تعطیلی پس از تعطیلی حکایت این روزهای اغلب استانهای کشور است. قطعی برق به اندازه کافی در امورات اداری، فعالیت کاری و همچنین مسائل روزمره زندگی مردم ایجاد مشکل می کرد اما حالا چند روزی است که عصرها چشم و گوش کارمندان و دانشجویان به اخبار رسانههای کشور است که فردا به سر کار و کلاس درس خود بروند یا خیر و دولت نیز هر روز این تعطیلات را تمدید میکند.
ماجرا از بیش از یک ماه پیش جدی شد. وقتی رسانههای اصلاح طلب از قول خانم سخنگو اعلام کردند که مردم یا باید آلودگی هوا را تحمل کنند یا اینکه صابون بیبرقی را به تن خود بمالند. اما گره این موضوع در حیاط دولت باز شد وقتی رییسجمهور از عدم ذخیره سازی مناسب سوخت پرده برداشت و به خبرنگاران گفت: «چون ذخایر ما کم است و در زمستان ممکن است با مشکل مواجه شویم الان مجبوریم ذخایر نیروگاهها را طوری تنظیم کنیم که در زمستان به مشکل بر نخوریم؛ اگر امروز فکری نکنیم ممکن است در زمستان با مشکلات بسیاری مواجه شویم.»
موضوعی که مالک شریعتی نماینده تهران در توییتی بدان اشاره کرد و نوشت: «اگر مازوت هم میسوزاندند باز ما خاموشی داشتیم. علتش این است که تکالیف در خصوص ذخیرهسازی، تکالیف افزایش راندمان نیروگاهها و تکالیف در خصوص کیفیسازی سوخت پالایشگاهها انجام نشده است.»
این نماینده مجلس افزود: «دولت باید قوانین حوزۀ بهینهسازی، مدیریت مصرف، افزایش راندمان نیروگاهها، افزایش کیفیت سوخت پالایشگاهها را دنبال کند. همه مواردی که نام بردم قانون دارد. کمیسیون انرژی حتماً پیگیر این موارد است و جلسه میگذارد.»
«امیرحسین ثابتی» دیگر نماینده تهران نیز حالا از استیضاح وزیر نفت صحبت کرده و می گوید: «با مسئولان وزارت نیرو، وزارت نفت و تعدادی از اعضای کمیسیون انرژی مجلس صحبت کردم. تا الان جمع بندی بر این است که "ترک فعل وزارت نفت" از شهریور ماه به بعد و ذخیره نکردن گازوئیل، علت اصلی قطعی برق و تعطیلی کشور است.»
هیچ کس پوزخند عادل فردوسیپور را هنگام سوال درمورد زمستان سخت اروپا از یاد نمیبرد. تقریباً هفتهای نبود که رسانههای اصلاحطلب زمستان سخت را تمسخر کنند، یا دولت شهید رئیسی را تهدید به زمستان سخت کنند. کوچکترین بحرانی را در زمستان هم با کنایه «زمستان سخت» منتشر میکردند. گویی آنها همچنان که امیدوار بودند اروپا به راحتی زمستان پیشرو را بگذرانند، زمستان سخت ایران را به انتظار نشسته بودند.
حالا شروع اولین دولت اصلاحطلب مصادف شد با زمستان سختی که به طور بیسابقه مردم باید در فصل سرما هم بیبرقی بکشند و هم مثل روزهای تلخ کرونا، خانه نشین شوند. همان چیزی که قبلاً مسخرهاش میکردند! آنان که منتظر بودند زمستان سخت را در دولت شهید رئیسی ببینند، حالا خود دچار بحران انرژی شدند و مردم را هم به بی تدبیری خویش مبتلا کردند. آن چیزی که اصلاحطلبان برای دولت شهید رئیسی آرزو میکردند، امروز بر دولت اصلاح طلبی که مستقر است فرود آمد.
حالا وقتی نگاهی به وضعیت امروز کشور میاندازیم به وضوح مشاهده میکنیم که پیچ و تاب این مشکلات کشور را فرا گرفته و مانند یک دومینو در حال ایجاد مشکلات و رقم زدن مسائل بعدی است.
عدم ذخیره سازی مناسب سوخت سبب مشکل در تولید برق شده است. عدم تولید کافی برق و ناترازی در این حوزه سبب بی برقی ادارات، خانه ها و شهرک های صنعتی و کارخانجات تولیدی شده است. از سوی دیگر برای جبران این ناترازی برق دولت با بهانه آلودگی هوا که بخشی از کشور را نیز فرا گرفته مجبور شده کشور را تعطیل کند. این در شرایطی است که کشور در فضای عادی پاییز رو به زمستان قرار دارد که ادارات و دانشگاهها باید برای گرمایش از انرژی مانند برق و گازوئیل و ... استفاده کنند.
از سوی دیگر برخی مطرح می کنند دولت برای اینکه مردم به سفر نروند و بنزین بیشتری مصرف نشود باید این تعطیلات را روز به روز تمدید کند. آش شلم شوربایی که سرنخ مشکل آن را اگر بگیریم به یک قصور و اهمال مدیریتی و بهم ریختگی اوضاع کنونی میرسیم.
متاسفانه این کمبود و بیبرقی دامن شهرکهای صنعتی و تولیدی را گرفته و به اقتصاد نیز آسیب وارد میکند. برخی شهرک های صنعتی دو روز و حالا با بی برقی بیشتر از سه روز در هفته برق ندارند و کارفرما باید هزینه عدم کار ماشین آلات تولید و نیروهای کار را نیز متقبل شود.
این دومینو حتی شاخههای دیگری پیدا میکنند و همین طور شاخه به شاخه گسترش مییابد و خسارت بیشتری به کشور وارد می کند. خسارت تعطیلی مدارس، دانشگاه ها، ادارات دولتی و ... را نیز خصوصا مردم باید بدهند. برای نمونه موعد دادگاهی که بعد از مدت ها عقب می افتد یا افت تحصیلی دانش آموزان که بعد از کرونا به دلیل رویه غیر حضوری مدارس هر روز بیشتر و بیشتر میشود. شهرکهای صنعتی که باید در زمان زمستان برای بازار عید توان مضاعفی را بکار بگیرند حالا علاوه بر رکود بازار باید رکود در تولید را هم تجربه کنند و برقی که برای صنعت بسیار مهم و حیاتی است، قطع میشود. البته که ابعاد تعطیل شدن شهر و کشور بسیار بزرگتر از موارد ذکر شده است. وقتی بانکها، ادارات دولتی، فعالیتهای اقتصادی و... در سطح کشور تعطیل میشوند چه معنایی جز خسارت دارد؟
مدیریت پیچیده و چند بعدی کشور با آثار و تبعات مختلف نه تنها جای هیچ گونه اهمالی را باقی نمیگذارد بلکه باید اقدامات به گونهای منظم و حساب شده سامان داده شود تا کارها هدفمندتر و بهینهتر آنجام شود. اینکه به خاطر یک اهمال مدیریتی برای ذخیره سوخت کافی و مناسب یک کشور را چندین روز تعطیل کنیم نه تنها موضوع درستی نیست بلکه تبعات آن در شاخههای مختلف در آینده بر وضعیت کشور عارض میشود. این درشرایطی است که کشور به سبب ناترازی های متعدد و انباشت مشکلات دچار خسران و ضرر هست و دولت خود نباید با اهمال کاری مسئولان ناترازی جدیدی تولید کند. نکته مهم تر آنجاست که به شرط ادامه سرما، تعطیلیها قرار است تا چه زمانی ادامه داشته باشد؟
رجانیوز در مطلبی با عنوان «فرافکنی روزنامه حامی پزشکیان و روحانی درباره مقصران بحران انرژی/ مدیر معزول وزارت نفت در دولت رئیسی چگونه به ریاست شرکت پخش و پالایش رسید؟» نوشت:
محمدصادق عظیمیفر، آقازادهای که نام او در دوران وزارت بیژن زنگنه بهعنوان یکی از مدیران جوان و آیندهدار مطرح شد، حالا متهم ردیف اول خاموشیها و تعطیلیهای گسترده اخیر است.
در نگاه اول وزارت نیرو متهم اصلی خاموشیها به نظر میرسد، اما واقعیت این است که تأمین سوخت نیروگاهها وظیفه وزارت نفت است. در ساختار وزارت نفت، این مسئولیت مستقیماً بر عهده شرکت ملی پالایش و پخش فرآوردههای نفتی است. معمولاً سه ماه شهریور، مهر و آبان بهعنوان زمان ذخیرهسازی گازوئیل برای سوخت زمستانه شناخته میشود و این فرآیند باید مطابق برنامههای سالانه انجام شود.
در ۳ شهریورماه، همزمان با آغاز به کار دولت جدید، جلیل سالاری، مدیر باسابقه و شناختهشده در این حوزه، از سمت خود کنار گذاشته شد و جای او را محمدصادق عظیمیفر گرفت. این انتصاب که بهعنوان نخستین تصمیم وزیر جدید نفت معرفی شد، از همان ابتدا با انتقاد کارشناسان و افکار عمومی رو به رو شد.
عظیمیفر که در دوران وزارت زنگنه وارد بدنه مدیریتی وزارت نفت شد، در ابتدا بهعنوان مدیری جوان و مستعد معرفی میشد. با این وجود به دلیل گزارشهای متعدد دستگاههای اطلاعاتی کشور از عملکرد پرحاشیه با دستور مستقیم دفتر رئیسجمهور شهید آیتالله رئیسی برکنار شد اما با تغییر دولت، بار دیگر نام عظیمیفر در لیست انتصابات مهم قرار گرفت و این بار در جایگاهی بسیار حساس، یعنی ریاست شرکت ملی پالایش و پخش.
در زمان انتصاب او، ذخایر سوخت نیروگاههای کشور حدود ۱.۸ میلیارد لیتر بود. طبق روال معمول سالهای گذشته، انتظار میرفت این رقم تا نیمه آبانماه به حدود ۳ میلیارد لیتر برسد. اما ذخایر نهتنها افزایش نیافت بلکه به ۱.۲ میلیارد لیتر کاهش پیدا کرد. این کاهش در شرایطی رخ داد که تصمیمات جنجالی دیگری مانند توقف مازوتسوزی در سه نیروگاه کشور نیز بهصورت همزمان اجرایی شد.
پیامد چنین تصمیماتی، چیزی جز فشار مضاعف بر مردم و خاموشیهای گسترده نبود. بهنظر میرسد، زمستان امسال برای ۸۵ میلیون ایرانی همراه با خاموشیهای بیشتری باشد که اکنون به بخشی از زندگی روزمره تبدیل شده است.
سپهر خلجی، رئیس شورای اطلاعرسانی دولت سیزدهم در این باره نوشت: شهید رئیسی چند اقدام برای مدیریت ناترازی «برق در تابستان» و «گاز در زمستان» داشت، تا نه برق در تابستان که اوج مصرف را داریم قطع شود نه گاز در زمستان.
۱- ساخت انواع نیروگاهها اعم از گازی و خورشیدی و بادی و... را هم توسط دولت و هم بخش خصوصی در اولویت قرار داد به نحوی که در دو سال و نیم دوره مدیریت ایشان، رکورد ساخت نیروگاه در کشور شکسته شد و مجموعا حدود ۹ هزار مگاوات به ظرفیت تولید برق کشور اضافه شد.
۲- صنایع را الزام کرد که برای تامین برق خودشان نیروگاه بسازند و در همین راستا چند نیروگاه هم در دوره ایشان ساخته شد و افتتاح گردید از جمله نیروگاه بوتیا در کرمان و نیروگاه فولاد مبارکه اصفهان و....
۳- زمان توزیع برق بین صنایع را مدیریت کرد. مثلا با هماهنگی برخی صنایع، شیفت کاری خطوط تولیدی آنها بعضا به روزهای تعطیل و... جابهجا شد.
۴- اصلاح الگوی مصرف برق خانگی را هم با سیاستهای تشویقی در دستور کار قرار داد.
بهطور همزمان از همان روزهای اول که دولت را هنوز تحویل نگرفته بود، از ناترازی گاز مطلع شد و همکاران متخصص خود در این زمینه را مأمور کرد برای حل بحران احتمالی گاز در زمستان چارهجویی کنند در این زمینه هم چند اقدام انجام شد:
۱- از فرصت شهریور تا آبانماه که زمان طلایی ذخیره سوخت مایع برای نیروگاههاست را کاملا استفاده کردند و توانستند در همان سال اول ذخایر را از حدود یک میلیارد مترمکعب در اوایل شهریور به حدود دو و نیم میلیارد متر مکعب در آبانماه برسانند.
۲- نسبت به تامین سوخت مایع برای نیروگاههای استانهای شمالی، شمال شرق و شمال غرب کشور با اولویت اقدام کردند.
۳- هماهنگی دو وزارتخانه نفت و نیرو برای عدم ایجاد چالش را شخصا مدیریت کرد.
۴- در همان تابستان نسبت به حل چالش فیمابین با ترکمنستان بابت بدهی و جریمه قرارداد گازی با ترکمنستان اقدام کرد و بدهی حدود ۳ میلیارد دلاری را قسطبندی و پرداخت کرد و در پاییز ۱۴۰۰ قرارداد سه جانبه سوآپ گازی بین ایران و ترکمنستان و آذربایجان امضا شد که در رفع ناترازی استانهای شمالی بسیار مؤثر است.
رئیس شورای اطلاعرسانی دولت سیزدهم میافزاید: شاه بیت همه این اقدامات مدیریت مدبرانه و فرابخشی شخص رئیسجمهور در هماهنگیهای بین وزارتخانهای و مطالبه و پیگیری حل مسئله و البته مدیریت جهادی وزرای مربوطه بود که اجازه بحران را نمیداد. مثلا در زمستان سال ۱۴۰۲ که یک روز در تربتجام افت فشار اتفاق افتاد تمام وزارت نفت و سایر دستگاهها را بسیج کرد برای حل مشکل آنجا با انواع روشهای مکمل.
همه میدانستند رئیسجمهور شهید شخصا هم تلفنی هم بعضا با حضور در اتاق کنترل وزارتخانهها پیگیری میکرد و همین موضوع برای حل مسئله، انرژی و انگیزه مضاعف در بدنه مدیریتی کشور تولید میکرد و آنها را هوشیار میکرد تا بموقع اقدامات لازم را بهعمل آوردند و مثلا در زمستان غافلگیر نشوند.
لازم به ذکر است که میزان ذخایر سوخت مایع تحویلی در نیروگاهها در مردادماه ۱۴۰۳ بیشتر از میزان ذخایر سوخت مایع در مردادماه سالهای ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ بوده و لذا با مدیریت صحیح میبینیم که در زمستانهای آن سالها قطعی برق و گاز نداشتهایم. در حالیکه اگر تدابیر درست مدیریتی در آن سالها نبود، در نتیجه «همافزایی ناترازی برق و گاز» همین اتفاقی که الان رخ داده است میافتاد یعنی قطعی همزمان برق و گاز در زمستان!