روز به روز تعداد آدم هایی که تصمیم میگیرن مهاجرت کنن بیشتر میشه و طبیعتا گرفتن اطلاعات از کسایی که تجربه دست اول دارن خیلی جذاب تر و منطقی تر بنظر می رسه. اما دو نکته خیلی وقت ها از قلم میوفته، یک اینه که اصلا اون اطلاعات برای شما کارساز هست که بر اساسش تصمیم بگیرید؟ و دو احترام به حریم خصوصی کسی که مهاجرت کرده. من تو این ویرگول سعی میکنم هر دو بعد رو بشکافم که در نهایت بتونید اطلاعات خوبی از دوستی که مهاجرت کرده بگیرید و همزمان بدونید که چقدر اون اطلاعات کارساز و مفید هست و همینطور حریم خصوصیشون هم حفظ بشه.
یکی از اشتباه هایی که میتونه یه نفر در زمان مهاجرتش کنه، تصمیم گرفتن صرفا بر اساس گفته های یک نفر دیگه است که مهاجرت کرده. خیلی وقت ها پیش میاد مسیری که اون شخص رفته کاملا غلط و اشتباه بوده باشه، و اینکه اگر ازش بپرسید با راهنمایی که به شما میکنه،باعث میشه شما هم این مسیر رو اشتباه برید. سعی میکنم با مثال توضیح بدم.
یکی از دوستای من اومده بود اینجا و بهش گفته بودن فلان فروشگاه بهترین فروشگاهی هستش که میتونی خرید کنی و قیمت های خوبی داره. در صورتی که اون فروشگاه جزو گرون فروش ترین فروشگاه های شهر بود و بنده خدا تو ماه اول کلی پول پیاده شده بود فقط بخاطر اینکه کسی بهش راهنمایی اشتباه کرده بود و خودش هم نرفته بود بپرسه.
حالا این مثال من رو میتونید بسط بدید تو همه موضوعات مرتبط با مهاجرت . پس سوال هایی مثل اینکه الان چیکار کنم یا چجوری مسیرمو شروع کنم،شاید در نگاه اول سوال های منطقی بیان، اما اگر از طریق سایت های رسمی پیگیری بشن خیلی بهتره و جواب مطمین تری بهتون میده. در کل بهتره حرف هیچکسی رو سند قرار ندید و روش برنامه نریزید تا وقتی که به خودتون ثابت شده که اون حرف درسته.
اینکه یک آدمی خودش انتخاب کنه که به کسی کمک کنه، کاملا متفاوت هستش با اینکه توی رو در وایسی قرار بگیره و به شما قول بده که من وقتی کاراتون انجام شدید و رسیدید اینجا، بهتون کمک میکنم. آدم ها درگیری هایی دارن و خیلی سخته هماهنگی و پیدا کردن زمان خالی برای کمک کردن. اگر به طرفتون این احساس رو بدید که میخواید رو سرش خراب شید، حتی اگر واقعا قصد و نیتتون این نباشه، باعث میشه دوستیتون و ارتباط برقرار کردنتون وقتی رسیدید اینجا خراب شه. و همینطور اون شخص عذاب وجدان داشته باشه از اینکه نتونسته بخاطر شرایطش، به شما کمک کنه.
حتی اگه کسی که مهاجرت کرده دوست شما باشه و شما باهاش احساس راحتی کنید، پرسیدن سوال هایی مثل اینکه حقوقت چقدره، چقدر اجاره خونه میدی، تنها زندگی میکنی یا نه و اونجا پارتنر پیدا کردی یا نه، سوال هایی هستش که ممکنه شخص مهاجر احساس راحتی نکنه برای جواب دادنش. گرفتن جواب این سوال ها هم، اطلاعات خاصی بهتون اضافه نمیکنه. دونستن اینکه یک نفر توی یه شغلی چقدر درآمد داره هیچ کمکی بهتون نمیکنه چون حقوق بر اساس توانایی هرکس بهش داده میشه و ممکنه شما خیلی بیشتر بگیرید یا خیلی کمتر. پرسیدن سوال هایی مثل اینکه اونجا تنهاییت رو چجوری پر میکنی؟ پارتنر پیدا کردن سخته یا نه؟ و همه این مدل سوال ها که به سبک زندگی هرکس بر میگرده، پرسیدنش نه تنها بهتون اطلاعات دقیقی نمیده، ممکنه که اطلاعات اشتباه بهتون بده و دوستتون دیگه باهاتون احساس راحتی نکنه.
خیلی موارد بیشتری هم هست که در فرصت های دیگه دوباره مینویسم. شما اگر چیزی به ذهنتون میرسه که به عنوان مهاجر دوست نداشتید ازتون پرسیده بشه بنویسید برام. تو یه فرصت مناسب هم مینویسم چه سوال های رو و چجوری بپرسید که به اطلاعات و جواب های درست برسید.
