سعیده جلالیان
سعیده جلالیان
خواندن ۲ دقیقه·۲ سال پیش

به امید آزادی ...

فکرش را نمیکردم بعد از ماه ها دوری از ویرگول در مورد آزادی یک انسان پست بگذارم. انسانی که برای من معنای واقعی انسانیت بوده و هست. مجتبی اسماعیلی ملقب به عمو نیما را می گویم. مردی که در طول زندگی ام هیچکس را به اندازه او سرسخت، شجاع، حق طلب و آزادی خواه ندیده بودم. کسی که حضورش در زندگی ام باعث شد جرات پیدا کنم و بزرگ ترین تصمیمات زندگی ام را بگیرم. 


آشنایی من با مجتبی اسماعیلی یا همان نیمای خودمان به سال 97 برمی گردد، وقتی که بین کارفرماهای مختلف سرگردان گرفتن یک پروژه محتوایی بودم و هر کس که سر راهم قرار میگرفت می خواست حقی از من زائل کند.
اما مجتبی اسماعیلی مثل فرشته ای از آسمان سر راهم سبز شد و بدون ذره ای چشم داشت تمام آنچه از محتوا بلد بود در اختیارم قرار داد. مسئولیت محتوای سایتش را به من سپرد و گفت: "هر بلایی دوست داری سر این سایت دربیار، نگران هیچی نباش. اگه خراب شد دوباره درستش می کنیم. مهم اینه که تو درس هات رو خوب یاد بگیری." بارها و بارها خطاهای من در یادگیری محتوا را گوشزد کرد و تا همین لحظه که برای شما می نویسم همراه و کنارم بوده است. 


در این مدت آشنایی با او توانستم ذره ای از روح بزرگش را کشف کنم. حمایت های بی دریغ او از من، شغلم و حتی زندگی شخصی ام به قدری زیاد است که فرزندانم به او دایی مجتبی می گویند. اما حالا این دایی مجتبی مهربان، دلسوز، غمخوار و همراه را به جرم اینکه صدای انسان های مظلوم بوده دستگیر کرده و روانه اوین کرده اند!!!


اینجا نمیخواهم از سیاست حرف بزنم، حرف من سر انسانیت است. مجتبی اسماعیلی فرزند شهید است که تا همین چند ماه پیش این واقعیت را از همه مخفی می کرد تا نکند بخاطر فرزند شهید بودنش امتیازاتی به او بدهند که لایقش نباشد. در تمام این 4 سال آشنایی ذره ای در وجودش ناعدالتی و دروغ ندیدم.


همیشه و در همه حال حرف راست می زد و آنقدر مرد بود که زیر دین کسی نماند. آنقدر انسان دوست بود که آزارش به یک مورچه هم نرسد.
به چه گناه او را دستگیر کرده اند؟ به جرم اینکه از حقوق خانواده شهدا دفاع کرده تا نگذارد عده ای با استفاده از نام و خون شهید در این مملکت جولان دهند؟! به جرم اینکه از پشت پرده خیلی از اتفاقات رازهایی گفته تا من و امثال من در خواب غفلت باقی نمانیم؟!
کجای دنیا درست کاری، راست گویی و بیدار کردن مردم جرم است؟!
این حرف را همه جا گفته ام و اینجا هم تکرار می کنم: به عنوان انسانی که از نزدیک مجتبی اسماعیلی را میشناسد می دانم راهی که رفته نه تنها به ضرر کسی نبوده، بلکه با هدف کمک به انسان های دیگر بوده و حاضر است برای رسیدن به حق و حقیقت از همه چیزش بگذرد.

به امید آزادی همه کسانی که برای دفاع از شرف، حقانیت و درستی تلاش کردند ولی در بند اسیر هستند.

آزادیانسانیت
سلام سعیده جلالیان هستم. قبلا کارم فقط ترجمه بود. اما از سال 97 به دنیای تولید محتوا و فضای وب پا گذاشتم و همچنان در حال کشف آن هستم. خوشحالم که در این سفر جذاب من را همراهی می کنید :)
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید