سعید سعیدی فر
سعید سعیدی فر
خواندن ۴ دقیقه·۴ سال پیش

راز موفقیت فناوران، تمایز اختراع از نوآوری

تجربه چند ساله من در ملاقاتهای متعدد - ارزیابی سرمایه گذاری- با تیمهای فنی و دارای اختراع و مباحثاتی که با اکثر این تیمها در تمایز و فرق اختراع و نوآوری داشتیم باعث شد من یک بار مطلب توصیفی نسبتا جامعی در این خصوص بنویسم شاید برای سایرین هم مفید باشد.

در نگاه اول این واژه‌ها تفاوت زیادی ندارند. بالاخره وقتی چیزی اختراع می‌کنیم باید نوآوری داشته باشیم و بعد از نوآوری داشتن هم حتما اختراع ایجاد می‌شود! گویا هر دو یکی هستند. طبیعتا هر کسی هم در دانشگاه یا آزمایشگاهش اختراعی بکند، برای جامعه نوآوری به ارمغان آورده و همه باید خریدارش باشند و متقاضی آن. ولی این طور نیست. این کلمات و مفاهیمِ پشت آنها تفاوتهایی دارند که عدم شناخت آن برای یک مخترع یا کسی که قصد دارد از اختراعش نفعی به جامعه برساند و برای خود هم عایدی داشته باشد به خطا می‌اندازد و این خطاها منجر به شکست وی می‌شود.

پس کلیدی ترین و زیربنایی‌ترین کارها در ترسیم مسیر موفقیت و طی کردن آن، ابتدا رسیدگی اصولی به مفاهیم است. در تعاریف زیر سعی می‌کنیم به نقطه اشتراک تعاریف مختلف برسیم. به خصوص تعاریفی که در زیست بوم کارآفرینی فناورانه به آن نیاز داریم. ظاهرا بدیهی به نظر می رسند ولی در واقع کلیدی و مهمند.

قطعا شما به تصویر سمت چپ یک نوآوری نمی گویید...
قطعا شما به تصویر سمت چپ یک نوآوری نمی گویید...


تعریف اختراع، اکتشاف

معمولا اختراع به عملِ طراحی و خلق یک دستگاه یا روش یا فرآیندی که پیش از این وجود نداشته است اطلاق می‌شود. در واقع در خلال یک سری آزمایشها و فعالیتها، یک ایده علمی - چند گزاره علمی مرتبط با مسئله - به یک محصول یا رویه قابل مشاهده و تجربه مجدد تبدیل می‌شود. این می‌تواند تولید یک محصول جدید و یا بهبود و ارتقای محصولات فعلی باشد.

اختراعات می‌توانند ثبت و پتنت شوند و مالکیتی برای صاحبان آن ایجاد کنند. یک تفاوت هم البته بین اختراع و کشف وجود دارد و آن این است که در اختراع شما چیزی را ساخته‌اید که پیش از آن وجود نداشته و در کشف شما قابلیتی را می‌یابید و اثبات می‌کنید که پیش از این وجود داشته ولی ناشناخته بوده است. این تمایز هم کمی مهم است.

اختراعات و ابداعات بیشتر زمینه‌های شخصی و حرفه‌ای افراد متخصص را به تنهایی درگیر می‌کنند و عموم افراد در تعیین ابعاد و مشخصات نقشی ندارند جز جامعه محدود علمی که علایق مشترک حرفه‌ای دارند. خیلی از این موارد ممکن است بصورت اتفاقی هم ایجاد شده باشند تا آنجا که به نقش شانس و الهام به دانشمند و مخترع هم می‌پردازند چرا که ناشی از خلاقیت بوده‌اند و این خلاقیتها قابل برنامه‌ریزی کردن و ماشینی شدن نیستند که ما هر فردی را بتوانیم آموزشهایی بدهیم و در زمان مشخصی انتظار اختراع یا کشف از وی داشته باشیم. در صورتی که نوآوری به این شکل نیست. نوآوری جامع تر و فراگیرتر از علاقه های فناوران و دانشمندان علوم محض و مهندسی و کاربردی است. نظام مندتر است.

تعریف نوآوری

نوآوری به تغییری گفته می‌شود که می‌تواند ارزش کاربردی‌ تازه‌ای به محصول یا خدمت اضافه کند و این بر می‌گردد به کسانی که وجود آن ارزش را تایید کنند! که عمدتا و اغلب آنها مخاطب آن محصول یا خدمت و مشتریانش هستند. در مسیر نوآوری از اختراع هم استفاده می‌شود ولی همه آنچه اختراع هست لزوما نوآوری نیست. پس اختراع صرفاً بخش کوچکی از نوآوری محسوب می‌شود.

اگر یک فرمول بشه برای نوآوری نوشت احتمالا شبیه تصویر بالا خواهد بود
اگر یک فرمول بشه برای نوآوری نوشت احتمالا شبیه تصویر بالا خواهد بود

با این حساب نوآوری با ارزشهای ایجاد شده در جامعه سنجیده می‌شود و معیارهای انسانی‌تری را درگیر می‌کند بر خلاف اختراع و اکتشاف که بی ارتباط با ذهنیت، نگاه و تمایل انسانها و جامعه، کار خود را می‌کند و از قوانین طبیعت پیروی می‌کند. در نوآوری ذهنیات، نیازها و تمایلات انسانها اثرگذار و تعیین کننده هستند و این خواستها و تمایلات و نیازها جنبه مالی و اقتصادی پیدا می‌کنند. از اینجا به بعد وجه تجاری نوآوری بیشتر خودنمایی می‌کند.

حالا در بررسی نوآورانه بودن محصول یا خدمت باید از معیارهای بیزنسی و تجاری هم بهره ببریم. میزان استقبال جامعه، استفاده آنها، خرید، درآمد و سود ناشی از آن نوآوری برای کسب و کار یا شخص صاحب نوآوری و غیره. در صورتیکه در ارزیابی یک اختراع صرفا عملکرد صحیح و مورد نظر فنی کافیست فارغ از اینکه به درد کسی بخورد و مسئله‌ای از کسی را حل کند یا خیر! در مباحث نوآوری جمع بزرگتری از متخصصان مختلف علوم انسانی هم به متخصصان فنی و تجربی اضافه می‌شوند. متخصصانی از حوزه‌های مدیریت، حقوق، مالی، جامعه شناسی و غیره.

دقت کرده‌اید وقتی یک مخترع چیزی را ثبت می‌کند یک بازه زمانی نسبتا طولانی حق مالکیت دارد؟ این بازه زمانی فرصتی هست که می‌تواند فرآیند تجاری کردن آن دستاورد را دنبال کند. پس موضوع دوم زمان‌بر است و ابعاد مختلفی غیر از صرف مسائل فنی دارد. این توضیحات شاید برای جا انداختن مفاهیم نیاز باشد!

با این توضیحات آیا نوآوری همان تجاری‌سازی یا بیزنس کردن است؟ خیر. یکی نیستند. باز هم تفاوتهایی وجود دارد. من علاقه مندم این نوشته را به مرور متناسب با فهم بیشتر خودم تکمیل کنم.

فناوریاختراعنوآوریاستارتاپتجاری سازی
فعال حوزه سرمایه گذاری، توسعه کسب و کار و قراردادها
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید