انیمه سی شصت
انیمه سی شصت
خواندن ۸ دقیقه·۲ سال پیش

علت محبوبیت بیش از حد آکاتسوکی چیست؟❤️‍?

امروز در سایت اوتاکو24 اومدیم که یه مقاله جانانه از آکاتسوکی تقدیم شما عزیزان ناروتو فن کنیم، آکاتسوکی سازمان نینجا های شرور دنیای ناروتو که خیلی از طرفدارای ناروتو بسیار به خود سازمان آکاتسوکی و افرادش علاقه مند هستن.میخواییم یکم بیشتر علت این علاقه رو بشکافیم، با ما تا ادامه این مقاله همراه باشید:)

یکی از نقاط قوت انیمه ی ” ناروتو شیپودن” وجود ویلن های عمیق است که بی شک برخی از آن ها در دنیای انیمه تکرار نشدنی هستند. اگرچه در سری ” ناروتو” با گروه آکاتسوکی تا حدی آشنا می شویم اما در سری ” ناروتو شیپودن” این گروه تقریبن تمام صحنه را از آن خود می کنند و در جذابیت هایشان آن قدر پیش می روند که نمی توانید از آن ها متنفر باشید حتا زمانی که دست به کشتار و قتل شخصیت های محبوبتان می زنند

1. شروع آکاتسوکی


آکاتسوکی را می توان نماد تمام آرزوهای خوش برباد رفته دانست؛ گروهی که به سرکردگی سه نفر از کودکان جنگ زده ی خوش قلب شروع به کار می کند. حتا نام این گروه نوید روزهای خوشی را می دهد که تنها انسان های خوش قلب می توانند آن را ببینند چرا که امید داشتن به روزهای بهتر، شجاعت زیادی می طلبد.

آکاتسوکی در آغاز با نامی به معنی (( صبح جدید یا طلوع جدید)) آغاز می شود و رفته رفته ارزش هایش را از دست می دهد و با ایدئولوژی جدیدی کارش را ادامه می دهد. این ایدئولوژی جدید (( ماه سرخ)) است که توسط رهبر جدید گروه تعیین می شود.

در واقع آکاتسوکی را می توان شامل دو دوره دانست؛ یکی دوره ی (( نینجاهای طلوع جدید)) و دیگری دوره ی (( فریب ماه سرخ)). اگر از لفط فریب استفاده شده دلیلش این است که تقریبا همه ی اعضای گروه حی توبی تا نیمه ی پایانی انیمه در مورد هدف اصلی گروه دچار فریب اند و حتا نمی دانند دقیقن توسط چه کسی کنترل می شوند.

در ادامه به بررسی بعضی مشخصه های اعضای گروه آکاتسوکی پرداخته شده…

2. جاودانگی و آرزوهای برآورده نشده


در فرهنگ های آسیایی باوری هست که می گوید (( اگر کسی بمیرد و آرزویی داشته باشد که برآورده نشده روحش نمی تواند به جهان مردگان برود مگر زمانی که آرزویش برآورده شود.)) همان طور که در مقالات پیشین گفته شد ” کیشیموتو” خالق مانگای ” ناروتو” و ” ناروتو شیپودن” در خلق شاهکارش از پایه های فولکلوریک و فرهنگ عامه ی مردم آسیا استفاده های زیادی کرده که همین امر هم یکی از دلایل تبدیل شدن این اثر به یک شاهکار ماندگار است.

کیشیموتو” بار دیگر از این باور فرهنگی استفاده کرده و آنتاگونیست های قدرتمندی را خلق کرده. برای مثال به ” ساسوری” می پردازم؛ در اولین قسمت ما با ” ساسوری” و ” دیدارا” مواجه می شویم، ساسوری نینجای عروسک بازی است که قادر است با قدرت عروسک هایش یک کشور را نابود کند.

او خود را این طور معرفی می کند (( من انسانی هستم که نتونسته کاملن به عروسک تبدیل بشه)). این جمله ی دردناک از یک ویلن شنیده می شود و چنان دردی به قلب مخاطبش وارد می کند که خواه ناخواه او را وادار به دوست داشتنش می کند. ساسوری به نوعی جاودانگی دست یافته اما چرا؟ او در کودکی پدر و مادرش را از دست داد و با تبدیل کردن آن ها به عروسک، رویای در آغوش گرفته شدن توسط والدینش را شبیه سازی کرد، برای همین هم بود که او بی پشیمانی سعی کرد خودش را به عروسک تبدیل کند تا بتواند کنار خانواده ای که خیلی زود از دستش داد به زندگی ادامه بدهد.


3.اتحادی سست، مسیری تزلزل ناپذیر


در نگاه اول گروه اکاتسوکی جمعی از چند نینجای مطرود به نظر می رسد که به شدت با هم متحدند و نقطه ی قوت شان همین اتحادشان است، اما در واقع این گروه جز در یکی دو مورد کاملن عاری از اتحاد عاطفی است و تنها چیزی که باعث گرد آمدن اعضایش دور هم شده (( دشمن مشترک)) است؛ دشمن مشترک آن ها (( جهان نینجاها)) است که آن را مسبب جنگ و درد و رنج خودشان می دانند. اعضای گروه های دو نفره ای که در گروه آکاتسوکی وجود دارند آن قدر با هم بحث می کنند که وقتی یکی می میرد و دیگری ناراحت نمی شود اصلن مخاطب را شوکه نمی کند.

اگرچه این بگو مگو ها به هیچ وجه مانع گام برداشتن آن ها در مسیر تعیین شده توسط ” پین” نمی شود اما بعضی از اعضای گروه حتا منتظر فرصت برای مبارزه و کشتن همدیگر هستند. ” دیدارا” را به خاطر بیاورید که قصد داشت تکنیک مخفی اش را برای مبارزه با ایتاچی نگه دارد چرا که در اولین مبارزه اش با ایتاچی، در کمتر از چند ثانیه شکست خورده بود و این تحقیر را شایسته ی هنر خود نمی دانست. او حتی حاضر بود برای شکست دادن ایتاچی جانش را هم از دست بدهد اما با این حال به مسیر تعیین شده توسط رهبر گروه پایبند بود.


4. یک گروه استثنایی


در میان اعضای گروه آکاتسوکی یک گروه هست که اتحاد بسیار بالایی دارند و آن گروه جذاب (( ایتاچی و کیسامه)) است؛ بر خلاف سایر گروه های دو نفره ی آکاتسوکی، این دو ویلن محبوب نه تنها با هم بحث نمی کنند بلکه آن قدر به هم اهمیت می دهند که وقتی باران می بارد کیسامه از ایتاچی می خواهد مراقب سلامتی اش باشد و زیر باران نماند. او حتا به درخواست ایتاچی مقابل اعضای گروه ” ساسکه” می ایستد و می گوید (( ایتاچی سان می خواد تنها با برادرش مبارزه کنه)). راستش این حد از احترام کیسامه به ایتاچی به هیچ وجه بی دلیل نیست، اصلن مگر احترام گذاشتن به ” اوچیها ایتاچی” نیاز به دلیل دارد؟

کیسامه تنها کسی نیست که به ایتاچی اهمیت می دهد بلکه ایتاچی هم بر خلاف سکوتش در برابر بقیه، با کیسامه درباره ی نظرش در مورد ” بشر و صلح ” حرف می زند و به او می گوید که هیچ معلوم نیست آدم ها در آخرین لحظات عمرشان تغیر کنند و تغییر موضع بدهند.

5.یک عضو سابق و عضو آینده ی محشر


پیش تر گفته بودم که ” اوروچیمارو ” یکی از متفاوت ترین ویلن های جهان ” ناروتو” و ” ناروتو شیپودن” است و حالا باید این عضویت او را افتخار بزرگی برای آکاتسوکی دانست، افتخاری بزرگ اگرچه ننگین. اوروچیمارو برای صلح و تحقق رویای رهبر گروه به این گروه نپیوست بلکه او همان طور که همیشه عمل می کرد عمل کرد؛ به دنبال چیزی رفت که بدجور چشمش را گرفته بود و آن چیزی نبود جز قدرت چشمی اوچیها ایتاچی. اگرچه شکست دادن اوروچیمارو برای هیچ کس آسان نبوده اما ایتاچی تنها در چند ثانیه او را اسیر تکنیک خود کرد و بار دیگر ثابت کرد که ایتاچی با همه ی شخصیت های کیشیموتو سنسه فرق دارد.

اما ماجرای عضو آینده ی محشر را برای جلوگیری از اسپویل شدن ماجرا ناگفته میگذارم و تنها به گفتن این که بعدن یکی دیگر از اعضای کونوها برای مدتی کوتاه به این گروه ملحق می شود کفایت می کنم.


6. قهرمان های شکست خورده

شاید آکاتسوکی را مظهر قتل و کشتار بدانید اما باید گفت اعضای این گروه همگی می توانستند قهرمان باشند اگر در زمانه ای دیگر و در شرایطی بهتر زندگی می کردند؛ اگرچه این موضوع به هیچ وجه کشتارهای آن ها را توجیه نمی کند.

اعضای گروه آکاتسوکی شاید جنگ جوهای قوی و محکمی به نظر برسند ولی اتفاقن و دقیقن افرادی هستند که نتوانستند در برابر شرایط بجنگند و از ” قهرمان درونشان” دفاع کنند، آن ها خود را تسلیم شرایط سخت و درد کردند و همین باعث شد آن ها به جای تبدیل شدن به پروتاگونیست به ویلن های داستان تبدیل بشوند. آن ها می توانستند قهرمان باشند اما (( ناروتویی)) نبود که آن ها را نجات بدهد و این گونه آن ها تبدیل به قهرمان هایی شکست خورده شدند.

در واقع آکاتسوکی را می توان از این نظر نماد انسان های سرخورده ی جامعه دانست چرا که واقعیت این است که هیچ کس آن قدر قوی نیست که در برابر فشار جامعه ایستادگی کند به خصوص اگر قلبی مهربان مثل رهبر گروه آکاتسوکی داشته باشد.

7. رهبر گروه


در آغاز رهبری گروه با یکی از سه بنیان گذار است و بعدها پین رهبر گروه می شود، برای جلوگیری از اسپویل شدن در اینجا فقط  به ” پین” می پردازم.

پین همان طور که خیلی بی پرده و رک از اسم و شعارش مشخص است نماد انسانی درد کشیده در جامعه است که در برابر درد توان مقاومت نداشته و شکسته است. پین را شاید بتوان با احساس ترین و حساس ترین ویلن سری ” ناروتو شیپودن” دانست، او ظاهری کاملن سرد و بی روح دارد، حتی میله هایی که توی صورتش هستند باعث می شوند ظاهرش سردتر به نظر برسند، تا به حال در هیچ مبارزه­ ای شکست نخورده و همین که او را می بینیم می دانیم که فاجعه ای قرار است بر سر کاراکتر محبوب نارنجی پوشمان، ناروتو، نازل بشود.

اما پین واقعن کیست؟ جواب این سوال آن قدر مهم است که می تواند بسیاری گره های فلسفی این اثر را باز کند؛ پین انسانی زود رنج با قلبی حساس  است که قدرتش را از عشق می گیرد و زمانی که عشقش راه به جایی جز فاجعه نمی برد تصمیم می گیرد عشقش را تبدیل به نفرت کند. می توان گفت که پین یک کاراکتر نیست بلکه یک فلسفه است که در جمله ی خودش نمایان می شود: (( درد را بشناس))، او منشا درد خود را مرگ عزیزانش معرفی می کند و برای همین هم هست که وقتی عزیزان دیگران را می کشد دردی حس نمیکند؛ او دیگران را مستحق این درد می داند.

برای مقالات بیشتر با ما همراه باش

https://otaku24.ir/blogs/
گروهشبیه سازیشروع کارآکاتسوکی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید