بیانیه نجات_جامعهی_ایران_با_رویکرد_ضدسرمایهدارانه_و_ضدامپریالیستی.pdf - Google Drive
تجاوز آمریکا و اسرائیل به ایران در 23 خرداد 1404، حملهی نظامی امپریالیسم به دولت، جامعه و جغرافیای ایران بود و امپریالیسم با این تجاوز وحشیانه، انهدام هر سه (یعنی انهدام دولت، جامعه و تمامیت ارضی کشور) را هدف گرفته بود. این تجاوز، اثبات کرد که امپریالیسم برای دستیابی به هدف شوم خود، مبنی بر انهدام سیاسی، اجتماعی و جغرافیایی ایران وارد فاز نظامی شده و از این ابایی ندارد که در آینده نیز این هدف را با ابزار جنگ دنبال کند. امپریالیسم، انهدام تمامعیار ایران را نشانه گرفته و هر نیروی اجتماعی و هر فردی که قلبش برای استقلال و آزادی ایران و برقراری عدالت در جامعهی ایران و آیندهی بهتر مردمان این سرزمین و حتی حفظ موجودیت کشور میتپد، وظیفه دارد در این لحظهی سرنوشتساز تاریخی در برابر پروژهی امپریالیستی آمریکا بایستد و در حد توان، مولفههای مقاومت اجتماعی و سنگرهای ضدامپریالیستی جامعهی ایران را تقویت کند. ما امضاءکنندگان این بیانیه معتقدیم که در شرایط بغرنج موجود، یگانه راه نجات و رهایی ایران، خطمشی انقلابیگری ضدسرمایهدارانه و ضدامپریالیستی است.
تجاوز آمریکا و اسرائیل به ایران، نشان داد که امپریالیسم بنا دارد که سیاست تسلیم ایرانِ پساانقلاب 1357 را با ابزار نظامی و جنگ دنبال کند. برجستهترین خصلت انقلاب بزرگ و تودهای 1357، استقلالطلبی و ضدیت با امپریالیسم بود و اکنون که امپریالیسم با بمبافکنهای خود، انهدام هر آنچه را به دورهی پساانقلاب تعلق دارد، هدف گرفته، ضرورت دارد که خطمشی سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ایران در پرتو شرایط جدید مورد بازاندیشی و بازنگری قرار گیرد. این بازاندیشی در تمام ساحتها باید به نحوی باشد که جامعهی ایران را در تقابل و جنگ فعلی با امپریالیسم به پیروز قطعی تبدیل کند.
در ساحت اقتصادی و اجتماعی، جامعهی ایران از تناقضی عظیم و ویرانگر رنج میبرد: همزمان با تهاجم امپریالیسم آمریکا که از بیش از یک دههی گذشته عمدتاً در قالب تحریمهای شدید و جنگ اقتصادی دنبال میشده و اخیراً وارد فاز جنگ و عملیات نظامی و میلیتاریسمِ عُریان شده، دولت ایران نیز شکل نئولیبرالی به خود گرفته و با آزادسازی اقتصادیِ فزاینده، کالاییسازی دائماً تشدیدشونده و خصوصیسازیِ روزافزون، فشار بیسابقه و غیرقابل تحملی را به جامعهی ایران وارد کرده است. در شرایط تهاجم و جنگِ تحمیلشده به جامعهی ایران از سوی امپریالیسم، شکل سرمایهدارانهی نئولیبرالی و تهاجمیِ دولت، چرخهی فلاکتبارِ تورم شدید، رکود طولانیمدت و فقیرسازی فزایندهی تودههای انبوه مردم را به حرکت درآورده است. این چرخهی فلاکتبار، به انباشت ثروت برای عدهای قلیل در یک قطب و انباشت فقر برای آحاد تودههای ملت در جامعهی ایران منجر شده و دولت با شکل سرمایهسالارانهی تهاجمیِ خود، عملاً کارگزار همان عدهی قلیل بوده است.
نتیجهی تناقض پیشگفته، تضعیف مولفههای مقاومت اجتماعی و انسجام تودهایِ جامعهی ایران بوده به نحوی که اپوزیسیون سرنگونیطلب پروغرب طی سالیان متمادی به این شکافهای بزرگ اجتماعی در دل جامعهی ایران برای پیشبرد پروژهی امپریالیستی خود دلخوش کرده و حتی اسرائیل و آمریکا در تجاوز اخیر خود، خواب و خیال این را میدیدند که تودههای مردم در کشور را به سرباز پیادهی انهدام جامعه و جغرافیای ایران تبدیل کنند. بمبافکنهای دشمن، «آزادی»، «عدالت»، «توسعه» و «رفاه» پرتاب نمیکنند و آنها صرفاً انهدام و نابودی جامعهی ایران را نشانه گرفتهاند. اکنون شاید این امید وجود داشته باشد که جامعهی ایران با تجربهی ملموسِ نتیجهی پروژهی تهاجم امپریالیستی بر آگاهی جمعی خود بیافزاید و پی ببرد که نتیجهی نهایی تهاجم امپریالیستی نه اتوپیا و آرمانشهر بلکه دیستوپیا و ویرانشهر است. تجاوز آمریکا و اسرائیل به ایران، رسوایی فرآیندهای سیاسیای بود که اپوزیسیون سرنگونیطلب دههها است به آن دلخوش کرده است؛ اکنون به صریحترین و خشنترین شکل ممکن اثبات شده است که آن به اصطلاح «صدور دموکراسی» و «حقوق بشر غربی» تنها دستکش مخملینِ ایدئولوژیک و پروپاگاندای صرف بر مُشتِ آهنین تجاوز امپریالیستی بوده است.
جامعهی ایران میتواند و باید که با رویکرد مستقل و انقلابیِ ضدسرمایهدارانه، انسجام و مقاومتِ اجتماعیِ تضعیفشده یا از دست رفتهی خود را احیاء کند. آزادسازی اقتصادی و کالاییسازی فزاینده و خصوصیسازی روزافزون، داراییهای اجتماعی را که با کار و تلاش آحاد زحمتکش مردم ایران خلق شده به ابزارهایی برای استثمار فزایندهی مردم تبدیل کرده است. شکل سرمایهسالارانهی تهاجمیِ دولت با تقدیس اقتصاد بازار، نه تنها عدالت اجتماعی را از ریشه برکنده است، بلکه در شرایط تحریم و جنگ امپریالیستی، حتی از «بزرگ کردن کیک اقتصاد ایران» نیز ناتوان بوده است. جامعهی ایران برای نجات و رهایی خویش و برای حفاظت از استقلال کشور که در نتیجهی بزرگترین انقلاب تاریخ ایران در سال 1357 بهدست آمد، باید آرمان ضدامپریالیستی و ضدسرمایهدارایِ خود را از نو بزاید و بر سر این آرمان رهاییبخش مبارزه کند تا هم امپریالیسم در نزاع فعلی با جامعهی ایران شکست بخورد و هم جامعه بار دیگر انسجام واقعی و عدالت و آزادیای که شایستهی آن است را فراچنگ بیاورد.
مردمی که کل داراییهای موجود در کشور را حقیقتاً داراییهای جمعی و مشترک خود بدانند، سرسختترین مدافعان کشور و جامعه خواهند بود و هیچ قدرت امپریالیستیای توان شکست دادن آنها را نخواهد داشت. امروز مبارزهی ضدسرمایهدارانه با آزادسازی اقتصادی، کالاییسازی فزاینده، خصوصیسازی روزافزون، آزادسازی نرخ ارز و کالاها و ارزانسازی نیروی کار و فقیرسازی تودههای مردم، همزمان مبارزه با تهاجم امپریالیستی به جامعهی ایران نیز است؛ و در عین حال، حمایت از این سیاستهای سرمایهسالارانهی تهاجمی نیز از طرف هر فرد و گروهی در جامعه یا دولت ایران، تضعیف هرچه بیشتر سنگرهای مقاومت اجتماعی و آسیبپذیر کردنِ هرچه بیشترِ جامعهی ایران در برابر تهاجم امپریالیستی است. ما امضاءکنندگان این بیانیه، در دو راهیِ کاملاً مشخصِ موجود، در سمت تقویت مولفههای مقاومت و انسجام اجتماعی جامعهی ایران ایستادهایم و تبعاتِ مُهلکِ تداوم سیاستهای اجتماعی و اقتصادیِ سرمایهسالارانه و نئولیبرال را به کلیت جامعهی ایران گوشزد میکنیم.
نکتهی دیگری که باید به آن اشاره کرد این است که در پرتو جنگ مشترک آمریکا و اسرائیل با ایران، رویکرد امنیتی و نظامی دولت ایران محکی جدی خورد. در حالی که امپریالیسم آمریکا واضحاً تسلیم ایرانِ پساانقلاب 1357 را روی میز گذاشته و برای نیل به این هدف، به میلیتاریسم و جنگ نیز روی آورده است، عیان شد که دکترین امنیتی-نظامی دولت ایران در مقابل تجاوز امپریالیستی، بازدارندگی ندارد. امروز واضحاً مشخص شده که دولت، جامعه و جغرافیای ایران از طرف دولتهای امپریالیستیِ دارندهی سلاحهای هستهای تحت تهدید حملهی هستهای قرار دارد؛ اسرائیل و آمریکا برای نخستین بار در تاریخ جهان، تأسیسات غنیسازی اورانیومِ در حال فعالیت در ایران را بمباران کردند و جهان با بیتفاوتی تنها به نظاره نشست. تروریسمِ جهانی و میلیتاریسمِ امپریالیسم با اتکاء به توان زرادخانهی اتمی خود، تهدیدی وجودی برای جامعه و جغرافیای ایران ترتیب داد و مشخص شد که دکترین امنیتی-نظامی دولت ایران که مبتنی بر توان موشکی، متحدان منطقهای و دولت در آستانه هستهای (غنیسازی اورانیوم بدون برنامهی ساخت تسلیحات اتمی) است، در مقابل امپریالیسم توان ایجاد بازدارندگی ندارد.
در این لحظهی تاریخی و سرنوشتساز ضرورت دارد که جامعهی ایران همزمان با تلاش و مبارزه برای تقویت مولفههای مقاومت و انسجام اجتماعیِ خود، بر حق خویش برای توان مقابله با تهدید اتمی امپریالیستی نیز تأکید کند. امروز «نقدهای» تسلیمطلبانه و غربگرایانه به رویکرد امنیتی و نظامی کشور به تمامی رسوا شدهاند: آمریکا یک ایرانِ تسلیمشده و تجزیهشده را میخواهد و در 23 خرداد 1404، از میز مذاکره بهعنوان ابزاری برای فریب و حملهی غافلگیرانه به ایران استفاده کرد. «نقدهای» تسلیمطلبانهای که پیش از این، از طرف برخی جریانات سرمایهدارانه مطرح میشد و از دولت ایران درخواست میکرد تا از مولفههای قدرتِ نظامی و امنیتی خود نظیر قدرت موشکی، متحدان منطقهای و برنامهی هستهای دست بشوید، امروز واضح شده است که نه «نقدِ» عقلانی، بلکه درخواستِ خودکشی بوده است.
ما امضاءکنندگان این بیانیه بر این باوریم که نجات ایران و پیروزی قطعی آن بر طرح شوم امپریالیسم آمریکا، صرفاً با رویکرد انقلابیگریِ ضدامپریالیستی و ضدسرمایهدارانه میسّر است. تنها این رویکرد است که تکتک داراییهای مادّی و معنوی جامعه را به داراییهای حقیقتاً همگانی و اجتماعی تبدیل میکند. این خطمشی، با ایجاد فرصتهای برابر برای تمام اعضای جامعه برای دسترسی به ابزارهای تولید و بازتولید اجتماعی و سایر داراییهای مادّی و غیرمادّی این سرزمین، و در یک کلام با تحقق عدالت و آزادی، مردم را بر مناسبات اقتصادی، اجتماعی و سیاسیشان حاکم میسازد. چنین جامعهای با تکتک سلولهای خود در مقابل تهاجم امپریالیستی خواهد ایستاد و در مواجهه با دسیسههای امپریالیستی به دژی رسوخناپذیر تبدیل خواهد شد.
اسمامی امضا کنندگان:
• آقا شاهی - سامان
• آقامعلی - سعید
• آقامعلی - فرشید
• ابوطالبی - علی
• ادب زاده - پریسا
• احمدی - علیرضا
• اسرافیلی - ارشیا
• توتکابنی - نیما
• چراغی - ابراهیم
• حبیب زاده - مهدی
• خادم - نیما
• دشتی مکان - عبدالله
• دولت آبادی - محمد مهدی
• دولت شاه - رضا
• رضایی – رضا
• رضایی - صادق
• رضایی - کاظم
• زینی - امین
• سقایی - سارا
• طالبی سروری - نسرین
• طاووسی - یحیی
• عمرانی - میلاد
• عباسی - آزاده
• فخرایی - پویان
• فرهادی - فرشید
• کریمی - احسان
• کسمایی - مهدی
• لیلازی - فاطمه
• مرادیان - احمد
• مظفری - علی
• موسوی اعظم - مهدی
• میرنوری - مسعود
• نیکزاد - امیر حسین
• هوشیار - علی رضا