ویرگول
ورودثبت نام
پونه فلاح
پونه فلاح
خواندن ۲ دقیقه·۶ روز پیش

شکلاتِ من

تو همون آدم قدیمی زندگیمی که وقتی بهت فکر می‌کنم مزه‌ی بستنی کاکائویی می‌چرخه تو دهنم، اون نوشمک های صورتی‌ای که تو مدرسه می‌خوردیم...همونایی که نوبت نوبتی پول می‌آوردیم پنج نفر رو مهمون کنیم.

من درمورد تو زیاد نوشتم، یه کتاب، یه رمان، یه بیت، یه شعر...خیلی چیزا!

تو، الان تو چه حالی هستی؟
تو، الان تو چه حالی هستی؟

چون تو برام بیشتر از چترِ مشکی‌م که تو بارون بالای سرم می‌گرفتم ارزش داری.

روز های بارونی، اون آغوش های محکم و دویدن هامون که آدم ها رو شوکه می‌کرد، همونایی که فکر می‌کردن چند ساله همو ندیدیم ولی فقط چند ساعت بود که از هم جدا بودیم.

اون آغوش های گرمی که دلیل لبخند هام بود.

آغوش من مال کی شده؟
آغوش من مال کی شده؟

پرنسس مو کوتاهِ من

یادت می‌آد سر صف...؟

چرا تو همه جا هستی؟ چرا من آنقدر برات کمرنگم؟ چرا نمی‌تونم خاطراتت رو ول کنم لعنتی؟!

تو لیست خاطراتِ مُرده
تو لیست خاطراتِ مُرده

شیطنت ها آب بازی ها، خندیدن ها...

اون روز که از ترس می‌لرزیدی.

اون موقع که از خنده داشتیم می‌مردیم.

روز اول دوستی‌مون...ببینم تو هم مثل من همه‌چی یادته؟

جرعت حقیقت های سمی‌مون، اون اکیپ کارایی مون...کار های الکی و خنده‌دارمون.

کمرنگ ترین،  آدمی که خاطراتت پررنگش تو چشمامه!
کمرنگ ترین، آدمی که خاطراتت پررنگش تو چشمامه!


هنوز خاطراتمون در حال ساخته شدنه.

شاید تو رویا یا تو خیابون.

😂❤️
😂❤️


فکر می‌کنم تو آخرین صمیمی من بودی.

بعد از تو منِ پر حرف شدم خاموش.

با رفتنت روح منم موند وسطِ همون مدرسه، کنار خنده های جرعت حقیقت، درون آب بازی ها. لمس موهای بلند. خنده‌هایی واقعی. دروغ های پر خاطره... وسطِ احساسات سنگین. تو آغوش گرم و روز های بارونی...!

راستشو بگم؟

من گیر کردم تو آخرین روز مدرسه، تو اون روزی که انقدر گریه کرده بودیم که واشتیم می‌مردیم، همون روز که نمی‌خواستم ازتون جدا شم.

چرا هیچکی درک نمی‌کنه؟

چرا انقدر تغییر کردی؟ چرا یه شکل دیگه شدی؟ چرا دیگه نمی‌شناسمت؟

تو تغییر کردی شوکولات من.

شدی سرد، یخ، تلخ.

ولی هنوزم دوست دارم. هنوزم بهترین منی.

هنوزم... منتظرم!


هعی)
هعی)


روز های خوشمان چمدانش را بست و رفت.

دیگر از روز های خوش، گذشتنش نصیب ما شد و در انتظار خوشی‌هایش نشسته‌ایم.

#تلخی‌واقعیت

این نیز می‌گذرد؟

مدرسهآب بازی‌هاآبتغییر
کسی بر چیزی غلبه نمی‌کند؛ زمان هیچ زخمی را التیام نمی‌بخشد.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید