یک مرور سیستماتیک از دادههای جهانی نشان میدهد افرادی که با آلودگی هوا زندگی میکنند، دارای نرخ بالاتری از درگیری با افسردگی و خودکشی هستند. برایناساس، کاهش آلودگی هوا تا حد مجاز تعیینشده توسط اتحادیهی اروپا میتواند مانع از افسردهشدن میلیونها نفر شود. طبق این یافتهها، چنین فرض میشود که مواجههبا هوای سمی موجب افسردگی میشود. دانشمندان بر این باورند که احتمال وجود چنین ارتباطی وجود دارد اما اثبات آن دشوار است.
ذرات آلایندهای که در مطالعهی جدید تجزیهوتحلیل شده است، دراثر مصرف سوختهای فسیلی در وسایل نقلیه، خانهها و صنعت تولید میشود. پژوهشگران میگویند شواهد جدید بر ضرورت مقابلهبا وضعیتی که سازمان جهانی بهداشت آن را وضعیت اضطراری خاموش در سلامت عمومی ناشی از آلودگی هوا میخواند، تاکید میکند. ایزوبل براثويت از کالج دانشگاهی لندن که هدایت این پژوهش را برعهده داشته است، میگوید:
ما نشان دادهایم که آلودگی هوا میتواند آسیب جدی به سلامت روانی انسان وارد کند و براین اساس، ضروت پاک شدن هوایی که آن را تنفس میکنیم، بیشتر میشود.
بهگفتهی براثويت، رعایت حدود توصیهشده بهوسیلهی اتحادیهی اروپا موجب تفاوت بزرگی میشود. با فرض وجود رابطهی سببی بین افسردگی و آلودگی هوا، میتوان از حدود ۱۵ درصد از موارد افسردگی پیشگیری کرد. این امر تاثیر چشمگیری خواهد داشت، زیرا افسردگی بیماری بسیار رایجی بوده که درحال افزایش است. طبق اعلام سازمان جهانی بهداشت، در سرتاسر جهان بیش از ۲۶۴ میلیون نفر دچار افسردگی هستند. براثويت توضیح میدهد:
میدانیم که ریزترین ذرات آلایندهی موجود در هوا میتوانند هم ازطریق جریان خون و هم ازطریق بینی به مغز برسند و آلودگی هوا در افزایش التهاب مغز، آسیب به سلولهای عصبی و تغییر در تولید هورمون استرس که با سلامت روان ضعیف مرتبط است، نقش دارد.
در این پژوهش که در مجلهی Environmental Health Perspectives منتشر شده است، از معیارهای دقیقی برای انتخاب و تجمیع دادههای حاصل از ۱۶ کشور که تا سال ۲۰۱۷ منتشر شده، استفاده شده است. نتایج نشاندهندهی وجود ارتباط آماری قوی بین هوای سمی و خطر افسردگی و خودکشی بود. این نتایج با مطالعات دیگر نیز سازگاری دارد، ازجمله مطالعهای که آلودگی هوا را با مرگومیر بالای افراد دچار اختلال روان و چهار برابر شدن خطر ابتلا به افسردگی در نوجوانان مرتبط کرد. پژوهش دیگری نشان میدهد که آلودگی هوا موجب کاهش قابلتوجهی در هوش میشود و با زوال عقل در ارتباط است. یک مرور جهانی جامع که اوایل سال ۲۰۱۹ منتشر شد، نشان میداد که آلودگی هوا به تمام اندامها و تمام سلولهای موجود در بدن انسان آسیب میرساند.
در مطالعات درنظر گرفتهشده در پژوهش جدید، افسردگی با ذرات آلایندهی موجود در هوا که دارای اندازهی کمتر از ۲/۵ میکرومتر (PM2.5) هستند، ارتباط داده شده بود. احتمال بروز افسردگی در افرادی که بهمدت یک سال یا بیشتر درمعرض افزایش ۱۰ میکروگرمبرمترمکعبی این ذرات قرار دارند، ۱۰ برابر بیشتر است. سطوح PM2.5 در شهرهای مختلف جهان متغیر است و دارای دامنهای از ۱۱۴ میکروگرمبرمترمکعب در دهلی تا فقط ۶ میکروگرمبرمترمکعب در اتاوا، کشور کانادا متغیر است.
سال ۲۰۱۷ در شهرهای بریتانیا، میانگین سطح PM2.5 برابر با ۱۳ میکروگرمبرمترمکعب بود. پژوهشگران برآورد میکنند که کاهش سطح آلودگی تا محدودهی توصیهشدهی ۱۰ میکروگرمبرمترمکعب سازمان جهانی بهداشت، میتواند میزان افسردگی را در ساکنان این شهرها تاحدود ۲/۵ درصد کاهش دهد.
اطلاعات مرتبطبا خطر خودکشی، برای ذرات دارای اندازهی تا ۱۰ میکرومتر (PM10) موجود بود. پژوهشگران تاثیر کوتاهمدتی را پیدا کردند که در آن افزایش ۱۰ میکروگرمبرمترمکعب از این ذرات آلاینده، طی مدت سه روز موجب ۲ درصد افزایش در خطر خودکشی میشد. دانشمندان میگویند افزایش ناچیز در این خطر هم منجر به آسیب دیدن افراد زیادی میشود زیرا بیش از ۹۰ درصد از مردم جهان در وضعیت آلودگی هوای بالاتر از حد توصیهشدهی سازمان جهانی بهداشت زندگی میکنند. براثويت میگوید:
این چیزی است که همه در معرضش قرار دارند، بنابراین در سطح جمعیت نگرانکننده است.
نتایج نشاندهندهی وجود همبستگیهای قوی است اما انجام پژوهشی که بتواند این رابطهی سببی را تایید کند، دشوار است، زیرا نمیتوان عمدا انسانها را درمعرض آسیب قرار داد. در این مطالعات، عوامل مختلف دیگری که روی سلامت روان تاثیر دارند، ازجمله محل زندگی، درآمد، تحصیلات، استعمال سیگار، وضعیت اشتغال و چاقی درنظر گرفته شده بود اما پژوهشگران نتوانستند تاثیر بالقوهی ناشی از آلودگی صوتی را که اغلب درکنار آلودگی هوا رخ داده و تاثیرات روانی دارد، جدا کنند. ایوانیس باکولیس از کالج دانشگاهی لندن که در این پژوهش مشارکتی نداشته است، میگوید:
این مطالعه، مروری جامع طی یک دورهی بیش از ۴۰ ساله است. اگرچه مطالعات درنظر گرفتهشده در این مطالعه از نقاط مختلف جهان بودند (مثل چین، آمریکا و آلمان) و اندازهی نمونهی آنها متغیر بود، طرح مطالعه و اندازهگیری افسردگی و ارتباطهای گزارششده، بسیار مشابه بود.
اما باکولیس به این موضوع نیز اشاره میکند که شواهد محدود است و پژوهشهای بیشتری باید انجام شود. مخصوصا درک تاثیر کاهش آلودگی هوا روی سلامت روان شواهد بیشتری را در اختیار سیاستمداران میگذارد که مزیت اقدام درجهت کاهش آلودگی هوا را نشان میدهد. براثويت میگوید:
ما باید هر کاری را که میتوانیم برای کاهش سهم خود از آلودگی هوا انجام دهیم، چه اینکه پیادهروی یا دوچرخه سواری باشد. اما همچنین باید به فکر تغییر سیستم باشیم، یعنی اتخاذ سیاستهای دولتی که به کاهش سطوح کلی آلودگی هوا کمک کنند.
پژوهشگران میگویند پیادهروی، دوچرخهسواری و ایجاد فضای سبز بیشتر نهتنها به کاهش آلودگی هوا کمک میکند بلکه سلامتی را بهبود میبخشند.
منبع : زومیت