یکی از بزرگترین تصورات غلط درباره اینفلوئنسرها این است که آنها افرادی هستند که در رسانههای اجتماعی بزرگ دنبالکنندههای زيادی دارند، درحالیكه اینفلوئنسر کسی است که قدرت و توانایی تأثیرگذاری بر درک و نگرش دیگران را دارد یا میتواند آنان را به انجام کاری متفاوت ترغیب کند.
اینفلوئنسر در بازاریابی، کسی است که دیگران را ترغيب میکند تا از شما خرید کنند. او چگونه این کار را انجام میدهد؟
اینفلوئنسر باید ترکیبی از این سه ویژگی اصلی را داشته باشد: توانایی دسترسی (reach)، اعتبار زمینهای (contextual credibility) و هنر فروشندگی (salesmanship). هر چه این عوامل بیشتر باشند، نفوذ بالقوه فرد نیز بیشتر است.
همانطور که در ابتدای این مطلب گفتم؛ شروع حرکت اینفلوئنسرها از یوتیوب شروع شد. حرکتی که به سرعت به دیگر شبکههای اجتماعی مثل فیسبوک و توییتر هم راه پیدا کرد.
در حال حاضر هر شبکه اجتماعی اینفولوئنسرهایی را در درون اکوسیستم خود پرورش داده است. اما سوالی که ممکن است برای کسب و کارها پیش بیاید این است که اینفولوئنسرهای کدام شبکه اجتماعی بیشترین تاثیر را بر روی مخاطبان خود دارند.
برای جواب به این سوال باید اتمسفر حاکم بر شبکههای اجتماعی مختلف را بشناسیم و رفتار کاربران آنها را تحلیل کنیم.
به طور مثال کاربران توییتر باید محتوای خود را در قالب حداکثر ۲۸۰ کاراکتر منتشر کنند، این در حالی است که محدودیت تعداد کاراکتر تا قبل از سپتامبر ۲۰۱۷ نصف این مقدار یعنی ۱۴۰ کاراکتر بود و بسیاری از سلایق و رفتارهای کاربران توییتر بر اساس همین محدودیت کاراکتر شکل گرفته است.
اگرچه امکان انتشار عکس، ویدئو و فایل GIF هم در توییتر وجود دارد، انتشار محتوا در توییتر بر پایه متن اتفاق میافتد و اصلی ترین محتوای هر کاربر متنهای کوتاهی است که به عنوان توییت منتشر میکند.
همین موضوع به هم راه حالت انباشت گونه تایم لاین توییتر باعث میشود، کاربران تمرکز خود رو بر روی عبارات کوتاه اما به تعداد زیاد قرار دهند.
منبع:
https://briefbook.ir/%d8%a7%db%8c%d9%86%d9%81%d9%84%d9%88%d8%a6%d9%86%d8%b3%d8%b1-%d9%85%d8%a7%d8%b1%da%a9%d8%aa%db%8c%d9%86%da%af/