کارمندان و افرادی که در کار با مشتریان خارجی ارتباط داشتند در زمان کار لباسهای رسمی غربی می پوشیدند ، اسم انگلیسی برای خود انتخاب می کردند که روی کارت ویزیتشان درج می شد و تلاش می کردند تا جایی که ممکن بود از لهجه آمریکایی تقلید کنند. یکی از مدیران فروش ، زمانی که از سئول به سمت بوسان در حرکت بودیم به لطف سرعت بالای اینترنت در کره جنوبی ، با گوشی موبایل خود فیلم های انگلیسی زبان و برنامه های تلویزیونی آمریکایی را می دید تا با زبان عامیانه آمریکا آشنا شود. هدف از همه این کارها آسان تر کردن مکالمه با آمریکایی ها بود به طوری که مشتری آمریکایی گمان کند که با کارخانه دار و بازرگان اهل نیوجرسی صحبت می کند.
شگفت زده از این ضرورت زندگی دوگانه ، دنبال کار خود رفتم و در طی سالهای بعد دیدم که اکثر کسانی که بعنوان رابط با مشتریان خارجی مراوده داشتند ، تغییر وضعیت شغلی می دهند. تغییر نام را در میان چینی ها ، هندی ها و بعضی از روسها هم دیده ام ولی در میان ایرانیان و اعراب تاکنون به چنین مواردی برخورد نکرده ام. البته منکر این موضوع نیستم که خود من هم وقتی گرفتار دفاتر این و آن شرکت یا سازمان هستم ، لباس و رفتارم را عوض میکنم.
وقتی از منظر جامعه شناسی اقتصاد ویا مبحث اقتصاد رفتاری به موضوع نگاه میکنم ، موفقیت اقوام یاد شده در تجارت مشهود است ولی از لحاظ افتخار به قوم و ملیت ، ایرانی ها و اعراب را ریشه دارتر و اصیل تر می پندارم.
http://www.instagram.com/saeid_yeganeh
http://www.twitter.com/@saeidyeganeh