اساسی ترین سوال تمامی نسل ها اینه که "چرا باید درس بخونیم؟" یا "چرا میریم مدرسه؟".
دلیل اصلی اینکه این سوال بعد از نسل ها هنوز وجود داره اونم در سطوح بالا مثل دبیرستان اینه که متاسفانه سیستم آموزشی ما موفق به جواب دادن به این سوال نبوده و شاید خودش هم اتفاق نظری راجع بهش نداره و نمیدونه هدف از مدرسه اومدن و درس خوندن چیه. که اگر اینجور نبود نباید امروز شاهد چیزی به اسم امتحانات نهایی و یا غول کنکور در کشور می بودیم. همیشه گفتم که کنکور به شکل امروزیش یعنی شکست سیستم آموزشی.
به نظرم تا زمانی که این سوالو نتونیم جواب بدیم و برای دانش آموزان در همون سطوح پایه تبیین نکنیم، نمیتونیم توقع داشته باشیم که مدرسه هامون خروجی مناسبی داشته باشه و اساسا آینده درخشانی برای کشورمون مفروض نیست.
حالا من قصد دارم در حد اطلاعات و تجربه خودم از تدریس و اعتقادم از آموزشِ تراز، به این سوال ها با یه مثال عینی جواب بدم. پس باهام همراه باشید.

یادمه یه مدت این سوال بین دانش آموزان ترند شده بود و همه تو کلاس ها از معلماشون میپرسیدن که " آقا اگر نتیجه درس خوندن تهش معلمی هست که پراید سوارِ چرا باید درس بخونیم و مدرسه بیایم؟ "
خب شاید در ابتدا یه سوال سطحی و کلیشه ای به نظر بیاد ولی سوالِ خیلی مهم و چالش برانگیزیه و شکست سیستم آموزشی رو میشه در این سوال اونم از دانش آموز دبیرستانی به روشنی روز دید ولی باید حتما بهش جواب داده بشه وگرنه عواقب بدی برای نسل بعد خواهد داشت. این سوال نشون دهنده دوتا موضوع مهمه:
برای دانش آموزان و در کل نسل جدید مسائل مالی خیلی پررنگ تر از نسل های قبل شده و از همین سنین دارن تمام اولویت ها و فعالیت هاشون رو بر اساس آینده شغلیشون و اقتصاد میبندن. خب این خیلی خوبه و یکی از اهداف تحصیل رسیدن به یک شغل مناسب و امنیت اقتصادی در آینده است. اما دومیم چیزی که از این سوال میشه برداشت کرد که از اولی هم مهم تره ، اینه که:
رسیدن به پول و موقعیت اقتصادی و شغل پردرآمد اولویت اول آموزش نیست ولی هنوز برای دانش آموزان این قضیه بعد از سالیان سال هنوز تبیین نشده و این جای تاسف داره برای سیستم آموزشی ما. بله اگر تنها و تنها هدفتون از اومدن به مدرسه پوله باید بگم بهتره قبل از اینکه که دیربشه کمی در اهدافتون تجدید نظر کنید. حالا شاید بپرسید پس هدف یا اهداف اصلی از اومدن به مدرسه و فیزیک و شیمی و انگلیسی خوندن پس چیه.

یادگیری علوم در حد پایه و مقدماتی: شما قراره از دانش های مختلف در حد پایه آشنا بشید تا اولا بفهمید به چه علم یا زمینه علمی علاقه بیشتری دارید. مثلا زیست شناسی، ریاضیات ، ادبیات انگلیسی و یا تربیت بدنی و رشته های ورزشی. اینجوری به یه شناخت از توانایی ها و علایق خود میرسید و این شما رو برای ادامه مسیرتون در راه درست خودش در مقاطع بالاتر که دانشگاهه آماده میکنه. یه پزشک وقتی میفهمه باید پزشکی بخونه که در دوران مدرسه با مجموعه ای از دروس روبرو میشه و میفهمه علاقش علوم زیستیه و میره به سمت پزشکی. یا حتی فردی که میفهمه علاقش به هیچ کدوم از این علوم نیست و باید دنبال اهداف و علایقش در جایی به غیر از مدرسه بگرده. مثلا بازار آزاد یا باشگاه های ورزشی. ولی اگر مدرسه ای نبود رسیدن به یک نتیجه کلی کار بسیار سختی بود. از طرفی هم شما در آینده در هر زمینه ای که قرار باشه فعالیت کنید نیاز به یک سری اطلاعات پایه و مشترک دارید که از کاسب محل تا پزشک باید اونارو بدونه و مدرسه این امکان رو براتون فراهم میکنه. قرار نیست در دوران مدرسه عالِمِ دهر بشین یا در تمامی دروس بهترین نمراتو بیارید که برعکس قراره در یک یا دو درس یا یک رشته ورزشی بدرخشید که همون علاقه و استعداد شماست. متاسفانه یکی از مشکلات سیستم آموزشی ما سیستم نمره و تاثیرش در غول کنکوره که باعث میشه دانش آموزان علاقه و استعداد خودشون رو قربانی رتبه کنکور و تاثیر معدل در اون بکنند و دروسی که حتی کوچکترین علاقه ای به اون ندارند به زور بخونن و نمره بالا در اون بیارن که در اکثر مواقع باعث دلزدگی و ترک تحصیل میشه. این یه رنج سیستماتیک و مافیایی هست که به نسل های اخیر وارد شده و آسیب های جبران ناپذیری بهشون زده.

رشد مهارت های اجتماعی و روحیه اجتماعی و کار تیمی: مدرسه قراره یه محیطی رو برای شما فراهم کنه شبیه به محیط جامعه تا شما بتونید مهارت های زندگی در اجتماع رو یاد بگیرید و بعدا بتونید به عنوان عضوی از جامعه در اون فعالیت و زندگی کنید و دچار انزوا و روحیات اجتماع گریز نشید. مثلا اینکه چجوری در یک کلاس 30 نفره یا یک مدرسه 150 نفره با بقیه ارتباط بگیرید و اوقاتتون رو به بهترین شکل در این جامعه کوچیک به بهترین شکل و با کمترین مشکل بگذرونید. دعوا کنید یا با حرف زدن به حقتون برسید. عواقب کارهاتون رو بر جامعتون که همون کلاسه ببینید و درک کنید. تاثیر رفتار فردی رو بر اجتماع یاد بگیرید. حتما برای شما هم اتفاق افتاده که معلمی به خاطر شلوغی یا بی انظباطی فرد یا افرادی، تمامی کلاس رو جریمه میکنه که در اکثر مواقع در نهایت جریمه ای در کار نخواهد بود و تنها دلیل آن این است که نتیجه رفتار فردی بر اجتماع توسط دانش آموزان درک بشه. ایجاد هر کاری در زندگی از جمله ایجاد یک کسب و کار قبل از داشتن پول و منابع مالی نیازمند داشتن مهارت های اجتماعی و یک تیم هست. متاسفانه در کشور ما ارزش کار تیمی و گروهی به خوبی درک نشده است و یادگیری این کار تیمی در فعالیت های کلاسی در مدرسه میتواند در افراد آموزش داده شود که اکثر کتاب های درسی ما دارای بخش هایی است که میشه این کار تیمی و گروهی را با اون تمرین کرد.

تقویت روحیه مسئولیت پذیری و نظم در زندگی: مدرسه به ما وقت شناسی و نظم رو یاد میده. ساعت اومدن و رفتنمون به مدرسه و عواقب دیر اومدن یا زود رفتن که به عنوان یک فرد در اجتماع در آینده بسیار در کسب و کار یا روابط اجتماعیتون مهمه. بهمون مسئولیت پذیری رو یاد میده. اینکه اگر مسئولیت نظم کلاس یا مدرسه رو به عنوان نماینده کلاس یا مدرسه قبول کردی تا آخرش پاش وایسی و بهترین عملکردو داشته باشی. هر کدوم از ما تو زندگی مسئولیت یا مسئولیت هایی رو قراره داشته باشیم و قراره تا آخر به بهترین شکل انجامشون بدیم و زیرشون نزنیم. مثل وظیفه یک پدر یا مادر یا همسر و یا یک پزشک یا حتی یه میوه فروش خوش قول و با نظم که هرروز بهترین میوه هارو برای اهالی محل اونم صبح زود مهیا میکنه. این مسئولیت پذیری و نظم چه در شغل آینده و چه در زندگی مشترک به شدت باعث رشد و پیشرفت انسان میشه و مدرسه قراره اینو به ما یاد بده.

ساخت شخصیت و هویت فردی: تمام موارد بالا در یک مجموعه در نهایت باعث شکل گیری شخصیت و هویت فردی شما میشه. باعث میشه ویژگی ها و علایق خودتو بشناسی و به سمتش بری و آیندتو تضمین کنی. کمک میکنه به این نتیجه برسی بعضی افراد در زندگیشون اهدافی بسیار ارزشمند تر از تنها پول درآوردن دارند و بهش از ته قلب اعتقاد دارند. میفهمی شاید برای همه یک مفهوم واحد از خوشبختی که داشتن پول و ماشین و خونه لاکچری هست وجود نداره و بعضیا عمیقا ساده زیستی رو ترجیح میدن. مدرسه بهت یاد میده که در یک مدرسه با 150 دانش آموز مطمئنا 150 تفکر و هویت مختلف قرار داره و مدرسه یک نمونه کوچک از اجتماعی هست که قراره واردش بشی و مطمئنا در جامعه این معادله پررنگ تر خواهد بود.

آمادگی و آموزش کسب درآمد و اشتغال: مطمئنا بعد از کسب ویژگی ها و مهارت های بالا راه و روش کسب درآمد نیز یکی از مهارت هایی هست که در دوران مدرسه و تحصیل باید یاد داده بشه. مخصوصا در دنیای امروز که اقتصاد بسیار مسئله مهمی برای تمام کشورها محسوب میشه. اما یادمون باشه:
پول و ثروت خودش آدم های ارزشمند و موفق رو پیدا میکنه.

و در نهایت متوجه خواهی شد که ثروت یک فرد رو چه از نظر مالی چه از نظر معنوی نمیشه با پراید زیر پاش تشخیص داد و انسان ها اولویت های زیادی در زندگیشون دارند و بر اساس اون اولویت ها برای زندگیشون هزینه میکنند. یه نفر برای دانش، یک نفر برای ماشین زیر پاش، یه نفر برای خونه ای که توش زندگی میکنه و ... . معنای زندگی رضایت درونی و علاقه است نه پول. معنای زندگی شناخت تفکرات و شخصیت های مختلف و هویت افراد در جامعه و به رسمیت شناختن اونهاست و ایجاد قدرت درک این موضوع شاید یکی از با ارزش ترین دستاورد دوران مدرسه باشه.
پس یادمون باشه: مدرسه قراره از ما انسانهای بهتر و موفقی بسازه تا انسان های پولدارتری
مواردی که بهشون اشاره کردم تنها چند مورد از فواید دوران مدرسه و تحصیله که به نظرم مهم تر هستن. میدونم که شاید اونجور که باید این مسائل برای بعضی خانواده ها و سیستم آموزشی و مدارس اولویت نیست و فقط خواندن و حفظ کردن و نمره گرفتن و دکتر و مهندس شدن امروز دغدغه مسئولین و خانواده ها شده ولی اون ها هم صددرصد نسلی بودن که با همین سیستم حال حاضر آموزش دیدن و شاید اونجور که باید هدف مدرسه و تحصیل براشون تبیین نشده و حالا قراره فهمِ خودشون رو به نسل آینده که شمایید منتقل کنن. اما نکته مهم اینه که تنها و تنها فردی که آینده شما را میسازه و تفکرات و اعمالش باعث موفقیت شما میشه خودِ شمایید. پس حسابی به علایقتون اهمیت بدید و مدرسه رو به چشم یک محیط تمرینی برای زندگی جدی بیرون در نظر بگیرید و سعی کنید توانایی های فردی و اجتماعیتون رو تو دوران مدرسه بالا ببرید.
خوشحال میشم نظراتتون رو چه به عنوان دانش آموز یا معلم پایین این پست برام بنویسید و از دغدغه هاتون و نظراتتون راجع به متن بالا بهم بگید.🙋♂️🙋♂️