حتی با وجود کمپینهای ژوزه اوت هوادارا در شبکههای اجتماعی، حدس این که منچستر یونایتد با ژوزه مورینیو قطع همکاری کنه سخت بود. اما پس از شکست مقابل لیورپول، مورینیو جدی جدی اخراج شد. به محض برکناری آقای خاص، صفحه اول سایتها و روزنامههای ورزشی پر شد از گمانه زنی دربارهی سکاندار بعدی کشتی توفانزده یونایتد. در حالی که عکس نامزدهای رنگارنگ و مختلف از زیدان گرفته تا کیروش یکی پس از دیگری روی جلد روزنامهها چاپ میشد، سران منچستر یونایتد تصمیم گرفتن برای انتخاب مربی بعدی عجله نکنن و انتخاب سرمربی رو به تابستان موکول کردن و برای خالی نبودن نیمکت، اوله گونار سولشایر، یکی از پیشکسوتان باشگاه، رو به عنوان مسئول موقت روی نیمکت تیم نشوندن.
سولشایر چهارمین سرمبی منچستر یونایتد در دوران پسافرگوسنه. پیشتر 3 مربی با نام بزرگتر و تجربهی بیشتر سر جای فرگوسن نشسته بودن اما هیچکدوم در نهایت نتوانسته بودن با وجود دستاوردهای نسبی، منچستر یونایتد رو به اون غولی که همیشه بود تبدیل کنن. مرد نروژِی که قرار بود موقت باشه حالا یک فصل و نیم دووم آورده و با توجه به حمایت بخش بزرگی از هواداران، پیشکسوتان و سران باشگاه، احتمالا هنوز داستانش با نیمکت باشگاهی که سالها به عنوان بازیکن روی اون نشسته بود، ادامهدار باشه. از لحاظ نتیجه، با این که خوب کار کرده است اما تفاوت چندانی با دیگر مربیان نداشته؛ بهتر از بعضی فصول، و بدتر از بعضی فصول.
در حال حاضر منچستر یونایتد در هر 3 جام شانس رسیدن به هدف خودش رو داره. در لیگ اروپا، با زدن 5 گل در خانه حریف عملا در ¼ نهایی حضور دارن و راهشون برای قهرمانی تابدینجا هموار به نظر میرسه. در جام حذفی هم در ¼ هستن و باید پس از تعطیلات به مصاف نورویچ برن. در لیگ برتر (که مهمترین جبههایه که توش مشغول نبرد هستن)، با وجود حضور در رده 5ام، در حالی که کماکان 9 بازی و 27 امتیاز در دسترسه، تنها 3 امتیاز با رده 4ام فاصله دارن. وضعیتی که نمیتنه بد باشه و در واقع باید در انتهای فصل قضاوت بشه. هیچ کس نمیتونه بگه کسب رتبه 4ام و قهرمانی در لیگ اروپا و حذفی دور از دسترسه، ولی از اون طرف عدم موفقیت در هر 3 جبهه هم بی احتمال نیست.
ولی دلیل اصلی این حمایتی که گفته شد نه در نتیجه، که در نوع رویکرد اولهست. سولشایر برای بازگرداندن منچستر یونایتد به شرایط ایدهآل، به جای اینکه دست به دامن روشهای عجیب و غریب و مختلف بشه، به سنتهای منچستر یونایتد رو آورده. پرورش بازیکنان جوان، اضافه کردن استعدادهای موجود در آکادمی و قرار دادن یک هستهی بریتانیایی در تیم.
طبق گزارش منتشر شده در سایت رسمی منچستر، شاگردان سولشایر جوانترین تیم لیگ برتر انگلیس هستن. میانگین سنی ترکیب اصلی منچستر یونایتد در 29 بازی فصل 24 سال و 9 ماه بوده که کمتر از همهی تیمهای انگلیسیه. از بین بازیکنان جوانی که در ترکیب منچستر یونایتد حضور دارن، مارکوس راشفورد، اسکات مک تومینای، برندون ویلیماز، اکسل توانزبه و میسون گرینوود از بازیکنان آکادمی منچستر یونایتد هستن. همچنین بقیه بازیکنای مستعد آکادمی هم به نسب تایم بازی بسیار خوبی در اختیارشون قرار گرفته و تا جایی که شده شاهد حضور گومز، گارنر و تاهیت چونگ هم بودیم.
با وجود کمک شایانی که که جوانگرایی به آیندهی تیمها میکنه اما به هیچ وجه پایین آوردن سن امری خالی از هزینه نیست. جوان بودن اغلب بازیکنان تیم پیش از هر چیزی طبیعتا باعث کمبود تجربه میشه. تیمی که اکثر بازیکنانش جوان هستن در انگیزه، ذهنیت و رویکرد در برابر بازیهای مختلف دچار مشکلاتی میشه. در حالت عادی بازیکنان 19-20 ساله چون زمان زیادی در اختیارشون نیست، برای کوچکترین فرصتها هم انگیزه فراوانی میگیرن، ولی هر هفته بازی کردن داستانش فرق داره. برای یک لیگ ماراتنگون، که همه بازیها در راه قهرمانی مهمن، اغلب بازیکنان جوان اون میداندیدگی لازم رو ندارن و به وضوح دست کم گرفتن تیمهای ضعیفتر و افت انگیزه در بازیهایی که اصطلاحا ویترینی نیستن در بازیشون به چشم میخوره و این پدیده میتونه باعث از دست رفتن امتیازات بسیاری بشه.
اگر تعداد جوانان یک تیم زیاد نباشه، بازیکنان با تجربهتر میتونن نارساییهای اشتباهات ناشی از کمبود تجربه و عدم بلوغ ذهنیتی هر کدام از این بازیکنا رو خنثی کنن اما در تیمی با اکثریت بازیکنان جوان؛ این خنثی شدنه رخ نمیده و اتفاقا جمع آثار این اشتباهات از یک تیم عادی خیلی بیشتر میشه. مسئلهای که با بررسی نتایج منچستر یونایتد به سادگی میشه کامل لمسش کرد.
شاگردان اوله گونار سولشایر در فصل جاری لیگ برتر، در 29 بازی، 12 مرتبه پیروز شدن و در 17 بازی دیگه، 8 شکست و 9 تساوی دارن. نکتهی مهم دربارهی این نتایج اینه که در بازی مقابل 5 تیم دیگری که به همراه شیاطین سرخ، از شانسهای کسب سهمیهی لیگ قهرمانان اروپا در انگلیس هستن (لیورپول، تاتنهام، منچستر سیتی، لستر سیتی و چلسی) موفق شدن نتایج بسیار خوبی به جا بگذارن. پیروزی رفت و برگشت مقابل منچستر سیتی گواردیولا، پیروزی رفت و برگشت مقابل چلسی، پیروزی در تنها بازی انجام شده مقابل لستر و پیروزی در تنها بازی برگزار شده مقابل تاتنهام ژوزه مورینیو به همراه یک تساوی و یک شکست مقابل لیورپول نتایج منچستر یونایتد مقابل تیمهای مدعی امسال لیگ برتر بوده. این در حالیه که تساوی مقابل لیورپول (که تا واپسین دقایق بازی پیروزی بود) نیز کم از یک پیروزی نداشت چه آن که در اون بازه، لیورپول همهی تیمها رو یکی پس از دیگری شکست میداد و کشیدن ترمز این تیم، شایستهی تحسین بود. از اون طرف حدود 65٪ شکستهای منچستر یونایتد مقابل تیمهای نیمهی پایین جدول مانند بورنموث و واتفورد بوده که این تناقض بزرگ در نحوهی نتیجه گیری مقابل تیمهای بزرگ و کوچک از رویکرد غیر حرفهای ِ برخاسته از تجربهی اندک ترکیب بسیار جوان منچستر یونایتد بید وگرنه اون لازمههای فوتبالی خام، در این تیم به وضوح وجود داره.
منچستر یونایتد با علم به این اثر منفی، با دیدی آیندهنگرانه، اثرات منفی تصمیمشون در فصل جاری رو پذیرفتهند و بی شک به زودی ثمرهی این تصمیم شجاعانهی رو خواهند دید. نگاهی به خریدهای منچستر یونایتد کمک بهتری به درک میزان پایبدنی اوله گونار سولشایر به ایدههای آیندهنگرانهی برخاسته از سنت منچسترش داره.
در تابستان منچستر یونایتد 3 خرید انجام داد که هر 3 خرید همزمان با رفع مشکلات فراوان تاکتیکی، هم بازیکنان جوانی بودن و هم در راستای تشکیل هستهی بریتانیایی، که همواره در طول تاریخ تاروپود منچستر یوناید را تشکیل بودن بود. در حالی که ژوزه مورینیو اعتقاد داشت که خرج کردن مبلغی برابر با قیمت مهاجمین تراز اول برای مدافعین غلطه، سولشایر مبلغ سترگی از بودجه خریدش رو معطوف به جذب یک مدافع میانی کرد و با مبلغی که رکورد پرداخت هزینه برای جذب یک مدافع محسوب میشه، هری مگوایر کاپیتان لستر سیتی و یکی از بهترین مدافعین میانی فصل گذشته لیگ برتر رو سرخپوش کرد. هر چند عملکرد مگوایر در سایه مبلغ انتقالش قرار گرفته (و البته شاید چند عملکرد بد هم از او ثبت شده باشه) اما تفاوت خط دفاعی شیاطین سرخ در فصل جاری، که مگوایر در تمام دقایق آن به میدان رفته ، با فصل گذشته کاملا محسوسه و بخش بزرگی از مشکلات دفاعی منچستر یونایتد به کلی رفع شده. علاوه بر تاثیر غیرقابل انکار روی عملکرد دفاعی تیم، مگوایر به عنوان یک رهبر و پیشوا نیز کمکهای زیادی به تیمش کرده. نباید فراموش کرد که منچستر یونایتد جوانترین تیم فصل جاری لیگ برتر انگلیسه و داشتن و جذب یک رهبر در زمین براشون کاملا الزامی بود.
آرون وان بیساکا دفاع راست کریستال پالاس که از پدیدههای فصل قبل لیگ بود با مبلغ قابل توجه 55 میلیون یورو و دنیل جیمز وینگر سوانزی با مبلغ 17 میلیون یورو که هر دو تنها 21 سال سن داشتن دیگر خریدهای سولشایر بودند. وان بیساکا با وجود این که در فاز حمله هنوز جای زیادی برای پیشرفت داره اما در فاز دفاعی، با وجود سن اندکش یکی از بهترین مدافعین کناری این فصل اروپا بوده و تکلهای موفقش شهرت فراوانی پیدا کرده. دنیل جیمز هم با وجود هزینهی اندک کمک فراوانی به منچستر یونایتد کرده و علاوه بر 9 گلی که یا به ثمر رسانده یا ساخته، با سرعت بسیار بالاش نقش پررنگی در حملات منچستر یونایتد ایفا میکنه.
روملو لوکاکو، متیو دارمیان، کریس اسمالینگ و الکسیس سانچز فروشهای منچستر بودن. بازیکنانی که هیچ کدوم در فصل قبل درخشش آنچنانیای نداشتن. میشه بدون کوچکترین تردیدی گفت همه این فروشها نه تنها صحیح که ضروری هم بودن، فقط جا داشت یک مهاجم ذخیره و یک هافبک به ترکیب تیم اضافه میشدن. اتفاقی که با 6 ماه تاخیر رخ داد و در نیم فصل، برونو فرناندس و اودیون ایگالو به منچستر اضافه شدن. برونو فرناندس با وجو هزینهی نه چندانی بالایی که برای منچستریها داشته، اثر فوری و بزرگی گذاشته اودیون ایگالو هم به عنوان یک بازیکن رایگان عملکرد بسیار خوبی از خودش نشان داده و هر چند در حد یک مهاجم اصلی روی او حساب نمیشه، در بازیهایی که به میدان رفته موثر بوده و تا بدینجا در تمام بازیهایی که از ابتدا به میدان رفته موفق به گلزنی شده ؛ رکورد او در 3 شروع، 4 گل و 1 پاس گل بید.
درباره خریدهای اوله خود اوله بهترین توضیح رو میده:
کسی رو میخوایم که خودش از صمیم قلبش بخواد در منچستر باشه و بدونه بودن در منچستر یونایتد یعنی چی.
برای سال آینده هنوز هیچ چیز مشخص نیست ولی شایعات و اخبار اهداف منچستر یونایتد رو تا جایی مشخص کرن. جذب یکی از بین گریلیش و مدیسون که به نظر میرسه گریلیش باشه؛ اقدام برای سانچو و هری کین و جذب یک مدافع میانی دیگه که اسم کولیبالی بیش از هر کسی برده شده. (جدیدا پائولو نونمولا از تلاش منچستر یونایتد برای جذب بونوچی هم خبر داده که از دید من خبر دروغی نیست. بار دیگه بازیکنای انگلیسی، با سن کم یا نسبتا کم (مثلا مگوایر با اینکه 26 ساله بود و جوان نبود (هر چند سن بالایی هم نداره و راحت 6 سال جا داره) ولی برای بازیکنی با اون ویژگیها و اون قدرت رهبری سن نسبی پایینی داشت و همین برای کین هم برقراره.)
امسال با وجود این که از لحاظ نتایج کار اوله واقعا خاص نبوده ولی این که همزمان تونسته از یک طرف برای رسیدن به تمامی هدفهای فصل در این مقطع از فصل همه شانسها رو زنده نگهداره و چه بسا به همهشون برسه و از اون طرف تیم رو جوان کرده، جوانان رو چکش کاری کرده و یک تیم یکدست، جاه طلب و شایسته، متشکل از تعداد زیادی از بازیکنان آکادمی و با اکثریت بریتانیایی بسازه که منچستر یونایتد رو در جایی قرار داده که سال آینده با اضافه شدن دو سه تا یار جدید بالاخره میتونه برای قهرمانی بجنگه شایسته تحسینه. سولشایر خودش سالها در محیط منچستر قبلی و زیر دست فرگوسن بوده، چندین سال روزانه معنی واژه منچستر یونایتد رو با گوشت و پوست خودش لمس کرده و امروز با پیاده کردن نوع امروزیتر همون اصول، کاری که مربیان بزرگتر پیشتر نتونسته بودن بکنن رو انجام داده. اوله حتی اگه سال بعد خودش هم روی نیمکت نباشه، با این میراث، نقشش در آیندهی منچستر یونایتد غیر قابل انکار خواهد بود.