسیس شد و کمیته‌هایی هم در جلفای اصفهان و در آبادان شکل گرفت اما به دلیل کاهش اعضا بعداً کمیته جلفا در سال 1326 در کمیته آبادان ادغام شد.

انقلاب مشروطه

یکی از مهمترین دوره های ایران معاصر که داشناک‌ها در آن نقش اساسی بازی کردند دوران انقلاب مشروطه است. اعضای حزب فدراسیون انقلابی ارمنی در انقلاب مشروطه حضور داشتند و در دوران استبداد صغیر آنها اسلحه و مهمات را به ایران قاچاق می‌کردند و به دست انقلابیون تبریز می‌رساندند. حتی مجاهدان ارمنی در کنار ستارخان و باقرخان خودشان را سازماندهی کرده بودند.

دلیل آنها برای این همراهی چه بود؟ املاک ارمنی‌ها توسط نیروهای محمدعلی شاه غارت می‌شد؛ نیروهای عثمانی در آن زمان هم در مناطق ارمنی نشی تاخت و تاز می‌کردند؛ ارتش روسیه تزاری هم با ارمنی‌ها می‌جنگیدند. فکر دموکراسی و آزادی به گوش ارامنه هم رسیده بود و انقلاب مشروطه در ایران و همچنین عثمانی این فکر را ایجاد کرده بود که دموکراسی تنها پناه ارمنستان آزاد هم می‌تواند باشد. بنابراین آنها خودشان را با ایرانیان مشروطه خواه همراه می‌دیدند.

‌وقتی ارتش روسیه تزاری به کمک استبدایون آمد و تبریز را در آوریل 1909/ 1288 شمسی اشغال کرد. بسیاری از مشروطه خواهان و به موازات آنها اعضای داشناک اعدام شدند. مجاهدان ارمنی، تبریز را ترک کردند و در جاهای دیگری ایران مبارزه را ادامه دادند.

یپرم خان ارمنی مثلاً یکی از اعضای داشناک بود که به مانند بسیاری دیگر از اعضای این حزب به رشت و انزلی می‌رود و با سابقه‌ مبارزاتی که در روسیه , در جنگ با عثمانی‌ها داشت؛ یکی از شخصیت‌هایی است که برای فتح تهران از شمال ایران به همراه محمدولی تنکابنی رهسپار پایتخت می‌شود.

یپرم خان اولین رئیس پلیس تهران است و در دوران خود اصلاحاتی را در این دستگاه انجام می‌دهد. در سال 1910/1289 هم نیروهای یپرم‌خان به همراه بختیاری‌ها قیام ضدملی و ضدمشروطه رحیم خان چلبیانلو را در اردبیل سرکوب می‌کنند و برای دستگیر کردن ملا قربان علی آخوند ضدمشروطه به زنجان می‌روند و می‌خواستند او را پس از دستگیری به تهران بیاورند و مانند شیخ فضل الله منوری محاکمه کنند که با وساطت محمدکاظم خراسانی به کاظمین تبعید می شود.

نسل کشی ارامنه

در مورد زمانی صحبت می‌کنیم که نسل کشی گسترده‌ای در مناطق شرقی عثمانی از ارامنه برقرار بود و دولت نژادپرست عثمانی در آن زمان می‌خواست مساله ارامنه را با کشتار حل کند. در مورد آمار این نسل کشی رقم‌های متفاوتی گفته می‌شود. کشتاری که زیر نظر دولت ترک‌های جوان بین 1915 تا 1923 انجام شد؛ یعنی سال تاسیس جمهوری ترکیه. که در آن با کشتارهای مستقیم و همچنین در پیاده‌روی‌های طولانی و در برف و یخبندان بین 600 هزار نفر تا یک میلیون 800 هزار ارمنی از بین رفتند.

در این دوره داشناک‌ها نیروهای خودشان را از تبریز برای مقابله با نیروهای عثمانی و قبایل کردی که در این نسل کشی شرکت داشتند به عثمانی می‌فرستادند.

دفتر مرکزی تبریز از این نظر موقعیت استراتژیکی داشت. اول اینکه تبریز در نیمه راه انزلی و رشت و آستارا به باکو قرار داشت و پارتیزان‌ها می‌توانستند از این موقعیت به مرزهای عثمانی و بروند یا از آذربایجان و ارمنستان فدراسیون روسیه به عثمانی بروند. یعنی مرکز تبریز به جز جایگاه مهم در ایران موقعیت استراتژیکی از نظر منطقه‌ای هم داشت.

همچنین داشناک‌ها در سال 1308 شمسی یک کارخانه اسلحه سازی درست کرده بودند. کلیساهای سلماس و ماکو و جلفا موقعیت‌های مناسبی برای قاچاق اسلحه و مبارزان به مناطق ارمنی عثمانی و بعدها ترکیه بودند.

دولت ایران، دولت قاجار هم چندان ممانعتی برای ارمنی‌ها درست نمی‌کرد و ارمنی‌ها به راحتی نیروهای خودشان را به مرزها می‌رساندند.

عرض کنم خدمت دوستانم که داشناک‌ها تنها فعالیت سیاسی نداشتند، از سال 1890 فدائیان ارمنی تشکیلات نظامی هم راه انداخته بودند که دو عضو شاخص آن همانطور که عرض کردم یپرم خان و شخص دیگری به نام آرشاک گاوافیان معروف به کِری است. اصلاً آنچه ما می‌گوییم شهادت طلبی جزو اصول حزب داشناکسیون و فدائیان ارمنی بود.

جنگ جهانی اول

در سال 1912/1291 با اینکه ارمنی‌ها در برگزاری مجلس سوم نفش داشتند اما دیگر مجلس و دولت ایران به نظر می‌رسد دیگر نیازی به داشناک‌های ارمنی نداشتند. ارمنی‌ها هم کارهای مهمتری داشتند/ دفاع از ارمنستان در برابر آذربایجان در طول سه سال اشغال عثمانی در دوران جنگ جهانی اول و رویدادهایی پس از آن حضور نیروهای نظامی داشناک را می‌طلبید. اگر شما به رویدادهای امروز هم نگاه کنید عزیزان بسیاری از مسائل سیاسی و ژئوپولتیک که امروز مخصوصاً منطقه ما با آن روبرو است حاصل جنگ جهانی اول است. مرزهای خاورمیانه یادگار آن دوران است. مرزهای اروپا هم بیش و کم در آن دوران کشیده شده است.

تفکرات ناسیونالیستی افراطی هم از آن زمان نزج گرفت. درگیری‌های ترکیه و آذربایجان هم با ارمنستان از آن دوران شروع شد. دوران پس از جنگ هم دوران شورش‌ها و درگیری‌های محلی است. داشناک‌های ارمنی شورش خود را برعلیه ارتش سرخ و شوروی شروع کردند که در نیمه سال 1921 درهم کوبیده شده. نتیجه این این سرکوب این بود که حدود 10 هزار نفر از رهبران، روشنفکران و مبارزان ارمنی به همراه خانواده‌هایشان به ایران مهاجرت کردند.

البته فدراسیون انقلابی ارمنی، داشناک‌ها در ایدئولوژی به سوسیالیسم اعتقاد داشتند. اما این مهاجرت در زمان صورت گرفت ایران هم چندان استقبال از هرگونه تفکر چپی نمی‌کرد. مضاف بر این شرایط ایران هم در آن دوران نامناسب بود و قحطی و فقر کشور را فراگرفته بود. حتماً به ویدئوی من در مورد قحطی بزرگ دوران جنگ جهانی اول مراجعه کنید. قحطی که بنابر منابع رسمی نزدیک به دو میلیون نفر کشته شدند. البته توجه دارم دکتر مجد فرمودند و حساب کردند که 9 میلیون نفر در آن قحطی از بین رفتند اما نسبت به این تحقیقات انتقاداهایی وجود دارد و تا زمانی که اطمینان نداشته باشم همان رقم 2 میلیون را بیان خواهم کرد.

بعد از اخراج آنها از شوروی حزب داشناک شدیداً رویکردهای ضد شوروی به خود گرفت و با نگاه چپ ملایم‌تری رویکرد ناسیونالیستی هم داشتند. به بیانی می‌توانم بگویم بیشتر متمایق به منشویک‌ها بودند و نه بلشویک‌ها.

به هر حال در ایران هم بیکار ننشته بودند و روزنامه‌هایی را منتشر می‌کردند. در تبریز روزنامه آراوت منتشر می شد و روزنامه آلیک به معنی موج که هنوز هم منتشر می‌شود و دومین روزنامه قدیمی ایران پس از اطلاعات است.

همزمان جمهوری خلق آذربایجان تشکیل می شود که حکومتی موقف بین 1918 تا 1920 بود. حکومتی که بعد انقلاب بلشویکی 1917 ایجاد شد و با حمله ارتش سرخ در هم کوبیده شد. در این دوران انقلابیون ارمنی از تبریز با روسای جمهوری آذربایجان در ارتباط بودند. در دهه 20 با تشکیل دولت ترکیه و نسل کشی‌های عظیمی که آنجا از ارامنه، آشوریان و یونانیان شد آنها با مخالفان ترکیه هم ارتباط گرفتند؛ مثلاً شورشیان کرد. نتیجه این بود که ترکیه و شوروی خواستار دستگیری تعدادی از رهبران داشناک در خاک ایران شدند.

دوران پهلوی اول

به دوران پهلوی می روم. داشناک‌ها از دولت پهلوی حمایت می‌کردند، چراکه این دولت به صورت عمومی مخالفت اتحاد جماهیر شوروی بود. داشناک‌ها ارتباطاتی در مجلس‌ شورای ملی داشتند و دو نماینده از میان ارمنه ایران به مجلس پنجم هم راه پیدا کرده بودند که حاظر به همکاری با فدراسیون انقلابی ارمنی‌ها بودند.

تنها مشکلی که رویاروی آنها قرار داشت این بود که دولت ایران خواستار همسان سازی همه چیز بود که این به مذاق اقلیت ارمنی خوش نمی‌آمد. از سال 1315 تا 1321 شمسی بسیاری از مدارس ارمنی بسته شدند و نهادهای مختلفی که جامعه ارمنی داشت در هم تلفیق شدند. برخی از اعضای داشناک البته از این تغییرات استقبال می‌کردند.

البته به دلیل ارتباط با دولت، داشناک‌ها بخشی از حمایت مردمی را از دست دادند.

جنگ جهانی دوم

این همه برقرار بود تا دوران جنگ جهانی دوم که با اشغال نیمه شمالی ایران توسط نیروهای شوروی و تغییرات در پی آن از اهمیت تبریز کاسته شد و این شهر از دفتر مرکزی به کمیته تبدیل شد. چرا که نیروهای شوروی بسیاری از ایرانیان ارمنی و رهبران داشناک را در تبریز اشغال شده به زندان انداخته بود و تعدادی را هم تبعید کرد.

با پایان جنگ در سال 1945بسیاری از جوانان ارمنی به ارمنستان شوروی بازگشتند، گرچه سیاست رسمی داشناک‌ها نبود. این موضوع در دوسال بعد از آن موجب شد که بین قدیمی‌ها و اعضای جدید حزب داشناک و جامعه ارمنی شکافی ایجاد شود.

دوران پهلوی دوم

در دوران پهلوی دوم ارمنی‌های چپ گرا موفق می‌شوند ایده‌های خودشان را در بین ایرانیان ارمنی گسترش دهند، البته اکثر آنها در دوران محمدمصدق بی طرف باقی ماندند.

در سال 1958 سه کلیسای بزرگ ارمنی در ایران از کلیسای جامع اچمیادزین که در جمهوری شورایی ارمنستان قرار داشت جدا شدند و به کلیسای ارمنی أنطلیاس در شمال بیروت لبنان پیوستند. فکر کنم اینطور تلفظ می شود: کلیسای مقدس کیلیکیه. داشناک‌ها هم از دو سال پیش از آن از کلیسای کلیکیه وفادار بودند درحالی که سایر سیاستمداران ارمنی هنوز تابع کلیسای اچمیادزین بودند. این تغییر به دو دلیل بود:

نخست فشار دولت مرکزی ایران و همچنین دولت‌های ذی نفوذ اروپایی که از نفوذ اتحاد جماهیر شوروی می‌ترسیدند.

دوم علاقه فدراسیون انقلابی ارمنی که می‌خواست نفوذ خود را در میان ارمنی‌های ایران حفظ کند.

انقلاب اسلامی

در دوران انقلاب اسلامی در سال 1357 ارمنی‌های چپ گرا بسیار فعال بودند. فدراسیون انقلابی ارمنی در ابتدا نسبت به دولت جدید بی اعتماد بود و برخی از اعضای هم دستگیر و توسط نهادهای انقلابی بازجویی شدند.

با استقرار دولت انقلابی ارمنیان چپ گرا به موازات دیگر احزاب چپ فعال ایران در آن سال‌ها سرکوب شدند. به هرحال رهبران انقلاب به این نتیجه رسیده بود که فدراسیون تهدیدی برای آنها نیست و روابط آنها در ادامه با ارمنی‌ها شکل عادی گرفت.

نگاه سیاسی حزب داشناک بعد از انقلاب بیشتر تحت تاثیر درگیری قره باغ در اوایل دهه 90 میلادی بین ارمنستان و آذربایجان است.

امروز هم همان‌طور که دانشنامه ایرانیکا می‌افزاید؛ «امروز فدراسیون انقلابی ارمنی یکی از مهمترین احزاب سیاسی در میان دیاسپورای ارمنی است، تنها حزب ارمنی مجاز به وجود (به‌صورت غیررسمی) در ایران و یک نیروی پیشرو در مخالفت پارلمانی در جمهوری تازه تأسیس ارمنستان است».

نسل کشی ارامنهفدراسیون انقلابی ارمنیجنگ جهانی اول
یک کانال یوتیوبی هم دارم که خوشحال می‌شم به آن سربزنید. در آن به تاریخ معاصر می‌پردازم.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید