افراد حرفه ای و با تجربه در زمان تغییر محل کارشان و یا شروع کاری برای خود، لازم است که به یک سری اصول اخلاقی حرفه ای از قبیل رازداری و امانت داری اطلاعات به محل کار قبلی خود پایبند باشند.
اغلب بنگاههای اقتصادی قوانین و دستورالعمل هایی به صورت نوشته یا نانوشته برای امنیت اطلاعات موجود در سازمانشان که می تواند برای رقبا و یا دیگر افراد یا شرکتها مفید باشند، دارند. غیر از سیستم های نرم افزاری و سخت افزاری که در صورت موجود بودن از آنها محافظت می کنند، اصولی نیز برای افراد شاغل در این خصوص تعریف می شود که اگر فردی از آن اصول تخطی کند، دیگر در آن سازمان جایگاه شغلی نخواهد داشت. اما درصورتیکه فرد شاغل بعد از قطع رابطه کاری با ایشان به سازمان دیگری برای کار برود و یا اینکه تصمیم بگیرد برای خودش کاری را شروع کند، آنگاه ظاهرا" این قوانین تعریف شده دیگر سازوکار اجرایی ندارد. اطلاعاتی که در ذهن فرد و یا قسمتی از تجربه چندین ساله کار او می باشد، به همراه او از آن بنگاه اقتصادی خارج می شود.
از بسیاری از استاد کارهای فنی در کارگاهها، مغازه دارها،کارخانه دارها، شرکتهای بازرگانی و دیگر گرداندگان بنگاههای اقتصادی شنیده شده است که شخصی که در حال حاضر رقیب کاری او می باشد، پیش از این برای ایشان کار می کرده است و یا حتی این کار را از ایشان یاد گرفته است. این مسئله جامعه امروزی نیست و از قدیم تر ها نیز بعضی از افرادی که با شاگردی در کاری فنی و یا تجارتی را یاد میگرفته اند، روزی برای خودشان آن کار را راه اندازی می کرده است. پس یکی از بدیهیات است که تعدادی از افراد به دلایلی از جمله برای پیشرفت و تامین آینده خود ممکن است که روزی محل کار فعلی خود را ترک کنند و آموخته های خود را در کاری جدید به کار گیرند.
خیلی از افراد حرفه ای و با تجربه به دلیل حضور در حرفه و یا صنعتی خاص، در اغلب موارد به دلیل تجربیاتی که سالها کسب کرده اند و تسلط در آن حیطه از کسب و کار، ترجیح می دهند که در همان زمینه کاری فعالیت خود را ادامه دهند چرا که فراگیری دانش و کسب تجربیات جدید برایشان شامل زمان و هزینه می باشد و شاید به دلیل محدودیت های ایشان به خاطر گذر سن که باعث کاهش توانایی ذهنی و بدنی می گردد، به سرعت قبل به همان موقعیت خوب که در کسب و کار اولیه خود رسیده بودند اند، نتوانند برسند. لذا این تغییر در زمینه کسب و کار را بسیار ریسک پذیر می دانند و به ندرت افرادی با جسارت حاضر هستند این خطر را بپذیرند.
اصولا هر بازار هدفی برای فروش کالا و خدمات اندازه محدودی در یک محله، شهر، کشور و یا حتی در بازار بین المللی دارد و اغلب بنگاه های اقتصادی برای کسب درآمد متناسب با بزرگی و حجم فعالیت خود، مجبور هستند که در این سهم محدود بازار با رقبای خود دست و پنجه نرم کنند. بعضی از این رقبا همان افراد کار آموخته قبلی ایشان و یا اینکه سازمانهایی که افراد کار آموخته آنها را به خدمت گرفته اند می باشند. این رقبا حتی به فرض نادیده گرفتن مشتریان یا تامین کنندگان در دسترس تر که با محل کار قبلی خود با آنها در ارتباط بودند و تلاش برای توسعه بازار و پیدا کردن مشتریان یا تامین کنندگان جدید، ممکن است که به دلیل همین محدودیت بازار ها در نهایت جایی به مشتری یا تامین کننده مشترکی برسند و هیچ گریزی از این تلاقی ها نیست.
لذا قابل درک می باشد که فردی حرفه ای و با تجربه که همکاری خود را با سازمانی به اتمام می رساند در صورت شروع کار در همان زمینه، به چشم یک رقیب برای کارفرما قبلی خود باشد و این موضوع بخشی از طبیعت حوزه کسب و کار است. به نظر می رسد که تا زمانیکه در این جابجایی شغلی، تنها از تجربیات کاری فرا گرفته و یا توانمندی فنی در کار عملی خود فرد و نه از اطلاعات گرد آوردی شده و بدست آمده در سازمان قبلی استفاده گردد، اصول اخلاقی کاری حرفه ای رعایت شده است.
تعیین این مرز که کار دشواری می باشد تنها بسته به وجدان اخلاقی آن فرد دارد.