ویرگول
ورودثبت نام
سفیر
سفیرسلام. من بعضی روزا تو اسنپ و تپسی کار میکنم. حال و حوصله ای باشه میخام اینجا در موردش بنویسم.
سفیر
سفیر
خواندن ۳ دقیقه·۵ سال پیش

از حاشیه‌های راننده اسنپ بودن

سلام، بعد از نزدیک به یک‌سال امروز به سرم زد بیام و یه خاطره‌ای از کار کردن با اسنپ بنویسم.

دو الی سه هفته پیش بود و هوا تازه تاریک شده بود. اشرفی‌اصفهانی رو به سمت میدون آزادی داشتم میومدم پایین. یه اسنپ خورد به بریانک 26500 تومن. دو دل بودم برم یا نه. خلاصه اینکه قبول کردم و رفتم به لوکیشین مسافر.

رسیدم به لوکیشن و گزینه به مبدا رسیدم رو زدم. چند دیقه‌ای گذشت و خبری از مسافر نشد. ماشین رو خاموش کردم و منتظر موندم.

بعد از چند دیقه منتظر بودن تلفنم زنگ خورد و خانمی پشت خط گفتن که شما کجایی؟ گفتم جلو سوپر مارکت وایسادم. گفتن که خونه ما روبروی سوپر مارکت هستش و بیا این ور خیابون.

می‌تونستم نرم، دقیقا همون‌جا که لوکیشن داده بود وایساده بودم. اگر براش خیلی مهم بود که جلو در خونشون سوار بشه باید بیشتر دقت می‌کرد و لوکیشن رو دقیق انتخاب می‌کرد. یا می‌تونست بیاد این ور خیابون، همش چهار قدم بیشتر تا این ور خیابون نبود. اما توقع داشت پونصدمتر برم جلوتر و دور بزنم و بیام جلو در خونشون تا سوار بشه.

برام اصلا مهم نبود، گفتم باشه و رفتم دور زدم و اومدم جلو در خونشون تا سوار بشه. اینا رو از به این خاطر گفتم که توجه کنید که راننده اسنپ آدم شما نیست که هر طور دلتون بخواد باهاش رفتار کنید. لطفا تو انتخاب لوکیشنتون دقت کنید.

مسافر سوار شد و رفتم جلوتر دور زدم و از جلو همون سوپر مارکت رد شدیم و رفتیم. بعد از چند دیقه گفتن که چرا از این‌جا میری؟ گفتم طبق مسیریاب دارم میرم و مسیرمون از یادگار امام هستش. چیزی نگفت. نمی‌دونم چرا خیلی‌ها فکر می‌کنن که ما بچه محلشون هستیم و باید اسم تمام کوچه‌ها و خیابون‌ها رو بدونیم. باور کنید خیلی‌ از جاها رو نمی‌شناسیم و برای اولین بار اون‌جا میایم. قرار نیست تمام کوچه پس کوچه‌های محل شما رو هم بشناسیم.

رسیدیم به مقصد و لطف کردن گفتن که تو کوچه نیا که گیر میفتی و نمی‌تونی خارج بشی از بس این‌جا شلوغه. این رفتارش رو خیلی دوست داشتم. باور کنید چند قدم پیاده روی چیزی نیست، چرا اسرار دارید که راننده رو به کوچه‌های بن بست و باریک ببرید که اعصاب و روانش هنگام خروج بهم بریزید.

قبل از پیاده شدن کرایه‌ رو نقدی داد. یه دو هزار تومنی هم رو بود. توجهی نکردم که چقدر به من پول داده. دو هزار تومن رو بهش برگردوندم. گرفت و برگشت گفت کرایه من چقدره؟ کرایش 26500 بهش گفتم 25 تومن. پونصدی نداشتم بهش بدم به خاطر همون گفتم همین دوتومن رو برگردونم بهش.

برگشت گفت نه آقا کرایم 26500 میشه. گفتم اشکالی نداره به سلامت. بازم تاکید کرد کرایم 26500 میشه. منم بهش گفتم چیز مهمی نیست.

خیلی طلبکارانه بر گشت گفت یعنی چی مهم نیست، بقیه پولمو بده

بقیه پولمو بده؟ کلی علامت سوال اومدم بالا سرم. پولی که بهم داده بود رو از رو صندلی برداشتم دیدم سی تومنه. دو تومنم که بهش برگردونده بودم.

بنده خدا سی و دو تومن بهم داده بود و توقع داشت پنج تومن بهش برگردونم که من متوجه نشده بودم.

ازش عذرخواهی کردم و گفتم که فکر کردم 27 دادید و پول رو نگاه نکردم. نمی‌دونم باور کرد یا نه. پنج تومن بهش دادم و چپ چپ نگام کرد و دو تومن بهم داد. گفتم نمی‌خوام و خورد ندارم بقیه بدم.

گفت بگیر آقا نمی‌خوام بقیه. پیاده شد و درو بست.

اسنپتپسی
۶
۵
سفیر
سفیر
سلام. من بعضی روزا تو اسنپ و تپسی کار میکنم. حال و حوصله ای باشه میخام اینجا در موردش بنویسم.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید