روزها سپری میشن. لحظههای زودگذر؛ خوشهای موقت. فراموشی زودهنگام مشکلات؛ دردهای ماندگار. این چرخه به گونهای ادامه پیدا میکند که گویا هرگز اینگونه نبوده است. در هیاهوی تیترهای رسانهای، اعتماد به نفس داشته باشید. گاهی اوقات ورق به گونهای میچرخد که حتی فکرش را هم نمیکردید.
یه تماس تلفنی. رد تماس. صدای نوتیفیکیشن دریافت پیام(من میگم پیام شما بخونید پیامک). از ویرگول تماس گرفتم جواب ندادین اگر وقت صحبت دارین بفرمایید. بله تماس بگیرید. تماس گرفته شد. چه خبر از دنیای تکنولوژی؟ احساس خستگی. کم مینویسی، چرا؟ چون وقت ندارم....
چون وقت ندارم ....
این جمله بسیار کلیشهای و تکراری شده؛ بله درست است. مگر تعداد فعالیتهای هر فرد با یک جمع و تفریق ساده کمتر از چندین ساعت نیست؟ هر روز ۲۴ ساعت. پس مگر میشود کسی وقت نداشته باشد؟ مسلما خیر اما اجازه دهید در این ارتباط بعدا بیشتر صحبت کنیم.
پس، قرار شد بنویسم. آنهم در ارتباط با رسانه و صنعت برنامه و بازی موبایلی؛ با خودم بیشتر فکر کردم. تصمیم گرفتم این موضوع رو به روش توصیه بسط بدهم. در واقع برای بسیاری از کسبوکارها که در این موضوع صاحبان اپلیکیشن یا برنامههای کاربردی هستند مخاطب اصلی صحبتهای من خواهند بود.
بحث حضور در بازار و یا عرضهی محصول برای ورود به بازار بحث بسیار پیچیده و سختی است. بسیاری از کسبوکارها با ورود نامناسب، ناامید میشوند و یا حتی بسیاری دیگر با ورود هیجانی دچار توهمی میشوند که با چشم برهم زدن از بین میروند.
از دید یک رسانهها خیلیها آمدند. معرفی شدند. رفتند. عدهای آمدند. آرام بودند. معرفی شدند و رفتند. بسیاری دیگر آمدند. معرفی نشدند. صبر کردند و جالب است که ماندند. بسیاری دیگر حتی متوجه نشدیم کِی آمدند، کِی رفتند؛ اما در این بین بودند کسانی که نفهمیدیم کِی آمدند اما ماندن و ستاره شدند.
هر کسبوکاری شیوهای خاص برای ورود به بازار باید در نظر بگیرد. فرمول مشخص عرضهی محصول برای تمامی استارتاپها و یا شرکتها به یک شکل و شمایل نیست و نیاز دارد تا قبل از تصمیمگیریهای هیجانی، وقت گذاشت و تاملی بیشتر به جامعهی مخاطب فکر کرد.
در سالی که گذشت ابزارهای بسیار زیادی برای هر کسبوکار بوجود آمد. از شبکههای اجتماعی مختلف گرفته تا گزینههای جدید؛ اگر تا قبل دو سال اخیر میتوانستیم با چند تیزر تبلیغاتی و ایجاد یک الی دو خبر به فروشگاه خود رونق دهیم اما در حال حاضر اینگونه نیز و نیاز دارد تا سر و صدای بیشتری را تولید کنیم.
سریعتر به اصل مطلب و جایگاه رسانه برسیم.
تقریبا اکثر ابزارهایی که هر کسبوکار میتواند با آن به معرفی خود بپردازد، راه و رسم مشخصی دارد. برای مثال، تلگرام جاییاست که میبایست به صورت سریع اطلاعرسانی لحظهای انجام شود تا مخاطبین در مدت زمان کوتاهی از آن با خبر شوند. اینستاگرام جایی که قرار است لحظات خوب و مفرحی را برای کاربران رقم بزند. این مثالها را زدم تا برسم به جایگاهی که برای رسانهها باید در نظر گرفت. رسانه به خودی خود، ابزاری است که با استفاده از ابزارهای گفته شده و هزاران ابزار دیگر میتواند صدای شما را به گوش افراد برساند.
نکتهی اصلی نوع برخورد با رسانهاست. در شبکههای اجتماعی مختلف اگر فرد یا افراد وابسطه به پلتفرمی هستند که خواه یا ناخواه ممکن است روزی از بین برود و یا در حداقل امکان، دسترسی به آن سخت شود. چه بر اساس تغییر سیاست پلتفرم باید چه قوانین دیگر شاید روزی فعالیت در آن شکل متفاوتی به خود بگیرد. آنچه حائز اهمیت است، عدم نیاز به تمرکز در یک شاخه برای معرفی محصول است.
به زبان سادهتر، بله درست است که هر فرد در روزگار فعلی میتواند رسانهای باشد اما منظور من از رسانه در جملات بالا، یک مرجع اطلاع رسانی با سابقه و شکل و شمایل صحیح است!
هر محصول و هر شرکت برای ورود به بازار نیاز دارد تا ضمن یادگیری برخورد درست با رسانه، فعالیت رسانهای را اولیت قرار دهد و سپس با روشهای مختلف خود را در شبکههای اجتماعی نشان داد. یک اینفلوئنسر، همراه کننده کسبوکار و محصول در راه شبکههای اجتماعی خواهد بود نه یک شروع کننده بیزینس!
فکر میکنم منظور خودم رو رسوندم. در سالی که گذشتم دیدیم کسبوکارهایی که مبتنی فقط در شبکههای اجتماعی و با کمک اینفلوئنسرها کار خود را شروع کردند اما در جایگاهی درست قرار نگرفتند. به نظر میرسد مفهوم رسانه باید کمی شفافتر شود.
در برخورد با رسانه نکات بسیار مهمی وجود دارد که ترجیحا در مطلبی دیگر به آن میپردازم اما بسیار مهم است که پس از ایجاد آمادگی با هر رسانه جلسهای داشته باشید و اجازه دهید رسانهها به عنوان سکوی ارتباط با مخاطب، از نکاتی در محصول و یا استارتاپ شما صحبت کند که نیاز مخاطب احساس میشود. موج سواری رسانهها بهترین اتفاقی است که برای هر کسبوکار میتواند رقم بخورد.
یک) برای محصول نرمافزاری و چه سختافزاری به دنبال یک کانال مارکتینگ فقط نباشید و سعی کنید با دیدی باز و بودجهای مشخص خودتان را برای معرفی در شبکههای مختلف آماده کنید. از آن مهمتر اجازه دهید هر کانال مارکتینگ به زبان خودش با مخاطبینش صحبت کند و سعی نکنید از قاعدهای خاص همیشه و همه جا پیروی کنید.
دو) با رسانههای آنلاین همیشه در ارتباط باشید ...