«آلن» فیلسوف بریتانیایی در جریان محاکمه ادلف آیشمن یکی از فرماندهان آلمان نازی و عامل اصلی ترین فجایع بازداشت ها می گوید :
من قطعا تا آخرین نفس با تاریکی آن تفکری که آیشمن آن را نمایندگی می کند خواهم جنگید ولی هرگز نخواهم پذیرفت که آیشمن را یک شیطان یا تجسم تاریکی بدانم ، چون من اگر دشمن بزرگم را تجسم تاریکی مطلق و سراسر اهریمنی تصور کنم ، خود از دیدن تاریکی درون خودم باز خواهم ماند.
باطل خواندن آن کسی که در برابر ماست ناگزیر ما را به این باور خطرناک میرسونه که سراسر بر حقیم و ما را به توهم خود حقیقت بینی خطرناکی می رسونه که ریشه سقوط انسان هایی مثل آیشمن و هیتلر است .
اینکه آیشمن و فرماندهانش یهودیان را تجسم شیطان و پلیدی می نامیدند راه را بر آنان گشود که باور کنند که خود آنان تجسم نور و مبارزه با پلیدی اند و با وجدانی آسوده که ناشی از این خودفریبی بود به سربازانش چنین تفکری را منتقل می کردند که آرمان آنها پالایش جهان از هر چیزی است که ناپاک و شیطانی است و همین تفکر با آنها توجیه هولناکترین جنایت ها را می داد.
اگر ما هم از دیدن آیشمن و هیتلر درون خود ناتوان بمانیم و تردید کنیم هرکدام از ما در زمان خودمان می توانیم یک آیشمن یا یکی از فرماندهانش و یا یک سرباز مجری دستور آنها باشیم ، تنها چیزی که از آنها کم داریم فرصتی برای اعمال قدرت و خشونت است.
اینکه شما در انجام دادن یک کار غلط مبتنی بر باور خود نتوانید چشم خود را ببندید و تصور کنید که یک زندان بان آیشمن هستید و از انجام دادن آن کار خود لذت ببرید ، نشون دهنده اونه که احتمالا چیزی را خیلی دقیق در مورد عمق دوزخ انسان نمی دانید.
امثال آیشمن ها و هیتلر ها در چنگال سایه خودشان گرفتار می شوند بدون آنکه چیزی از اسارت خودشان در دست این تاریکی بدانند .
هیتلر در باورش خود را رهبر والا مقام مردمان و نژاد برتر می دانست و آن کسی که این باور را نداشت را تاریک و محکوم به فنا می دانست.
هر ملتی یک سوی تاریکی دارد و رهبرانی که خودشان در چنگال تاریکی درون خود اسیرند می توانند سایه ملت خود را بیدار کنند تا به کمک این تاریکی ، عمق و ژرفای دوزخ خودشان را به جهان بیرون تسری ببخشند و نیروهای اهریمنی حاکم بر جهان درون را به جهان بیرون حکمفرما کنند، بدون آنکه حتی از آن باخبر باشند .
خطری که انسان باورمند و ایدئولوژیک و معتقد به هر باوری را تهدید می کند فرافکنی سایه درون خودشان بنام باوری است که به آن اعتقاد دارند.
فرصتی برای برون فکنی تاریکی درون بی آنکه ناچار باشیم مسئولیت این برون فکنی را بپذیریم.