افراد فعال در حوزه کارآفرینی و کسب و کار در وبسایتها و کتاب های خود به تعریف استارت آپ و اصول و مبانی مربوط به آن پرداختهاند.
در نهایت می توان از تعاریف متعدد به یک تعریف واحد رسید: استارت آپ به پروژههایی گفته میشود که در جریان آن، یک ایده خام، به کمک تلاش و کوشش یک گروه به تولید یک محصول میانجامد و زمینه برای فروش آن محصول فراهم میشود.
در واقع، استارت آپ تمامی مسیر از صفر تا صد را طی میکند و تمامی مراحل را به صورت آزمون و خطا و یا یادگیری اصول و مبانی پایه آن انجام میدهد. حال ممکن است شروع مفهوم استارت آپ به صورت یک کار علمی خیلی پیچیده مانند یک اختراع سخت در حوزه نرم افزاری باشد، یا یک گروه بازاری تصمیم به تغییر در یک محصول خیلی ساده بگیرند و زمینه ورود آن به بازار به عنوان یک محصول جدید را فراهم کنند.
تفاوت کسب و کار کوچک و استارت آپ چیست؟
در ابتدا ممکن است بسیاری از ما تصور کنیم که استارت آپ همان کسب و کارهای کوچک است. اگر چه این دو شباهت های بسیاری با هم دارند اما تفاوت هایی نیز با یکدیگر دارند.
از نظر تشابه، هر دو در ابتدای فعالیت شرکت های کوچکی محسوب می شوند که بدون نیاز به سرمایه کلان تاسیس شده و هدف آن ها این است که نیازهای نادیده گرفته شده جامعه را برطرف نمایند.هر دو متمرکز بر رشد و سودآوری بوده و برای بقا در بازار میجنگند.
اما از نظر تفاوت، استارت آپ ها خصوصیات مختلفی نسبت به کسب و کارهای کوچک معمولی دارند. استارت آپ فعالیتی نوپا است که به طور معمول به طرح یک ایده تازه می پردازد. که در بسیاری از موارد این ایده از طریق تکنولوژی های جدید و وابسته به اینترنت اجرا میشود.
ویژگی منحصر به فردی که یک استارت آپ دارد فضای رقابتی آن است. این ویژگی ممکن است در کسب و کار های کوچک وجود نداشته باشد.معمولا استارت آپ این توانایی را خواهد داشت که رفتار مصرف کننده را در یک جامعه تحت تاثیر قرار دهد.
تفاوت استارت آپ با سایر کسب وکارها
اگر بخواهیم از نگاهی دیگر به استارت آپ توجه کنیم ، استارت آپ به کسب و کاری گفته می شود که قابلیت مقیاس پذیری داشته باشد. یعنی بتوان کار را گسترش داد و افراد بیشتری را در آینده استخدام کند. البته لازم به ذکر است که ممکن است در فواصل طولانی مقیاس پذیر نباشد.
در نگاه کلی ، ممکن است ایده راه اندازی استارت آپ ایده ای کپی باشد یا ایده ای جدید و نو باشد. همچنین ممکن است قبلا کسی این ایده را پیاده سازی کرده باشد یا خیر.
ممکن است راه اندازی استارت آپ به شکل یک کسب و کاری آینده نگر باشد که باعث تحول در بازار می شود. یا حتی ممکن است کسب و کاری سنتی باشد که به صورت آنلاین خدماتی را به مردم ارائه دهد.
نکته ای که باید در راه اندازی استارت آپ به آن توجه ویژه ای داشته باشید این است که کسب و کاری که می خواهید راه اندازی کنید به احتمال قوی ریسک زیادی دارد. همچنین ممکن است راه اندازی استارت آپ در شرایطی باشد که ابهامات زیادی به همراه داشته باشد.
منظور از ابهام آن است که مشخص نیست آیا این ایده به موفقیت خواهد رسید یا خیر. و یا امکان تامین هزینه های مالی آن مهیا است یا خیر. همچنین نمی دانید که آیا این ایده در آینده باز هم طرفدار خواهد داشت یا خیر؟ تمامی این موارد، مواردی هستند که همواره باعث تهدید یک کسب و کار می شود.
مقیاس پذیر بودن استارت آپ
گفتیم که یکی از ویژگی های بارز استارت آپ ها این است که قابلیت مقیاس پذیری دارند. اما تعریف مقیاس پذیری چیست ؟ به رشد کسب و کار نسبت به هزینه های آن مقیاس پذیری گفته می شود که این رشد به صورت کاملا نامتناسب است.
به عنوان مثال ، اگر کسب و کار شما درآمدی بالغ بر 500 میلیون تومان در سال جاری ایجاد کرده باشد و نسبت به سال گذشته این رقم چند برابر شده باشد بدون اینکه هزینه های شما افزایش یافته باشد یعنی کسب و کار شما مقیاس پذیر است.
فرض کنید یک فروشگاه سرویس خواب قصد گسترش کار خود و رسیدن به سوددهی بیشتری داشته باشد. کاری که این فروشگاه در گذشته و یا در حال حاضر انجام می دهد راه اندازی شعب بیشتر در شهرهای دیگر است. قطعا این فرد برای این کار باید هزینه های زیادی صرف کند. از راه اندازی شعب جدید گرفته تا استخدام نیروی انسانی و …
ولی مثلا اگر یک شرکت تاکسی اینترنتی بخواهد در شهرهای دیگر نیز سرویس دهی داشته باشد شاید نهایتا به یک دفتر با استخدام چند نیروی کار نیاز داشته باشد. مسلما این کار در برابر سود بالایی که قرار است برایش حاصل شود هزینه زیادی نخواهد داشت.