ویرگول
ورودثبت نام
امیر سعید دهقان
امیر سعید دهقان
خواندن ۴ دقیقه·۳ سال پیش

از جوانی...

خب من اینجوری شروع کردم برای خودم :
اول اینکه : اصلا ما چرا باید زندگی کنیم ؟
ما برای چی تو این جهان هستیم ؟
اصلا برای چی زنده ایم ؟
من از ۱۶ -۱۷ سالگی بطور جدی دغدغه‌های فلسفی برام بوجود اومد و خیلی خیلی بیش از حد سوالات و پرسش های سنگین و بنیادین رو مطرح می کردم و با تئوری های پیچیده وسنگین سر و کله می زدم
یادمه وقتی ۱۶ سالم بود دچار یک پوچی خیلی خیلی سنگین شدم و آخرین بار تو سن ۱۹ - ۲۰ سالگی
یادم میاد هر کار مفید و سازنده ای رو که میخواستم شروع کنم و پیش ببرم صدایی توی ذهنم بهم می گفت : خب حالا که چی ؟ این کار کاملا پوچه تهش که چی؟ قراره که چی بشه حالا ؟
یادم میاد وقتی ورزش رو حرفه ای دنبال کردم بعد از چند سال که می خواستم مدرک مربیگریم رو بگیرم همش دچار همون حال میشدم که : این (مدرک) فقط یه تیکه کاغذه که روش میزنن "مربیگری" خب ؟ حالا چه معنایی داره ؟ هیچی
ما توی ذهنمون بهش معنا میدیم
اصلا ورزش یعنی چی ؟ هیچی هیچ معنایی نداره
وقتی می خواستم زبان یاد بگیرم سر هر جلسه و تمرین می گفتم : تمام این ها (تمرین های رایتینگ و اسپیکینگ) چند تا خط و خطوط و صداست و با صدای به هم خوردن در و سنگ و دیوار و ... هیچ تفاوتی نداره و
اینکه جهان هستی و زندگی اساسا بی معناست و کاملا پوچه و خیلی خیلی  قبل از به دنیا اومدن ما ماجرای زندگی بدون هیچ علت و دلیلی آغاز شده و شروع به تکامل کرده و تا آلان که ما انسان ها در سال ۲۰۲۱ در حال زندگی هستیم
بله ما بدون هیچ دلیل و علتی به دنیا اومدیم هیچ دلیلی نداشته رابطه جنسی برقرا شده اسپرم و تخمک باهم برخورد کردن سلول تخم بوجود اومده و مراحل پیشرفته و ما به دنیا اومدیم
و تمام این مراحلی که ما طی می کنیم مثل : درس و دانشگاه و کار و ورزش و ازدواج و قوانین سفت و سخت و مدرک و لیسانس و فوق لیسانس و دکترا و ...
همش رو خودمون برای خودمون ساختیم و یه مدت زمان خیلی خیلی خیلی کوتاهی زنده هستیم اونم تازه با کلی بدبختی و گریه و رنج و سختی و ...
و یا حتی بد تر اینکه اصلا چیزی به اسم عدالت هم وجود نداره
یا حمله می کنی حقتو از دنیا میگیری
یا
دنیا بهت حمله می کنه تیکه پارت می کنه حقتو ازت میگیره
زندگی همینه
اصلا کل دنیا همینه
زندگی ،  زمان با ما تعارف نداره بگه خب حالا حالت بد بود یا حوصله نداشتی اشکالی نداره
زمان میگذره و ما اگر اقدامی نکنیم فقط حسرت و درد و افسردگی برای ما می مونه
و بعدش هم میمیریم
خب، حالا هدف چی بوده ؟

حتی پول
پول، کار تمام این دنیایی که داریم توش زندگی می کنیم

خب حالا
من همه این ماجرای پوچی و افسردگی و ...
رو بزرگ و کوچیک و صغیر و کبیرش رو سنجیدم، چشیدم و زیر و بمش رو تجربه کردم
اینکه : ما تلاش می کنیم، زحمت می کشیم، به قول خودمون : موفقیت بدست میاریم
خب ما که در نهایت قراره بمیریم
و هیچ چیزی در نهایت باقی نمی مونه و آخرش مرگه
خب پس برای چی اصلا باید زندگی کنیم ؟؟؟

به نظر من در نهایت ما به این جا می رسیم که :
ما چند راه داریم :

یک اینکه : میشه خودکشی کرد !
بله ! تعجبی نداره هیچ کس در جهان دلش برای من و شما نمیسوزه جز خودمون
و هیچ کس هم ما رو مجبور نمی کنه که زندگی کنیم
و هیچ کس هم ما رو مجبور نمی کنه که موفق شیم
و هیچ کس هم ما رو مجبور نمی کنه که افسرده شیم و در پوچی غرق بشیم
اگر شما نمی خواهید تا زندگی کنید، خب نکنید.

دو اینکه : می تونیم استعداد ها توانمندی ها و هوش خودمون رو کشف کنیم
به شناخت وسیعی از شخصیت خودمون برسیم
و بعد هدفگذاری کنیم، اون ها رو اولویت بندی کنیم، برنامه ریزی کنیم و در جهت رسیدن به موفقیت های بیشتر و بیشتر و هر روز بهتر شدن حرکت کنیم و زندگیمون رو پر از معنا کنیم
سه اینکه : میشود هم هیچ کدوم از این راه ها رو هم  نرفت و در پیش نگرفت و همینطور ول و بی هدف چرخید و هیچ ذهنیتی هم نداشت و هیچ برنامه ای را هم دنبال نکرد

مسئله دیگه ای که دوست دارم اون رو مطرح کنم، مسئله خوب و بد و بالا و پایین و قوی و ضعیفه
در جهان واقعیت اصلا چیزی به نام خوب و یا بد و یا سیاه و سفید وجود نداره
شما بر اساس شخصیت، خانواده، جامعه و شرایطی که در آن بزرگ شده اید، استعداد ها و گرایشتان، راهی رو انتخاب می کنید و برای بدست آوردن اهدافتون تلاش می کنید و وقتی به اون ها می رسید احساس رضایتمندی و مفید بودن خواهید کرد

روان شناسیزندگیهدفمعناجوانی
بنیان گذار و مدیر لیدر استودیو / INTJ-T
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید