sadiq.sirat71
sadiq.sirat71
خواندن ۴ دقیقه·۴ سال پیش

نحوه احوال پرسی

نحوه احوال پرسی موضوعی است که شاید به نظر بسیار ساده بیاید ولی متأسفانه معمولاً در طول روز این کار را به اشتباه انجام می‌دهیم و به همین دلیل ممکن است باعث ایجاد ناراحتی برای اطرافیان و دوستانمان شویم.چه کسی بدش می آید قشنگ ترین جملات احوال پرسی را بلد باشد؟

باید سعی کنیم تا حد ممکن در ارتباطات زمانیکه حال ما را می‌پرسند به جای استفاده از کلمات منفی، از کلمات مناسب و خوب استفاده نماییم.

چند وقتی بود که فرصتی دست نداد تا در خدمت شما باشم و با اینکه الان شرایط استودیو خیلی فراهم نیست و با وب کم لپ تاپ و شرایط خیلی ساده دارم این کار را انجام می‌دهم، اما امیدوارم مطالبم به گونه‌ای باشد که نظر شما را جلب بکند و این کم بودن کیفیت را به بزرگی خودتان ببخشید.

امروز می‌خواهیم راجع به نحوه احوال پرسی صحبت بکنیم.

موضوعی که شاید خیلی ساده باشد و ما آن را در روز بارها و بارها انجام می‌دهیم، اما متأسفانه اکثر ما آن را بارها و بارها به اشتباه انجام می‌دهیم. یعنی به بدترین نحو ممکن.

به جای اینکه حال و احوال بپرسیم، حال و احوال می‌گیریم.

ایده‌ این صحبت از اینجا به ذهنم رسید که یکی از دوستانم به من زنگ زد، بعد از مدتها، و گفت که حالی هم از ما نمی‌پرسی؟!

دیگه به کارهای خودت مشغول هستی و... دیگه کاری نداری ما چیکار می‌کنیم و... اصلاً چرا یک زنگی به ما نمی‌زنی؟؟؟ یعنی ما اینقدر بی‌ارزشیم... به نظر شما چقدر لازم است احوال پرسی تلفنی را یاد بگیریم؟ سلام و احوال پرسی ما باید چگونه باشد؟

همینطور شروع کرد بد گفتن و بد گفتن و بدگفتن تا اینکه حال من بخوبی گرفته شد و آخرش گفتم متشکرم از تماست و تماسمان تمام شد و وقتی داشتم به مجموع این صحبت‌ها گوش می‌کردم، دیدم عملاً هیچ اتفاقی نیفتاد به جز اینکه آن شخص زنگ زد، غر زد و می‌خواست معذرت خواهی من را بشنود که شنید و تلفن را قطع کرد.

خب این کار بسیار بسیار اشتباه هست.

ما به عنوان یک انسان باید این را در نظر بگیریم که هر انسانی دلمشغولی‌ها و دغدغه‌های خودش را دارد، بنابراین اجازه نداریم از همه توقع داشته باشیم که حتماً یک زنگی به ما بزنند.

من برای این دوستم یک توضیح ساده دادم.

گفتم ببین دوست عزیزم من حدود 1200تا شماره تلفن دارم که ارتباطشان معمولاً مثل شما یا بیشتر از شما هست.

ارتباطی که من با آنها دارم، از این 1200نفر اگر من بخواهم هر 2ماه یکبار به هر کدام زنگ بزنم می‌دانی در روز باید چند ساعت صحبت کنم.

اگر فقط مکالمه 5 دقیقه طول بکشد، بنابراین یک مقدار خودخواهی است و البته دور از آداب معاشرت هست که ما بخواهیم شرایطی را فراهم کنیم که همه به ما همیشه زنگ بزنند.

پس خیلی خوب است که اگر کسی که مدتی با ما تماس نگرفته به او زنگ می‌زنیم، بگوییم که من حدس می‌زدم که سرت شلوغ باشد و امیدوارم خیلی هم وقتت را نگیرم و زمان مناسبی باشد و امیدوارم حالا بتوانیم یک صحبت کوتاه داشته باشیم.

همین صحبت آن پیغام قبلی شما را هم احتمالاً خواهد رساند و البته شخص را ناراحت نخواهد کرد.

پس لطفاً از این صحبت‌هایی که من به آنها می‌گویم ضدحال، واقعاً از گفتن اینها خودداری کنیم.

مثل اینکه: چرا خبری از شما نیست، دیگه ما را تحویل نمی‌گیری، با از ما بهتران می‌گردی و از این حرفها...

پس لطفاً اصلاً سراغ این دیدگاه‌ها نروید.

مشکل دیگری که در احوال پرسی و خوش و بش کردن اول صحبت وجود دارد، این هست که ما معمولاً یکسری سوالاتی می‌پرسیم از افراد که اصلاً جواب آنها برای ما مهم نیست.

این کار خیلی خیلی زشتی هست.

  • سلام، خوب هستید، خیلی خیلی متشکرم، سلامت باشید، زنده باشید، بزرگیتان را می‌رساند، خیلی خیلی متشکرم...!

اصلاً مهم نیست که شخص مقابل چی می‌گوید. متأسفانه ما همین کلام را همینطور پشت سر هم تکرار می‌کنیم. انگار دو نفر که بهم می‌رسند، مثل این است که دو تا ضبط صوت بهم رسیده‌اند و هر دو دکمه‌ی پخش را می‌زنند، رو به روی هم هستند و صحبت‌ها پخش می‌شود.

من یکی دو بار به شوخی وقتیکه چند نفر از دوستانم با همین روش داشتند از من حال و احوال می‌پرسیدند به اصطلاح! یک شوخی کردم و گفت: چطوری خوب هستی؟ گفتم: قربان شما، مرسی، سرطان دارم، سلامت باشید!!!

من گفتم سرطان دارم ولی دوستم گفت خب الحمدااله، خدا را شکر!!!

این صرفاً به خاطر این هست که ما اصلاً گوش نمی‌دهیم که آن شخص چه می‌گوید.

انسان هوشمند به جای اینکه دائماً یک نوار تکراری را تکرار بکند، تصمیم می‌گیرد که سوال‌های زیبایی بپرسد.

سوالاتی که گویای حال آن فرد باشد.

دقیقاً حالش را بپرسیم و بواسطه‌ی سوالاتی که از آن شخص می‌پرسیم وارد اقدام شویم و مثلاً بپرسیم که:

اِ این طور شده؟

چرا به چه دلیلی؟

چه کاریم می‌خواهی بکنی؟

چه کمکی از من ساخته است؟

و موضوعاتی از این دست...

منبع: سایت محمد پیام بهرام پور

نحوه احوال پرسی
در مسیر تاریخ با قلم روزنامه نگاری ام صادقانه خواهم نوشت، این تعهد منست.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید