ویرگول
ورودثبت نام
مُوآٓ
مُوآٓ
خواندن ۱ دقیقه·۲ سال پیش

معذرت خواهیِ بالبخند:)

امروز واسه فعالسازیه رمز پویا دوباره رفتم بانک بعداینکه خانوم کارمنده کارم رو راستو ریست کرد رفتم جلوه عابربانکی که توخوده بانک بود هرکاری میکردم فعال نمیشد یکم منتظر نشستم یه خانومه اومد کنارم نشست کتاب میفروخت داشت کتابارو معرفی میکرد منم که دیشب یادم رفته بود آفلاین بشم دخترعمه ام نزدیکای ساعت ۲ پی ام داده بود داشتم جوابشو میدادم که دیشب یادم رفته بودو اینا نتونستم به خانومه خیلی توجه کنم گوشیمو گذاشتم تو کیفم ازش بالبخند معذرت خواهی کردم که نتونستم زیاد بهش توجه کنم گفت اشکال نداره بعدهمینطور که داشت یکی یکی کتابارو دوباره معرفی میکرد یکی از کتابا چشممو گرفت خیلی وقت بود دلم میخواست بخرمش رفتم جلوه همون عابربانکه پول کتابه رو واسش کارت به کارت کردم آخر سر گفت میدونی چیه بحث فروختن یا نفروختنه کتاب زیاد اذیتم نمیکنه از برخوردآدماست که دلم میگیره و دلخور میشم ازشون وبهم گفت چقدر خوبه که انقدر سرحالی با حال خوب باآدما برخورد میکنی ومن این جمله رو دیروز هم ازیه دختر خانومه دیگه که اونم توهمین بانک کتاب میفروخت و من ازش یه کتاب خریدم شنیدم اونم میگفت خیلی از آدما برخوردشون باهام خوب نیست،اهل نصیحت و اینا نیستم اصلاًم خوشم نمیاد یکی نصیحتم کنه واینم میدونم که روزگار بد و بی ربط داره میچرخه ولی بیاین یکم مهربون تر باخودمون اول بعد بادیگران رفتار کنیم تو رفتار باآدما صبور باشیم،مهربون باشم،واسه چند لحظه ام که شده گوش شنواشون بشیم.

به امیدروزیکه دلخوریاازهمدیگه کمتر دلخوشیا بیشتر

وآرزوم واسه ی همه مردم جهان علل خصوص سرزمینم ایران اینه که اونقدر حال دلشون خوب وخوش باشه که دیگه به زندگی همدیگه غبطه نخوریم:)همین.


کتابمهربونیحال خوب
خجسته سرخود
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید