صادق داروبرد
صادق داروبرد
خواندن ۱ دقیقه·۳ سال پیش

صادق داروبرد

صادق داروبرد
صادق داروبرد



مثله برگی خشک و تنها
روی شاخه موندم اینجا می ترسم
توی چنگ وحشی باد
برم از خاطر و از یاد بپوسم
همه ی روزای من
قِصه ی بودن من
توی آینه ی دلم
مثله شب سیاه و سرده
مثله ابرا رنگِ درده
تو شتاب لحظه ها من
با خودم یکه و تنها می دونم
تو سراب این افق تا
سفر نهایت اینجا می مونم
همه ی روزای من
قِصه ی بودن من
توی آینه ی دلم
مثله شب سیاه و سرده
مثله ابرا رنگِ درده
مثله یه غروب تنها
که میشینه پشت ابرا
یه سکوت بی پناهم
توی این بیهودگی ها
لحظه ها رو می شمارم
انتظار هر نگاهم
توی این بیهودگی ها
لحظه ها رو می شمارم
انتظار هر نگاهم

سفیدابهسفیدآبهسفیدابه زابلصادق داروبردسفیدابه صادق داروبرد
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید