ای عشق نافرجام من رفتی کجا
ای آرزوی خانه ام رفتی کجا
آن دوره ی آشفتگی های تو کو
ای عمرنا آرام من رفتی کجا
دیشب داشتم نوشته ی" دلشوره اشتباه نبود" رو واسه یکی از دوستام میفرستادم شات گرفتم ازش اونم خیلی و شیک و اشتباهی ارسال شد واسه اون نوشته رو خوند گفتم اشتباه اومد گفت اینکه نوشتی دلشوره اشتباه نبودسه، دو یکم داره گفتم یه جورایی
و اینکه همه اون چیزی رو که باید بفهمه ناخواسته فهمید یه جورایی ام خوب شد،دیگه لازم نبود اون همه چیزو بدون اینکه اذیت شم بگم
بعضی اشتباها خوب میشه مثه این یکی
ولی یادمه بیست چهارم و یا پنجم مهرماه هزارو چهارصد بود گفتی ازمن به تو نصیحت هیچ وقت یه اشتباه رو دوبار تکرار نکن خب راستم میگی آلن اوئل میگه اگه یه باراشتباه کردی خب اشتباه کردی دیگه ولی اگه واسه دومین بار اون اشتباه رو تکرارا کردی دیگه اشتباه نیست انتخابته من دوسته داشته شدن واسم اشتباهه
اشتباهه محضه اگه یه نفر منو دوست داشته باشه چون من درسته آدمیم که زود با آدما مچ میشم ولی خیلی سخت رفیق میگیرم خیلی سخته برام که اون یه نفری که منو دوست داره باهاش راحت باشم ولی اینکه رفیق باشم بحثه دیگه است
خلاصه که من خودمم میدونم تحمل کردنم سخته من شاید ازاون آدمایی باشم که از دور قشنگم یادمه خودت وسط دعوامون اینو بهم گفتی .
ولی باورکنین دست من نیست خب سخته برام دوست داشته بشم و دوست بدارم من فقط این قسمت آخریش هضم میشه برام اینکه دوست بدارم تاحالا با کسی که دوسم داشته باشه و دوسش داشته باشم صمیمانه باهاش ارتباط برقرار نکردم همیشه سعی کردم که چارچوبای شخصیتم همون قانونایی که واسه خودم دارم حفظشون کنم واسه همینه که انقدر به آدمایی که احساس میکنم ازم خوششون اومده زیاد گرم نمیگیرم.