روزی پدری روحانی، مدیری در شرکتی کامپیوتری و پسری پیشاهنگ در پروازی اختصاصی هستند که در میانههای راه، خلبان پیش آنها میآید و میگوید به زودی سقوط خواهند کرد و سه چتر نجات در هواپیماست و خودش یکی از آنها را برمیدارد و میگوید، زنوبچه دارد و مستحق این چتر است و از هواپیما بیرون میپرد. آن مدیر هم میگوید باهوشترین فرد جهانم و شرکتم به من احتیاج دارد و چتر دیگر را برمیدارد و میپرد. پدر روحانی روبه پسر جوان میکند و غمگین میگوید: عمر خودم را کردهام، چتر آخر را تو بردار و من تا آخر در هواپیما میمانم. پسر جوان لبخند میزند و میگوید: نگران نباش باهوشترین فرد جهان کولهپشتی منو کولش کردو از هواپیما بیرون پرید!
کسی که چیزی نمیداند و نمیداند که چیزی نمیداند، نادان و خطرناک است. همانطور که لویی آرمسترانگ اسطورهی موسیقی جاز میگوید: برخی افراد هستند که اگر چیزی را نداند و ندانند که آن را نمیدانند، نمیتوانید به آنها بفهمانید و بهتر است وقتتان را برباد ندهید. باید بگذارید از هواپیما بیرون بپرند و خودشان خیلی زود خواهند فهمید.
کسی که چیزی نمیداند و میداند که چیزی نمیداند، آدم سادهای است که اگر مایل باشد میتوانید به او آموزش دهید.
کسی که میداند و نمیداند که میداند، خواب است و اگر مایل باشد میتوانید او را بیدار کنید.
کسی که میداند و میداند که میداند، داناست و باید از او پیروی کرد و توصیههایش را پذیرفت.
نکتهی اصلی این است: مواظب افرادی باشید که ادعای باهوشی میکنند، به جای اینکه حرفشان را باور کنید، زیر نظرشان بگیرید دیر یا زود با تکبر کولهپشتی را برمیدارند و از هواپیما بیرون میپرند.
باید به افرادی که از آنها توصیه میگیریم و پیرو آنها هستیم، نگاه کنیم و اگر از دستهی چهارم نبودند، گوش کردن به آنها را تمام کنیم.
در پارسی هم ما شاهکار زیر را داریم:
آنکس که بداند و بخواهد که بداند | خود را به بلندای سعادت برساند
آنکس که بداند و بداند که بداند | اسب شرف از گنبد گردون بجهاند
آنکس که بداند و نداند که بداند | با کوزه ی آب است ولی تشنه بماند
آنکس که نداند و بداند که نداند | لنگان خرک خویش به مقصد برساند
آنکس که نداند و بخواهد که بداند | جان و تن خود را ز جهالت برهاند
آنکس که نداند و نداند که نداند | در جهل مرکب ابدالدهر بماند
آنکس که نداند و نخواهد که بداند | حیف است چنین جانوری زنده بماند
منسوب به ملا احمد نراقی و ابن یمین