تحقیقاتی که اثرات غنای معنایی را در شناخت واژه ی بصری بررسی میکنند، نشان داده اند ابعاد متعدد معنا در فرایند شناخته واژه فعال میشود. این تحقیق در عین حال به اسم ها محدود شده است. در تحقیقات کنونی، ما رویکرد غنای معنایی را برای محرک فعل به منظور بررسی شیوه ای گسترش داده ایم که معانی افعال نشان داده میشوند. ما یک بعد از تجسم نسبی برای افعال را بر مبنای مفهوم جسمانی توصیف شده توسط بورگی و سیماتی توصیف نمودیم و ارزیابی هایی را پیرامون آن بعد برای ۶۸۷ فعل انگلیسی جمع اوری نمودیم. ارزیابی های تجسم نسبی آشکار کردند تجربه ی جسمانی برای مفاهیم برخی افعال، (مثلا رقصیدن، نفس کشیدن) نسبت به بقیه (مثلا تبخیر شدن، انتظار داشتن) به صورت مهم تر تلقی میشوند. آنگاه ما اثرات تجسم نسبی و قابلیت تصویر سازی ذهنی را بر روی پردازش فعل در تصمیم واژگانی تست کردیم (آزمایش ۱)، نامگذاری تصویر عملی (آزمایش ۲) و دسته بندی نحوی (آزمایش ۳). در هر سه آزمایش، نتایج، اثرات تسهیل کننده ای از تجسم نسبی را نشان داد اما برای قابلیت تصویر سازی ذهنی اینطور نیست: نهفتگی ها برای افعال نسبتا مجسم تر سریعتر بودند، حتی پس از اینکه چندین متغیر واژگانی کنترل شد. نتایج حاکی از این است، تجسم نسبی، بعد مهمی از معنای فعل است و رویکرد غنای معنایی به عنوان یک استراتژی برای بررسی ابعاد دیگر معنای فعل محسوب میشود و رویکرد غنای معنایی به عنوان یک استراتژی برای بررسی ابعاد دیگر معنای فعل تعهد دارد.
منبع : ترجمه مقاله اثرات تجسم نسبی در پردازش واژگانی و معنایی افعال