✍️ صادق زیباکلام
قیمت پراید بالا رفته بود و رئیس جمهور برای پایین آمدن آن "دستورات لازم" را صادر کردند؛ قیمت مسکن بالا رفته بود و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام،"دستورات لازم" را به مسئولین را صادر کردند. سیل آمده بود و مسئولین ضمن بازدید ازمناطق سیلزده "دستورات لازم" را صادر فرمودند. رئیس قوه قضاییه ضمن بازدید ازسیستان و بلوچستان "دستورات لازم" را بمنظورِ محرومیت زُدایی ازآن استان صادر کردند؛ رئیس مجلس در سفرشان به کرمانشاه "دستورات لازم" را بمنظورایجاد اشتغال صادرکردند. چقدراین جملات برایمان آشنا هستند.صدور"دستورات لازم"،بجای ریشه یابی علت. علت فقر، علت بیکاری، علت بالا رفتن قیمت پراید و...
باوری در میان مسئولین ما بوجود آمده، که اگر پیرامون مشکلی دستوری صادر شود، آن مشکل حل خواهد شد.در دوران آقای احمدی نژاد که این داستان دیگرحکایتی شده بود. نمیدانم چقدر یادتان میاید که در سفرهای استانی ظرف ۴۸ ساعت،"صدها" طرح های بزرگ و کوچک استانی بررسی، تصویب و برای اجرا به مسئولین ابلاغ میگردید.
اگرفرضمان براین باشد که مسئولین قصد تبلیغ ندارند و واقعاً تصور میکنند که وقتی "دستوراتِ لازم" را صادرمیکنند، تغییری بوجود میآید و ریشه یابی علت مهم نیست، دراینصورت ایکاش برای یکبارهم که شده شش ماه یا یکسال بعد ازصدور"دستورات لازم"، یک بررسی هم میفرمودند که چقدرتغییرصورت گرفته و چرا.
مشکل فقط این نیست که "دستورات لازم" یک ژست تبلیغاتی بیشترنیست. مساله مهمتر آنست که اگرحتی فرض بگیریم که پیشرفتی هم صورت بگیرد، با پرسش بنیادیتری پیرامون نحوه مدیریت نظام روبرو میشویم. معنی دیگرنظام مدیریتی "صدورِ دستوراتِ لازم" آنست که اگرآن دستورات صادر نشده بودند، اتفاقی هم پس نمیافتاده. یعنی کارکرد نظام ما بگونهای است که مجریان ومقاماتِ دیگرعملا کارهای نیستند وپیشرفت فقط زمانی صورت میگیرد که "دستوراتِ لازم" به آنها ابلاغ میگردد.تاقبل از آن، آب هم از آب تکان نمیخورد.گویی خود مجریان عقلشان نمیرسیده که چه اقدامی میبایستی انجام میدادند تا ازجانب مسئولین ارشد نظام ضمن بازدید یا سفرهای استانی،"دستورات لازم" به آنان ابلاغ شود.
یعنی نظام مدیریتی از این فاجعه آمیزتر نمیشود که هیچ کس تا قبل از صدور "دستوراتِ لازم" عقلش نمیرسیده که کاری انجام دهد. همه میبایستی صبر میکردند تا "دستوراتِ لازم" از جانب مسئولین بلندپایه صادر میشد.