ویرگول
ورودثبت نام
pH Podcast
pH Podcastاین پادکست برای شنیده شدن صدای کارآفرینان و متخصصانی هست که باید بیشتر دیده شوند، کسانی که مسیر را واقعا طی کردند و داستان‌های شنیدنی دارند
pH Podcast
pH Podcast
خواندن ۵ دقیقه·۴ ماه پیش

سقوط به صدر ( لری تسلر‌ )

سقوط به صدر برنامه‌ای از کانال یوتیوب pHpodcast
در این برنامه ما سراغ افرادی می‌رویم که در عین گمنامی بسیار تاثر گذارند

برای شروع داستان این قسمت ازتون میخوام که  فکر کنین الان پشت کامپیوتر یا موبایلتون نشستین و میخواین یک متن رو چندبار بنویسید ولی شما نمی‌تونستین اون متن رو کپی کنین، چیکار می‌کردین

باید یه جمله رو،۲۰ بار دستی تایپ می‌کردین. اونم بدون غلط

اینجا بود که قهرمان ما کپی پیست رو اختراع کرد

شاید حدس زده باشین که میخوام داستان زندگی و چالش‌های لری تسلر رو براتون تعریف کنم برنامه‌نویسی که کار با کامپوتر رو برای ما راحت‌تر کرد وقتی تو فضای اینتنرنت فارسی اسمش رو گوگل می‌کنین فقط چند تا متن کوتاه میبینید ولی امروز قراره بریم دنبال لری تسلر قهرمان بی‌نام

لری تسلر متولد نیویورک بود تو محله‌ی شلوغی بزرگ شد و اونجا پر بود از آدم‌هایی که دنبال رؤیاهاشون بودن

اون عاشق حل مسئله بود ولی نه از اون آدم‌هایی که فقط سر کلاس ریاضی حل می‌کنن از همون اول هدفش این بود که دنیا رو کمی راحت‌تر کنه

وقتی وارد دانشگاه شد، فهمید بیشتر نرم‌افزارها آدمو گیج می‌کنن یعنی باید کلی دکمه بزنی، وارد یه فضای خاص بشی بعد تازه بتونی یه کار ساده مثل ویرایش متن انجام بدی

اونجا بود که لری با خودش گفت مگه مجبوریم

تسلر اوایل دهه‌ی ۷۰، مسیری بهم‌ریخته داشت: طلاق گرفت و  دخترش رو به یک جامعه کوچک در اورگان برد و به جنبش‌های فرهنگی مخالفت با جنگ و سیستم رفت اونجا لری کلاس‌هایی درباره تکنولوژی و مخالفت با انحصار شرکت‌ها مثل آی بی ام برگذار می‌کرد جایی که ایده‌های انقلاب کامپیوتر امروزی شکل گرفت و اون همراه با دوستاش نشریه و کاتالوگ درست می‌کردند و برای اینکار متن‌ها رو به صورت دستی از روی کاغذ برش می‌دادند و روی کاغذ دیگه‌ای می‌چسبوندن و آماده چاپ می‌کردند و این کار باعث شد که لری تلاش کنه تا  این روش در آینده روی کامپیوتر‌ها هم قابل اجرا باشه.

بعد از شرکت در جنبش‌های فرهنگی لری همچنان دغدغه‌هاش همراهش بود  تا جایی که در جواب سخت بودن کار با نرم‌افزارها با خودش گفت مگه مجبوریم

تسلر رفت توی یه آزمایشگاه به اسم زیراکس پارک جایی که خیلی‌ها فقط ازش شنیدن، ولی نمی‌دونن نصف چیزایی که امروز تو لپ‌تاپ‌مون داریم اونجا ساخته شده

مثل موس رابط گرافیکی و خیلی چیزهای دیگه

اونجا لری با یه تیم کوچیک شروع کرد روی چیزی کار کنه که حالا می‌شناسیمش چیزی به اسم به اسم کپی پیست

ایده خیلی ساده بود اگه یه جمله خوب نوشتی لازم نیست دوباره تایپش کنی فقط انتخابش کن کپی کن  و بچسبونش یه جای دیگه

ولی اون موقع این ایده برای خیلی‌ها عجیب بود چون هنوز همه فکر می‌کردن آدم باید با کامپیوتر مثل ماشین حساب رفتار کنه نه مثل دفتر نقاشی

 چالش‌هاش کم نبود لری آدمی نبود که فقط دستور بده می‌نشست پای کُدها، خودش آزمایش می‌کرد

اما همیشه یه مانع بود بعضی‌ها قبول نمی‌کردن که کار با کامپیوتر باید ساده باشه

خیلی از همکارهاش می‌گفتن اگه زیادی آسونش کنیم کاربر هیچی یاد نمی‌گیره

اما لری برعکس فکر می‌کرد می‌گفت اگه سختش کنیم، اصلاً کسی استفاده نمی‌کنه

تو  اون زمان برای کار با کامپیوتر باید وارد یه مود خاص می‌شدی تا بتونی کاری که میخوای رو انجام بدی و سخت بود لری انقدر به فکر تغییر این مسیر و راحت‌تر کردن مسیر بود که یه بار پلاک ماشینش رو عوض کرد و گذاشت نو مودز یعنی ما هیچ مود خاصی نمی‌خوایم

تسلر عاشق ساده‌سازی بود یه بار یه  فروشنده بهش گفت نرم‌افزارها خیلی غیرصمیمی هستن لری گفت پس بذارید دوست‌داشتنی‌شون کنیم و واژه‌ی یوزر فرندلی از اونجا متولد شد

 ورود به اپل رو میشه دوران طلایی لری دونست

سال ۱۹۸۰ لری رفت اپل. اون موقع، استیو جابز با استیو وازنیاک داشتن انقلاب کامپیوترهای شخصی رو راه می‌نداختن

که من زندگی استیو وازنیاک و داستان جالب از دست‌دادن حافظشو رو تو اپیزود قبلی براتون تعریف کردم و بهتون پیشنهاد می‌دم بعد این ویدیو حتما ببینیدش

تسلر وارد تیم اپل شد و گفت

بذارید من رابط کاربری رو آسون کنم و سیستم آلتو رو به تیم نشون داد و استیو جابز که حیرت‌زده شده بود بهش گفت تو روی معدن طلا نشستی و در تیم توسعه مکینتاش فعالیت کرد و تجربه کاربری راحت و ساده‌ای رو به کاربران اپل داد.

 مردم  حتی نمی‌دونستن که باید ازش تشکر کنن چون اون‌موقع‌ها اسماشون توی صفحه اباوت نمی‌اومد

البته باید بهتون بگم تسلر کلا آدمی نبود که دنبال شهرت باشه همیشه هم یه جمله رو تکرار می‌کرد من کارمو خوب انجام می‌دم وقتی مردم اصلاً نفهمن که کار من چی بوده و یه جمله طلایی ازش به یادگار موند اون گفت ساده کردن یه برنامه، خودش کار خیلی سختیه. ولی ارزشش رو داره


سال ۱۹۹۰ تسلر مدیر پروژه اپل نیوتون شد یکی از اولین دستگاه‌های جیبی هوشمند اما تصمیماتش باعث شکست پروژه شد مثل انتخاب استفاده از نرم‌افزاری که باعث شد زمان معرفی دستگاه تأخیر پیدا کنه و اپل میلیون‌ها دلار ضرر کرد

لری قبل از عرضه رسمی نیوتون گروه تحقیق خودش را تعطیل کرد و در ۱۹۹۷ از اپل استعفا داد

تسلر خیلی زود از اپل جدا شد و شرکت خودش رو برای آموزش کودکان تأسیس کرد اما اون موقع بازار آموزشی رکود داشت بعد از اون تو آمازون به عنوان معاون تجربه خرید فعالیت کرد اگه میخواین بدونین چیکار میکرد باید بگم فرض کنید رفتین توی یه سایت و میخواین هدفون بخرین اگه تونستی راحت پیداش کنین و به سادگی یه کلیک به سبد خرید خودتون اضافش کنین و پرداخت رو انجام بدین باید بدونین که این کار آدم‌هایی مثل لری هست  تسلر تو یاهو هم معاون تجربه کاربری بود و اینجا دیگه فقط برای کارش با مسیر فروش درگیر نبود و سعی می‌کرد کاربر در لحظه ورود به سایت بتونه بهترین حس رو بگیره و کار با سایت براش گیج‌کننده نباشه بعد از یاهو تا اواخر عمرش مشاور مستقل رابط کاربری موند.

وقتی تو سیلیکون ولی همه دنبال این بودن که قوی‌ترین سریع‌ترین و پیچیده‌ترین نرم‌افزارها رو بسازند لری همیشه می‌پرسید چطور میتونیم کاری کنیم که کاربر کمتر اذیت بشه و به همین خاطر لقب پدر کامپیوتر‌های کاربرپسند رو بهش دادن

لری تسلر در سال ۲۰۲۰، در سن ۷۴ سالگی از دنیا رفت نه بخاطر بیماری خاص یا مشکلی فقط رفت و ما هنوز هر روز بی‌سر و صدا از اختراع مردی استفاده می‌کنیم که سعی کرد زندگی دیجیتال ساده و بی دردسرتر باشه خداحافظ مرد خلاق

استیو جابزتجربه کاربریرابط کاربری
۰
۰
pH Podcast
pH Podcast
این پادکست برای شنیده شدن صدای کارآفرینان و متخصصانی هست که باید بیشتر دیده شوند، کسانی که مسیر را واقعا طی کردند و داستان‌های شنیدنی دارند
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید