صادق نخجوانی
صادق نخجوانی
خواندن ۵ دقیقه·۵ ماه پیش

فرار از دخمه تکرار:‌ رمزگشایی الگوریتم‌ تار عنکبوت

حباب اطلاعاتی
حباب اطلاعاتی

تصور کنید در سال ۲۰۱۶ و در حال مرور اخبار انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در شبکه‌های اجتماعی هستید. احتمالاً با انبوهی از پست‌ها و نظرات مواجه می‌شوید که همگی یک چیز را تکرار می‌کنند: "هیلاری کلینتون برنده خواهد شد." اما واقعیت چیز دیگری بود. این مثال ساده‌ای است از آنچه در دنیای دیجیتال به آن "دخمه تکرار" یا "اتاق پژواک" می‌گوییم - جایی که عقاید مشابه مدام بر روی صفحه موبایل یا کامپیتور ما تکرار و تقویت می‌شوند.

الگوریتم های پیشنهاد دهنده

اساس درآمد شبکه‌های اجتماعی از نمایش تبلیغات به کاربران و همینطور استفاده از داده‌های عمومی و رفتار آنها برای تحقیقات بازار شرکت‌های بزرگ است. پس هرچه کاربران در این پلتفرم‌ها بیشتر وقت صرف کنند احتمالا تبلیغات بیشتری میبینند و برای پلتفرم درآمد بیشتری ایجاد خواهند کرد.

به زمانی فکر کنید که ساعت‌ها مشغول تماشای ویدیوهای مختلف در یوتیوب هستید درحالیکه قرار بوده تنها یک ویدیو را بر حسب نیاز مشاهده کنید. تمامی ویدیوهای بعدی را سیستم پیشنهاد دهنده یا Recommender یوتیوب که مبتنی بر یادگیری ماشین و هوش مصنوعی است به شما پیشنهاد میدهد.

پیشنهادها از کجا می‌آیند؟

پاسخ در سابقه رفتار و عملکرد شما در آن پلتفرم است. اینکه چه صفحاتی را دنبال میکنید، چه پست هایی را لایک میکنید، در زیر چه پست هایی کامنت میگذارید، کدام موارد را برای دوستان خود ارسال میکنید و ...

در واقع پلتفرمی مانند یوتیوب و اینستاگرام از این داده‌ها استفاده میکنند تا شما را بعنوان کاربر در خوشه‌هایی از کاربران که از قبل بر اساس رفتار آنها ساخته اند قرار دهند. حالا و از این پس شما میتوانید محتوای نزدیک به سلایق و علایق خود را بیشتر ببنید.

رادیکالیزم بجای دموکراسی

در حالیکه کاربران عمدتا با مطالب و کاربران هم نظر و همفکر خود مواجهند، از رویارویی با نظرات مخالف محرومند. در چنین شرایطی اگر کاربری در جامعه همفکران خود اظهار نظر کند به احتمال زیاد مورد تشویق بخش عمده‌ای از آنها قرار میگیرد و این تایید اجتماعی به او در خصوص صحت نظراتش قطعیت بیشتری می‌بخشد.

در چنین مواردی اگر کاربری با نظر مخالف در جامعه کاربران غیر همفکر خود اظهار نظر کند مثلا در پای پست آنها کامنتی بنویسد، مورد حجوم مخالفین قرار خواهد گرفت و احتمالا بسیاری از ما روحیه مقاومت و پاسخگویی در زیر بار چنین فشارهایی را نداریم لذا به دخمه تکرار خود و به آغوش همفکران پناه می بریم.

انتخابات ۲۰۲۰ و شکست حباب‌ها

حال، چهار سال بعد، در آستانه انتخابات ۲۰۲۰، این سؤال مطرح می‌شود که آیا همان الگو تکرار شده است؟ آیا مردم همچنان در حباب‌های اطلاعاتی خود محصور مانده‌اند یا اوضاع تغییر کرده است؟

تحقیقات جدیدی از مدرسه ارتباطات آنِنبرگ نشان می‌دهد که داستان پیچیده‌تر از آن چیزی است که فکر می‌کنیم. ساندرا گونزالز-بیلون و تیان یانگ، پژوهشگران این مدرسه، با بررسی رفتار آنلاین بیش از ۲۵۰ هزار نفر و بیش از ۴۰۰ منبع خبری، به نتایج جالبی دست یافته‌اند.

اولین و مهم‌ترین یافته آن‌ها این است که برخلاف تصور رایج، مردم در حال مصرف اخبار از منابع متنوع‌تری هستند. به عبارت دیگر، حباب‌های اطلاعاتی در حال شکستن هستند. این خبر خوبی برای دموکراسی است. وقتی مردم به منابع متنوع‌تری دسترسی داشته باشند، احتمال شکل‌گیری دیدگاه‌های متعادل‌تر افزایش می‌یابد.

جامعه نیم سوز

اما داستان به همین‌جا ختم نمی‌شود. نکته قابل توجه دیگر این است که حدود نیمی از افرادی که آنلاین هستند، اصلاً به سراغ منابع خبری نمی‌روند. این آمار تکان‌دهنده است و سؤالات مهمی را مطرح می‌کند: این افراد اطلاعات سیاسی و اجتماعی خود را از کجا به دست می‌آورند؟ آیا آن‌ها صرفاً به محتوای موجود در شبکه‌های اجتماعی اکتفا می‌کنند؟

این یافته‌ها هم امیدوارکننده و هم نگران‌کننده هستند. از یک سو، شکسته شدن حباب‌های اطلاعاتی می‌تواند به گفتگوی سازنده‌تر و درک بهتر دیدگاه‌های مختلف کمک کند. از سوی دیگر، عدم مراجعه نیمی از کاربران به منابع خبری معتبر، آن‌ها را در معرض خطر اطلاعات نادرست و دستکاری‌شده قرار می‌دهد.

سایه مجاز بر واقعیت

اما آیا این انتخاب در دنیای واقعی عواقبی ندارد؟ قطعاً دارد. در عصر اطلاعات، نحوه مصرف خبر و اطلاعات می‌تواند تأثیر مستقیمی بر تصمیم‌گیری‌های سیاسی و اجتماعی ما داشته باشد. این موضوع به خصوص در زمان انتخابات اهمیت بیشتری پیدا می‌کند.

انتخاب گزینشی ایدئولوژیک

نکته جالب دیگر در این پژوهش، عدم تأیید فرضیه "انتخاب گزینشی ایدئولوژیک" است. به عبارت ساده‌تر، این تحقیق نشان می‌دهد که مردم لزوماً فقط اخباری را که با دیدگاه سیاسی‌شان همخوانی دارد، انتخاب نمی‌کنند. این یافته امیدوارکننده است و نشان می‌دهد که مردم آمادگی بیشتری برای شنیدن دیدگاه‌های مختلف دارند.

اما سؤال مهمی که باقی می‌ماند این است: آیا صرف مواجهه با اطلاعات متنوع، به تغییر رفتار و دیدگاه منجر می‌شود؟ این همان سؤال یک میلیون دلاری است که پژوهشگران هنوز پاسخ قطعی برای آن ندارند.

حرف آخر

این تحقیق نقطه شروع خوبی برای درک بهتر رفتار کاربران در فضای دیجیتال است و احتمالا نتایج آن در ایران هم صادق باشد. اما برای رسیدن به تصویر کامل‌تر، نیاز به مطالعات بیشتری داریم. به خصوص باید روی آن ۵۰درصدی که اصلاً سراغ اخبار نمی‌روند، تمرکز کنیم. چه عواملی باعث می‌شود این افراد از مصرف خبر اجتناب کنند؟ آیا این رفتار ناشی از بی‌علاقگی به سیاست یا دل زدگی از مشارکت است و یا دلایل دیگری دارد؟

در نهایت چیزی که واضح است نقش مهم پلتفرم‌های اجتماعی در شکل‌دادن به رفتار رسانه‌ای کاربران است. تغییرات اخیر در سیاست‌های این پلتفرم‌ها، مانند برچسب‌زنی محتوای گمراه‌کننده، می‌تواند تأثیر قابل توجهی بر نحوه مصرف اخبار داشته باشد.

در پایان، باید به این نکته توجه کنیم که دنیای دیجیتال، با همه پیچیدگی‌هایش، فرصت‌های بی‌نظیری برای دسترسی به اطلاعات فراهم کرده است. اما مسئولیت استفاده درست از این فرصت‌ها بر عهده ما، به عنوان کاربران است که این امر با افزایش سواد رسانه‌ای اتفاق می‌افتد.

شبکه‌های اجتماعیارتباطاترسانهانتخاباتسیاسی اجتماعی
متخصص نرم افزار و شبکه، علاقمند به تکونولژی، اقتصاد و فلسفه. مدیر تکنولوژی گروه رسانه ای دنیای اقتصاد
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید