10 گام جهت کمک به کودکان طلاق برای برگشتن به زندگی عادی همیشگی
زمانی که ازدواج با مشکل روبرو میشود، بعضی از پدر و مادرها از خودشان میپرسند: «یعنی بهتره به خاطر بچهها از هم جدا نشیم؟» بعضیها هم ممکن است، طلاق را تنها راهحل بدانند.
با اینکه ممکن است خیلی از پدر و مادرها نگرانیهای زیادی، از شرایط زندگی آیندهشان گرفته تا مشخص نبودن وضعیت حضانت کودکان، در ذهن داشته باشند؛ معمولاً بیشتر از همه نگران نوع برخورد کودکان با شرایط بعد از طلاق هستند.
کودکان در برخورد با چنین موقعیتهایی میتوانند اضطراب شدیدی از خودشان نشان دهند. به همین جهت خیلی از پدر و مادرها میخواهند بدانند تأثیرهای روانشناختی طلاق بر کودکان چیست؟
با اینکه طلاق استرسزا است اما بعضی از کودکان سریعتر با آن کنار میآیند. پدر و مادرها هم میتوانند کاری کنند که طلاق تأثیر کمتری روی کودکان بگذارد.
چند راهکار حمایتگرانه فرزندپروری میتواند به کودکان در مسیر پذیرفتن تغییرات طلاق، کمک زیادی کند. در این مقاله ابتدا به بررسی شرایط روحی و روانی کودکان پس از جدایی پدر و مادر میپردازیم؛ بعد از آن، مشکلاتی را بررسی میکنیم که کودکان و نوجوانان، پس از طلاق پدر و مادر، ممکن است با آن روبرو شوند.
سپس به 10 راهکار کاربردی و مناسب اشاره میکنیم که میتواند به کودکان کمک کند هر چه سریعتر به زندگی همیشگی و شرایط پیش از جدایی، برگردند.
همانجور که احتمالاً انتظارش را داشتید، تحقیقات نشان داده که کودکان یکی دو سال بعد از طلاق، بیشترین درگیری با شرایط را دارند. کودکان در این دوره بیشتر احساس اضطراب و خشم میکنند و حقیقت را نمیپذیرند.
خیلی از کودکان بعد از طلاق پدر و مادرشان، به روند معمولی زندگی برمیگردند؛ آنها به تغییرهای زندگی روزمرهشان عادت میکنند و با زندگی جدیدشان خو میگیرند.
با این حال به نظر میرسد بقیه کودکان، هیچ وقت به زندگی عادی برنمیگردند. این درصد کوچک از کودکان، احتمالاً در تمام عمرشان، با مشکلات طلاق پدر و مادرشان و اضطراب، دست و پنجه نرم میکنند.
طلاق، به هم ریختگی عاطفی زیادی برای تمام خانواده به وجود میآورد. با این حال این ماجرا معمولاً برای کودکان، سختتر از دیگر اعضای خانواده است و اضطراب بیشتری برای آنها به همراه دارد.
شرایط پس از جدایی، میتواند برای آنها موقعیتی به شدت ترسناک، گیجکننده و ناامیدکننده باشد.
- کودکانِ پیش از مدرسه، اغلب با این مسأله مشکل دارند که چرا مجبور هستند بین دو خانه پدر و مادر در رفت و آمد باشند.
ممکن است در این سن نگران باشند و این اضطراب را داشته باشند که اگر پدر و مادرشان میتوانند دیگر همدیگر را دوست نداشته باشند، پس ممکن است روزی هم آنها را دوست نداشته باشند.
- کودکان مدرسهای ممکن است با این اضطراب درگیر باشند که طلاق پدر و مادرشان تقصیر آنها است. ممکن است از این بترسند که رفتار بدی داشتهاند یا ممکن است فکر کنند کار اشتباهی انجام دادهاند. چنین فکرهایی تأثیری به شدت منفی روی ذهن و روان کودکان دارد.
- نوجوانان ممکن است در مورد طلاق پدر و مادرشان و تغییراتی که ایجاد شده، به شدت خشمگین شوند.
نوجوانان در برخورد با این شرایط، ممکن است یکی از والدین را به خاطر حل نکردن مشکلات ازدواجشان مقصر بداند؛ یا شاید از دست یکی از آنها یا هر دو نفرشان به خاطر تغییرات ناگهانی پیش آمده در خانواده، ناراحت و رنجیده باشند.
البته باید گفت هر موقعیتی مختص همان خانواده است. در موقعیتهای خیلی نادر و زمانی که طلاق به معنای دعوای کمتر بین پدر و مادر و پایین آمدن اضطراب و استرس باشد؛ کودکان ممکن است حتی احساس بهتری هم پیدا کنند.
معمولاً طلاق به معنای این است که کودکان، ارتباطشان را با یکی از والدین، در بیشتر اوقات پدر، از دست میدهند. بر اساس تحقیقات انجام شده، کاهش ارتباط، روی رابطه والد-فرزندی تأثیر میگذارد و کودکان بعد از طلاق، احساس نزدیکی کمتری با پدرشان میکنند.
تحقیقی در سال 2013 نشان داده که مادرها بعد از طلاق، حمایت و مهربانی کمتری نشان میدهند. به علاوه، نظم و انظباط آنها کمتر میشود و تأثیرگذاری کمتری نیز پیدا میکند.
برای بعضی از کودکان، طلاق والدین، سختترین بخش ماجرا نیست؛ بلکه اضطرابهای همراه با آن است که تحمل شرایط جدایی را برای کودکان خیلی مشکل میکند.
تغییر مدرسه، رفتن به یک خانه جدید و زندگی با پدر یا مادری که تا حدی احساس آشفتگی و پریشانی میکند، تنها بخشی از اضطرابهایی است که شرایط بعد از طلاق را برای کودکان سخت میکند.
مشکلات مالی نیز یکی دیگر از مواردی است که با طلاق رخ میدهد. خیلی از خانوادهها، مجبور میشوند به خانههای کوچکتری بروند یا محلهشان را به جایی ببرند که امکانات رفاهی کمتری دارد. به این شکل کنترل هزینههای زندگی توسط پدر یا مادر، تأثیر مستقیمی روی اضطراب کودکان میگذارد.
طلاق میتواند ریسک مشکلات مربوط به سلامت روان را در کودکان و نوجوانان افزایش دهد. کودکان طلاق فارغ از سن، جنست و فرهنگشان، مشکلات روانشناختی بیشتری تجربه میکنند.
به طور معمول، طلاق میتواند موجب اختلال در سازگاری کودکان شود اما بعد از چند ماه برطرف میشود. با این حال، تحقیقات نشان داده میزان افسردگی و اضطراب در کودکان طلاق بیشتر از دیگر کودکان است.
کودکان طلاق در مقایسه با کودکان هم سن و سال خودشان، ممکن است مشکلات بیرونی بیشتری مانند اختلالات سلوک، بزهکاری و رفتار تکانشی را تجربه کنند. به علاوه، با افزایش مشکلات رفتاری، کودکان ممکن است بعد از طلاق، با دیگر کودکان هم سن خود، درگیریهای بیشتری داشته باشند.
کودکان طلاق لزوماً همیشه عملکرد تحصیلی خوبی ندارند. با این حال، تحقیقی در سال 2019 نشان داده فرزندان طلاق، در صورتی که جدایی پدر و مادر غیرمنتظره باشد، به احتمال زیاد در مدرسه مشکلات بیشتری به نسبت کودکان طلاقی پیدا میکنند که جدایی خانوادهشان به شکل مناسبتر و آرامتری، رخ داده است.
نوجوانانی که پدر و مادرشان از هم جدا شدهاند، به احتمال بیشتری در رفتارهای خطرناک مانند استفاده از مواد مخدر و روابط جنسی زودرس شرکت میکنند. در آمریکا، نوجوانان طلاق، نسبت به هم سن و سالان خود، گزارش بیشتری از مصرف الکل، ماریجوانا، تنباکو و قرصهای روانگردان دادهاند.
بزرگسالانی که در دوران کودکی، تجربه طلاق پدر و مادرشان را داشتهاند، احتمال دارد در روابط خود با مشکلات بیشتری روبرو شوند. میزان طلاق در افرادی که پدر و مادرشان از هم جدا شدهاند نیز بیشتر از دیگران است.
پدر و مادرها نقش مهمی در سازگاری کودکان با شرایط طلاق دارند. در این بخش چند استراتژی کاربردی برای کاهش تأثیر منفی روانشاختی طلاق بر کودکان میگوییم:
تنش و دعوای شدید بین پدر و مادر موجب افزایش اضطراب کودکان میشود. خصومت آشکار مانند جیغ زدن و تهدید کردن یکدیگر با مشکلات رفتاری در کودکان، ارتباط مستقیم دارد.
اما حتی تنش کم هم میتواند اضطراب کودکان را بالا ببرد. اگر با همسر سابق خودتان در مورد شیوه همکاری بعد از طلاق جر و بحث دارید، بهتر است با یک متخصص صحبت کنید.
اینکه از کودکان بخواهید انتخاب کنند که کدام یک از شما دو نفر را بیشتر دوست دارند یا اینکه به آنها پیامی بدهید که به نفر دیگر منتقل کنند، کار درستی نیست.
کودکانی که احساس میکنند در میان دعواها و جر و بحثهای پدر و مادرشان قرار گرفتهاند به احتمال بیشتری افسردگی و اضطراب را تجربه میکنند.
مهمترین نکته در هنگام جدایی این است که پدر و مادر تا حد توان بتوانند به شکل منطقی و بدون جر و بحث جلوی کودکان، مراحل جدایی را پیش ببرند.
ارتباطهای مثبت، گرمای بین پدر و مادر و میزان کم درگیری آنها میتواند به کودکان کمک کند هر چه بهتر با شرایط جدید طلاق خو بگیرند.
تحقیقات نشان داده یک رابطه سالم بین فرزند و پدر و مادر به کودکان کمک میکند بعد از جدایی آنها، عزت نفس بالاتر و عملکرد آموزشی بهتری به دست بیاورند.
به همین جهت، در صورتی که میخواهید کودکانتان با سرعت بالاتری به زندگی عادی برگردند، حفظ روابط سالم میتواند کمک بزرگی باشد.
قوانینی متناسب با سن کودکانتان تعیین کنید و هر زمان که لازم است کودکان را با پیامدهای رفتارشان روبرو کنید.
تحقیقی در سال 2011 نشان داده نظم و انضباط بعد از طلاق، میزان درگیر شدن کودکان در کارهای خلاف قانون را کاهش و عملکرد آموزشی آنها را افزایش میدهد.
توجه داشته باشید که پیامد رفتار کودکان در هر شرایط باید متناسب با عمل انجام شده باشد.
در شرایط پس از طلاق، وقتی که پدر و مادرها به کاری که نوجوانان میکنند و به افرادی که با آنها در ارتباط هستند، توجه دقیقی میکنند، آنها کمتر دچار مشکلات رفتاری میشوند.
این به معنای کاهش احتمال استفاده از مواد مخدر و مشکلات تحصیلی کمتر است.
پدر و مادر در این بخش نیز باید توجه کنند که توجه دقیق به معنای کنترل بیش از اندازه و اعمال فشار نیست. چنین رفتاری میتواند مشکلات نوجوانان را افزایش دهد و شرایط را بدتر کند.
کودکانی که به توانایی خود برای مقابله با تغییرات شک دارند یا خود را قربانیهایی درمانده میدانند، بیشتر دچار مشکلات روحی و روانی مانند اضطراب میشوند.
به کودکان خود یاد بدهید اگرچه سر و کار داشتن با طلاق دشوار است و سختیهای بسیاری دارد اما آنها توانایی ذهنی لازم برای مقابله با این موقعیت را دارند.
کودکانی که استراتژیهای مقابلهای فعال، مانند مهارتهای حل مسئله و مهارتهای بازسازی شناختی دارند، بهتر با شرایط بعد از طلاق پدر و مادرشان سازگار میشوند.
به کودکان خود بیاموزید که چگونه اضطراب، افکار، احساسات و رفتارهای خود را به روشی سالم مدیریت کند.
ترس از رها شدن و نگرانی در مورد آینده میتواند اضطراب زیادی در کودکان ایجاد کند.
اما اینکه به کودکان خود کمک کنید احساس کنند دوستشان دارید و در امنیت و آرامش خاطر هستند، نه تنها میتواند وابستگیشان به شما را کاهش دهد بلکه ریسک دچار شدن به مشکلات روانی را نیز کم میکند.
برنامههای زیادی برای کمک به کاهش تأثیر طلاق روی کودکان وجود دارد.
در این دسته از برنامههای آموزشی و روانشناسی، به والدین، مهارتها و استراتژیهایی آموزش داده میشود که میتواند به کودکان کمک کند با شرایط پس از جدایی، کنار بیایند و اضطراب خودشان را مدیریت کنند.
به عنوان پدر و مادر، کاهش سطح اضظراب و استرس شما میتواند برای کمک به کودکانتان، نقشی اساسی داشته باشد.
حواستان به سلامت خودتان باشد و گفتوگو درمانی یا دیگر روشهای درمان و بهبود را در نظر بگیرید تا به شما کمک کند با تغییرات جدید خانواده، سازگار شوید.
چنین رفتاری به شکل غیرمستقیم میتواند در بهبود شرایط کودکان و نوجوانان شما نیز تأثیر مثبت داشته باشد.
با وجود این واقعیت که طلاق برای خانوادهها سخت است، ماندن در کنار یکدیگر تنها به خاطر فرزندان نیز ممکن است بهترین گزینه نباشد.
کودکانی که در خانهای با مشاجره، خصومت و نارضایتی زیادی زندگی میکنند، ممکن است در معرض ریسک بالاتری برای دچار شدن به مسائل بهداشت روانی و مشکلات رفتاری باشند.
در نتیجه، اینکه بچهها بلافاصله پس از جدایی والدین، با احساسات و رفتار خود درگیر باشند، طبیعی است اما اگر مشکلات خلقی یا مشکلات رفتاری فرزند شما همچنان ادامه پیدا کرد، لازم است از یک متخصص روانشناس کمک بگیرید.
با صحبت با متخصص اطفال کودک خود شروع کنید. در مورد نگرانیهای خود حرف بزنید و در مورد اینکه آیا کودک شما ممکن است به حمایت حرفهای روانشناس نیاز داشته باشد، پرسوجو کنید. مراجعه به گفتوگو درمانی یا دیگر خدمات حمایتی میتواند خوب باشد.
درمان فردی ممکن است به کودک شما کمک کند احساسات خود را سر و سامان بدهد. خانوادهدرمانی نیز ممکن است جهت کمک به تمام اعضای خانواده برای کنار آمدن با تغییرات جدید، توصیه شود.
شاید حتی بتوانید گروههای پشتیبانی برای کودکان را در بعضی از مراکز روانشناسی پیدا کنید. گروههای حمایتی به کودکان گروههای سنی خاص اجازه میدهد با بچههای دیگری که ممکن است تغییراتی مشابه در ساختار خانوادهشان داشته باشند، ملاقات کنند.
چنین گروههایی به کودکان فرصت میدهد دوستان جدیدی با شرایط خودشان پیدا کنند و متوجه شوند که در این شرایط تنها نیستند.