مقدمه: این پست نه پیشنهاد فیلم و موسیقی است و نه نقد و نه دقیقا خودم میدانم منظور و مقصودم از این نوشته چه چیزی است، شاید صرفا برای نوشتن باشد. شاید هم به این روال ادامه دادم، به هر حال خوشحال میشم دریچه ای برای گپ زدن با دوستان بشود این نوشته ها.
Stories from the chestnut woods 2019
مهم نیست کدام طرف جبهه قرار بگیری، مهم نیست بجنگی یا نه، بارانِ شومِ جنگ بر سر همه میبارد، حتی آنهایی که هنوز زاده نشده اند. قطراتش خاکِ زمین هارا میشوید و میبرد و حاصلش جبر جغرافیایی بی حاصلی است که بالاجبار مسیر تنگ کوچ برای وهمی از فردای روشن در دوست هارا در ذهن زن جوانی میکارد. نجاری که قصه ای جز خساست و لجبازی و خودخواهی نمیدانست بر حسب اتفاق در جای دیگری جز آنجا که باید، قهرمان قصه ی زنی شد که در خیالش منتظر قهرمان جوانی نشسته بود.
آیا قهرمان ها همیشه جای درست ایستاده اند؟
باد برگ های درخت بلوطِ ریخته شده در قبر خالی از تابوت را فراری داد، مثل خاطرات پیرمرد. نجاری که قبرش بی تابوت ماند، نجاری که در جای اشتباهی قهرمان شد، نجاری که قهرمان قصه ی پریانی شد که احتمالا باورش نخواهی کرد. نجاری که فراموش خواهد شد. قصه ای از یاد خواهد رفت.
خدا قطعا پدر افسرده ایست.
ناخواسته زنی در لحظه ی مرگ خدا از گوشت و خونش موجودیت می یابد، از هم آغوشی زن با جسد پدرش مردی متولد میشود که میراث دار اندوه و درد ابدی پدر است. تک و تنها در دنیایی سراسر وحشت و وهم و رنج. دستی در دست ملال پدر، دستی در دست حماقت مادر، به سوی هیچ و پوچ سرنوشت.
{این یک فیلم تجربی هست، اگر خواستید تماشاش کنید لطفا قبلش سرچ کنید چون احتمالا برای اکثریت خوشایند نباشد تجربه ی دیدنش.}
در انتها آلبوم موسیقی در ژانر free jazz, psychedelic rock از یک سوپرگروپ نوردیک که این روز ها خیلی حال میدهد بهم گوش دادنش. مثل فیلم Begotten این یکی را هم خیلی پیشنهاد نمیکنم چون شنیدنش شاید کمی سخت باشد، مگر اهل جز شنیدن باشید یا تجربه های متفاوت شنیداری را بپسندید.
این هم برای قهوه ی عصر آخرین روز پاییز.
من تجربه ی نوشتن بدین شکل و معرفی کردن فیلم و موسیقی رو نداشتم و نمیدانم مطلوب است یا نه، ولی شاید این رویه را ادامه دادم و حداقل به این نحو ادامه فعالیت بدم در ویرگول. اگر انتقاد و پیشنهادی داشته باشید خیلی خوشحال میشوم.