آیا هرگز از خودتان پرسیده اید که تفکر طراحی چیست؟ یا اگر شنیده اید به معنایش فکر کرده اید؟ اگر پاسختان به این سوال ها مثبت است شما اکنون یکی از بهترین روش های حل مسئله را می دانید و با به کارگیری آن خواهید توانست به راه حل های خلاقانه ای برای مسائل شخصی و کاری خود دست پیدا کنید.
تفکر طراحی ایدئولوژی و فرآیندی است که به حل مسئله با روش کاربر-محور می پردازد. در این مطلب مروری خواهیم کرد بر مفهوم و کاربردهای این شیوه حل مسئله که امروزه استفاده از آن بسیار رایج است.
فرآیند تفکر طراحی مجموعه از فعالیتهای است که به سرعت شما را از مرحله تعریف مشکل به سمت مراحل برنامهریزی اجرایی میبرد. فرآیند تفکر طراحی با تحقیقات از افراد شروع میشود تا بفهمید که مشکلات واقعی مشتریان شما چیست؟
که همان اهمیت دادن به مشتری و در اصطلاحات تفکر ناب، همان خارج شدن از ساختمان و پشت میز است. Get out of the building ، درست است که مشتریان نمیتوانند طراحی را برای شما انجام دهند، اما میتوانند مشکلاتی را که دارند به شما نشان دهند.
احتمالا تشخیص و حل این مشکلات برای خود مشتریان نیز جذاب است در واقع مشتریان نیازهایشان را به صورت ارزش کسب و کار برای شما ترجمه و تفسیر خواهند کرد.
یادتان باشد شما جای کاربر نیستید! مشاهده مشتری و کاربر واقعی در هنگام انجام فعالیتهایشان و صحبت کردن با آنها دربارهی تجربهشان، دیدگاه و تصویری به شما میدهد که امکان بدست آوردن آن از طریق نشستن دور میز گرد کنفرانس و نگاه کردن به آمار و نتایج پرسشنامهها وجود ندارد.
خوب از خودتان میپرسید چرا؟ وقتی که بینش بدست آمده در مورد مشکل از طریق مشاهده مشتری باشد، شما میتوانید نیازها و مشکلات را در لیستی از اهدافی که محصول جدید باید بدست بیاورد الویتبندی کنید.
حتی در این مرحله ابتدای نیز میتوانید تعدادی متریک تعیین کنید که بتوانید با آنها زمان رسیدن به اهداف را مشخص کنید. بسیاری از پروژهای توسعه محصول در عین حال که میدانیم اندازه گیری نشدهاند و حتی در حال شکست هستند بازهم ریلیز میشوند.
در واقع استفاده از اهداف قابل اندازهگیری (اهمیت به کمیت و بررسی مسیر حرکت پروژه) کمک میکند تا از تحویل داده شدن منفعت واقعی کسب و کار اطمینان حاصل شود. همچنین میتوانید در طول فرآیند تکرار شوندهی تفکر طراحی نیز میزان رسیدن به اهداف را اندازهگیری کنید.
به جای چسبیدن و ساختن اولین راه حلی که به ذهن میرسد، تفکر طراحی تیمها را تشویق میکند تا گزینههای مختلف را بر اساس ایدههای افراد مختلف بررسی و کاوش کنند.
علاوه بر این، ممکن است این ایدههای ترکیب شده راه حل نهایی بهتری را به نسبت زمانی که هر یک از افراد در حال حل مشکل توسط خودشان به تنهایی هستند داشته باشند.
ایده پردازی (ideation) به اشکال مختلفی قابل اجراست، اما همانند هر یک از فازها در فرآیند تفکر طراحی، تمامی روشهای اجرای ایدهپردازی باید شامل تمام رشتههای مختلف در تیم باشد. اینکه هر یک از افراد از قبل تجربه ایجاد مشخصات و نیازمندیهای یک پروژه را نداشتهاند، به معنی ایده نداشتن آنها نیست.
بدست آوردن یک تصویر و درک جامع تر بر اساس ایده تمام اعضای تیم، منجر به راهحلهای خلاقانه تر خواهد شد. این بخش خلاقانه چیزی است که نشان دهنده ارزش برخی از آژانسهای تفکر طراحی است.
اغلب این آژانسهای تفکر طراحی، از تیم شما دعوت خواهند کرد که به اشکال مختلف بخشی از این فرآیند خلاق را شکل بدهید. چه باور کنید و چه باور نکنید، اغلب ایدههای شما در همین فرآیندها هستند که آژانسهای تفکر طراحی به عنوان mockup به شما تحویل میدهند!
فراموش نکنید تیم شما میتواند خلاق باشد. اگر هنوز این خلاقیت را تجربه نکرده اید، دلایل مختلفی میتواند وجود داشته باشد شاید اینکه هنوز نقطه شروع مناسب را پیدا نکردید و یا در معرض و ارتباط نزدیک با مشکل و نیاز مشتری نبودهاید و یا حتی محیط مناسب برای بررسی ایدههای طراحی برای نشان دادن خلاقیت خود را نداشتهاید.
فرآیند تفکر طراحی، خلاقیت را همراه خود به ارمغان میآورد. حتی منطقی ترین، عملی و خشک ترین افراد هم میتوانند ایدههای طراحی فوقالعادهای را خلق کنند.
حتی اگر این ایدهها در نهایت استفاده هم نشوند، در فرآیند خلاقیت ایده سایر افراد موثر است و منجر به ساختن ایدههای بزرگتر و حس مالکیت مشترک راهحل در بین افراد تیم میشود.
منبع:
https://briefbook.ir/%d8%aa%d9%81%da%a9%d8%b1-%d8%b7%d8%b1%d8%a7%d8%ad%db%8c-%da%86%db%8c%d8%b3%d8%aa%d8%9f/